حتی اگر فرهنگ شرکتی شما مناسب باشد، گاه و بیگاه اختلافاتی رخ میدهد. شخصیتهای مختلف محکوم به جدالاند و اتفاقات برونسازمانی هم به حساسیت بیشتری منجر میشوند. اما اگر میبینید که در محل کارتان یک تنش یکسان دائم در حال رخ دادن است، احتمالاً سبک رهبری شما به این مشکل دامن میزند. راندال پترسون، استاد رفتار سازمانی و رئیس آکادمیک موسسه رهبری مدرسه تجاری لندن، میگوید: «تحقیقات نشان داده مدیران بیش از ۲۰ درصد زمان خود را صرف مدیریت اختلافها و کشاکشها میکنند. هرساله از آنجا که افراد به جای انجام کارشان به بحث مشغول میشوند، انرژی عظیمی در تمام محیطهای کار هدر میرود.» پترسون و همکارانش برای درک روش درست موشکافی و مدیریت اختلافات، صدها تیم مدیریتی را در شرکتهای بینالمللی مطالعه کردهاند. آنها در نهایت به دو نوع اصلی اختلاف رسیدند: اختلاف و تنش در کار و دوم اختلاف در ارتباط. تنش کاری یا وظیفهمحور ریشه در محتوای یک تصمیم دارد اما تنش رابطهای به دلیل بیزاری از یک نفر است. مدیریت اختلاف در روابط به گفته پترسون، تنش و اختلاف در رابطه بیشتر از همه در پاسخ به بازخورد منفی گروهی و مثلاً وقتی رخ میدهد که یک پروژه به مشکل خورده یا شکست میخورد. او میپرسد: «وقتی مشکل رخ میدهد، آیا به افراد اجازه میدهید دیگران را سرزنش کنند؟ یا آنها را روی برطرف کردن مشکل به صورت گروهی متمرکز میکنید؟» اگر بگذارید بازی سرزنش کردن شروع شود، تنش را تشویق کردهاید. اما اگر روی رفع مشکل، بهویژه در سطح گروهی، تمرکز کنید، جلودار این سبک از تنش شدهاید. به گفته پترسون، ستیز بین فردی یا تنش رابطهای، عموماً هشداری است که نشان میدهد گروه شما عملکرد خوبی ندارد. او میگوید: «اعضای تیم برنده ضد هم نمیشوند زیرا میخواهند موفقیتشان را حفظ کنند. در اینجا کار درست این است که پس از بازخورد منفی، جلوی نگاه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.