تغییر اخیر راهبردی تحول نیروی انسانی را ضروری میساخت. بینا چوراسیا، مسئول ارشد نیروی انسانی اریکسون، توضیح میدهد که چگونه مهارتها، فناوری و فرایندها باید در سطح جهانی متحول شوند. بیش از یک دهه است که اریکسون بر تولید محصولات گوشی خود متکی بوده و تقریباً چهار سال است که با فروش نصف سهام خود محصول مشترک سونی اریکسون را راه انداخته است. در سال 2010 اریکسون مسیری را آغاز کرد تا راهبرد خود را تغییر دهد و به رهبر خدمات، نرمافزار و سختافزار ارتباط از راه دور تبدیل شود. همین تغییر مسیر چالشی در مورد استعداد به وجود آورد چرا که بازارهای جدید و اولویتها تواناییهای جدیدی میطلبند. در این گفتوگو بینا چوراسیا توضیح میدهد که چگونه این شرکت توانسته است نیروی انسانی خود را بازسازی کند - یعنی چابکی، هماهنگی، سطح جهانی و توانایی استفاده از تحلیل دادهها را افزایش دهد.
زمینه تجاری برای تغییرات سازمانی که نیروی انسانی در طول چند سال اخیر با آن مواجه بوده است، چیست؟ هنگامی که هانس وستبرگ کار خود را شش سال پیش به عنوان مدیرعامل آغاز کرد، تصمیم گرفت از باقیمانده صنعت مصرفکننده بیرون بیاید و در بخشهای نرمافزار و خدمات فعالیت کند و اکنون همین حوزهها، دوسوم کل کار ما را تشکیل میدهد. ایده اصلی این بود که صنعت زیرساخت شبکه را توسعه دهیم تا حوزههای رشد جدیدی به وجود آید، از جمله رسانه و تلویزیون، خدمات ابر و نرمافزار پشتیبانی - که به آن راهحلهای فناوری اطلاعات ارتباط از راه دور میگویند. در آن دوره بسیار روشن بود که نمیتوان این چشمانداز را بدون ایجاد تحول در مهارتها و تواناییهای کارمندان خود در کل سازمان پدید آورد. قدرت و توانایی سازمانی اصلی شرکت شما در پیشبرد این راهبرد جدید چه بود؟ فرهنگ ما بزرگترین سرمایه ما بود. فرهنگ همکاری و نوآوری باعث شد کارمندان ما با همکاران خود در سراسر جهان کار کنند یا ماموریتهایی در نقاط مختلف جهان بر عهده بگیرند. کارمندان ما در مورد هدف عمیقتر ما بسیار آگاه هستند - در نهایت میخواهیم فناوری را با هدف خدمترسانی برای انسان توسعه دهیم. جایی میرویم که قبلاً کسی نرفته است و زیرساخت ارتباطیای میسازیم که تفاوتی در جوامع دنیا ایجاد کند. در عین حال، به شدت تمرکززدایی کردهایم. 23 گروه محلی داشتیم که اکنون در 10 گروه خلاصه شده است. هر منطقهای روش عملیاتی خود را دارد. هیچ نظام مشخصی نداریم. از نظر نیروی انسانی، ابزار و فرایندهای ما پراکنده است. مشکلات را باید در سه موج همزمان رفع میکردیم. اول اینکه به راهبرد واحد نیروی انسانی نیاز داشتیم که به طور کامل با راهبرد تجاری هماهنگ باشد. دوم اینکه به زمینه یکپارچه فناوری اطلاعات نیاز داشتیم تا نیروی انسانی را منسجم کند. نمیتوان شرکت جهانی کارآمد را...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.