سلامت دیجیتال حوزه منتخب سرمایهگذاری؛ نوش دارو به ساخت هوش مصنوعی
انتخاب حوزه سرمایهگذاری از سمت VCها و CVCها متاثر از عوامل و دلایل مختلفی است…
۲۶ آبان ۱۴۰۳
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
فعالان حوزه سرمایهگذاری استارتآپی باور دارند مهمتر از کمبود سرمایه در این بازار، حضور تیمهایی است که به خوبی سرمایهپذیر باشند.
به گزارش پیوست، حاضران در نشست «ابزارهای مالی در تجارت فناوری» باور دارند تیمهای استارتآپی باید بیش از آنکه روی ایده خود تمرکز کنند، ریسکهای سرمایهگذاری را شناسایی کرده و برای پیشبرد مطلوب ایده، خود را آماده کنند. آنها در مورد تامین مالی جمعی به عنوان یک روش تامین سرمایه، نظرات متضادی داشتند.
مهدی متقیان، مدیرعامل شرکت بومرنگ و دبیر پنل از تامین مالی به عنوان مهمترین چالش شرکتهای یاد کرد و گفت: در ۱۲ سال اخیر در حوزه فناوری، تامین مالی از طریق وام خیلی ساده شدهاست. سال ۹۱ التماس میکردند که به مجموعهها پول بدهند، اما به جای اینکه سرمایهگذار جذب کنیم تسهیلات گرفتیم. ضعیفترین صندوقهای ویسی در بورس هستند و یکی از دلایلش همین مسأله تسهیلات است.
محمد کلاهی، مدیر امور اعتباری و تجاریسازی صندوق توسعه فناوریهای نوین در مورد اهمیت زمانبندی جذب سرمایه در چرخه عمر استارتآپها توضیح داد، مهم است شرکت در چه بخشی از چرخه عمر تسهیلات بگیرد. ممکن است شرکت زود تسهیلات را بگیرد و به ضررش تمام شود زیرا به آن بلوغ نرسیده است. شرکتها در مراحل اولیه نیاز به حمایتهای شتابدهنده دارند اما اگر زودهنگام باشد منجر به شکست میشود. تسهیلات حمایتی دولتی هم برای تبدیل ایده به محصول مفید است اما در برهههایی اگر محصول جای خود را در بازار پیدا نکند میتواند به ضرر مجموعه تمام شود.
او در رد عادت کردن بیش از حد شرکتها به حمایتهای دولتی گفت: برخی شرکتهای دانشبنیان ادبیات حمایتی را تا سالها دنبال میکنند و حتی در مراحل بالاتر نیز از معاونت علمی کمک بلاعوض میخواهد. در این مراحل شرکتها باید به دنبال روشهای دیگر تامین مالی مثل بازارهای مالی باشد نه اینکه از دولت کمک بگیرند.
حسین صابری، فعال استارتآپی و مشاور رئیس پارک فناوری پردیس نیز در این پنل گفت: با تاسیس صندوق نوآوری نهاد تنظیمگر برای صندوقها ایجاد شد. نحوه تزریق منابع به صندوق طوری شد که بیشتر به سمت وام و وثیقه دادن رفت. متاسفانه زیرساخت سرمایهگذاری خطرپذیر در این صندوق بسیار کم است. همسرمایهگذاری انجام میشود اما در مقایسه با حجم تقاضا اندک است. در کشور حدود ۱۷ هزار شرکت دانشبنیان داریم که نهادهای مالی موجود نمیتواند تقاضای آنها را تامین کند.
او افزود: به نظر من در آینده نهادهای تامین مالی جمعی میتواند تمام این ابزارها را تحتالشعاع قرار دهد. فرابورس ۲۵ مجوز به شرکتها داده است و نهادهای غیر بورسی هم میتوانند وارد این حوزه شوند.
به باور وی مشکل اصلی سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور، نبود مجموعههای سرمایهپذیر است.
محمدرضا معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز نیز ضمن اشاره به اینکه یک CVC هزار میلیاردی هستند گفت: در دورههای مختلف به نظرم از راند A به بعد تنها دغدغه کسبوکار، توسعه بازار است و دریافت پول برای اسکیل کردن است. تعداد زیادی از استارتآپها هستند که از سال ۹۶ در یک مرحلهای ماندهاند، نه توانستهاند وارد بازار سرمایه شوند و نه جذب سرمایه دیگری انجام دهند.
او در مورد اهمیت متغیرهای کلان اقتصادی گفت: سال گذشته بانک سیلیکون ولی ورشکسته شد زیرا آمریکا یک سال تورم ۶ درصد داشت و ریسک سرمایهگذاری بالا رفته بود. حالا تصور کنید در ایران ۵ سال ۴۰ درصد تورم داریم. در این شرایط منطقی است سرمایهگذاری خطرپذیر انجام نشود.
فرزانه ابوالفضل، مشاور ارشد تحول دیجیتال بانک پارسیان و رئیس هیات مدیره نوآوران لوتوس پیروزی نیز در مورد اهمیت حضور بانکها در حوزه سرمایهگذاری گفت: واقعیت این است با وجود همه ابزارها منطق کف بازار جواب خودش را میدهد. اگر کسبوکاری ساختم که در نهایت آن را بفروشم سرمایهگذار آن را تشخیص میدهد. در این شرایط هر چقدر ابزار جدید ایجاد کنیم باز هم منطق بازار باید جواب بدهد. در هر صنعتی فناوریهای جدید که وارد میشوند، قدیمیها را نمیشود حذف کرد. در مورد ابزارهای مالی قدیمی هم همینطور است. نمیشود جایگاه بانکها را محدود کرد.
او در همین رابطه ادامه داد: تمام صندوقها در برابر نظام بانکی حجمی ندارند. پس نمیشود بانکها را حذف کرد.
محمد کلاهی در مورد نقش سکوهای تامین مالی جمعی نیز گفت: سکوهای تامین مالی جمعی به کار برخی شرکتها میآید به کار برخی شرکتها نمیآید. یک جایی سرمایهگذار نمیخواهد پولش را در بانک بگذارد و فقط میخواهد ارزش پولش را حفظ کند. این پول اگر در ملک و ارز بیاید منجر به تورم میشود و از سویی برخی مجموعهها هستند که میتوانند پول در بیاورند. وقتی شرکتی بلد است از حاشیههای سود مرسوم بازار ارزش افزوده بیشتری خلق کند و به هر دلیلی نمیتواند از روشهای مرسوم تامین مالی استفاده کند میتواند به سراغ ابزار تامین مالی جمعی برود. هیچکدام از ابزارهای تامین مالی بد نیستند و به کار میآیند.
صابری، مشاور رئیس پارک فناوری پردیس نیز در دفاع از تامین مالی جمعی گفت: اعداد تامین مالی جمعی تاثیری در تورم ندارد. خیلی از کسبوکارها در مقاطعی فرصت کمی برای تامین مالی دارند و از این مسیر به هدف خود میرسند. شرکتی میگفت چند ماه تقاضای ثبت سفارش داده بود و بانک مرکزی تایید نمیکرد. الان تایید کرده و من یک ماه برای تامین مالی وقت دارم. این شرکت ۷۵ درصد سود دارد و آماده است ۵۰ درصدش را به یک سرمایهگذار بدهد. تامین مالی جمعی برای همه خوب نیست اما ممکن است برای مجموعههایی خوب باشد.
مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز نیز در این باره گفت: تامین مالی جمعی به نظرم جذاب نیست زیرا نرخهای بالایی دارد. بانک ۲۵ درصد میدهد اما کراد ۵۰ درصد میدهد. به نظرم استارتآپها وقتی سطحی از بلوغ را گذراندهاند نیازشان توسعه بازار است. اگر کسبوکاری باشد که ترکیبی از اسمارت مانی و سرمایه نقدی را بگیرد میتواند موتور محرکی برای جهش باشد.
او البته در ادامه توضیح داد این مجموعه با این روش تامین مالی مشکلی ندارد: تامین مالی جمعی ضربهای به cvc نمیزند. ما از ابتدای چرخه عمر استارتآپها تا انتهای آن همه ابزارهای تامین مالی را داریم. آنقدر در کشور پول کم است که فکر نکنم هیچکدام از این ابزارها رقیب هم باشند.
ابوالفضل، مشاور بانک پارسیان نیز پیشبینی کرد تامین مالی جمعی آینده درخشانتری خواهد داشت: من موافقم کراد الان برای کارهای کوتاهمدت مناسب است اما فکر میکنم توسعه تامین مالی جمعی hyip بعدی بازار مالی است. قبلا هزینه جمعآوری سرمایه خرد زیاد بوده اما الان فناوری این هزینه را کم کرده است و تامین مالی جمعی توجیه دارد. کراد فاندینگ مبتنی بر دارایی میتواند جذابتر هم باشد.
حاضران در این پنل به پرسش خبرنگار پیوست در مورد اینکه علت اصلی کاهش سرمایهگذاری در سالهای اخیر چیست پاسخ دادند. صابری در این رابطه به مشکل تیمها اشاره کرد و گفت: کسانی که ایده میآورند و برای آن ارزش قائلند متوجه نیستند که اول خودشان و تیم هستند که مهم هستند. ایدهها زیاد هستند اما تیمها باید برای توسعه آنها توانایی داشته باشند. مهارتهای سرمایهپذیری در کشور نیاز به تکامل دارد.
مدیر سرمایهگذاری گلرنگونچرز نیز توضیح داد: در یک دورهای در اکوسیستم، کسبوکارهای b2c و c2c زیاد بود. الان مدلهای SaaS و b2b زیاد شده است. اینها اگر به بازار بینالملل دسترسی داشته باشند موفق میشوند که امکانش را ندارند. از یک سمت کسبکارهای b2c بزرگ شدهاند اما نمیتوانند بیشتر سرمایه جذب کنند و توسعه بازار دهند.