توسعه فضای استارتآپی کشور و شرکتهای دانشبنیان طی نیمه اول دهه ۹۰ این انتظار را…
۹ آبان ۱۴۰۳
بسیاری از فعالان قدیمیتر صنعت ICT معتقدند از میان ۱۰ مردی که پس از انقلاب وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات شدهاند محمد غرضی عملکرد بهتری داشته است. پیگیریهای مجدانه او برای توسعه بخشی که آن روزها هیچ چیز نداشت منجر به تحولی شد که پایهگذار آن چیزی است که امروز میبینیم.
گفتههای غرضی درباره نگاه آن روزهای سیاسیون ایران به صنعت ارتباطات جالب است: «وقتی به من گفتند برو وزارتخانهای را انتخاب کن که خودت میخواهی، نشستم فکر کردم که کدام یک از این وزارتخانهها از همه بیشتر گرفتار است و رسیدم به پست و تلگراف. وقتی به مرحوم حاج احمدآقا گفتم میخواهم بروم وزارت پست و تلگراف فرمودند: آنجا که چیزی نیست. من گفتم همینجا خیلی خوب است.» از خاطرهای که غرضی نقل کرده احتمالاً بیش از ۳۰ سال میگذرد و اکنون دیگر ICT جایی نیست که چیزی نداشته باشد. درآمد هزاران میلیاردی دولت از اپراتورهای تلفن همراه و ثابت و اینترنت و… این صنعت را به یکی از صنایع پولساز کشور تبدیل کرده و تازه این از نتایج سحر است و اگر در سالهای گذشته توجه کافی به آیتی شده بود، اکنون میتوانستیم درآمدی بیش از این داشته باشیم. حالا همه توجهها به فاوا است و این صنعت خواهان بسیار دارد و همه میخواهند رئیس آن باشند.
با این همه، هنوز هم ICT در روزهای خوبی به سر نمیبرد. به CT نگاه درآمدی دارند و به IT نگاه امنیتی. این را میتوان از برخورد نمایندگان مجلس به خوبی دریافت. نمایندگان به قیمت هر پیامک یک تومان اضافه میکنند تا صرف امور دیگری شود و به سخن اپراتورها و وزارتخانه توجهی ندارند که این کار میتواند روند کاهشی ارسال پیامک را تند کند. آنها تنها به این میاندیشند که چطور از سفرهای که پهن شده سهمی بردارند. نگاه امنیتی و مخالف آیتی را میتوان در جلسه رای اعتماد به وزیر پیشنهادی دید، جایی که کل فناوری اطلاعات در تلگرام خلاصه شد که آن هم دزد و قاتل و… لقب گرفت.
در این شرایط چه وزیری میخواهیم یا چه از وزیر میخواهیم؟
وزیری میخواهیم که صنعت ICT را یک گام به جلو ببرد. واقعیت این است که جامعه و سیاسیون درک درستی از ارتباطات و فناوری اطلاعات ندارند و تنها زمانی متوجه اهمیت آن میشوند که دستاوردها را ببینند. مردی که بر کرسی وزارت مینشیند باید بدون توجه به مخالفتها به سالهای بعد فکر کند. اگر غرضی میخواست به مخالفان توسعه توجه کند، شاید هنوز ما تلفن همراه نداشتیم. اگر معتمدی میخواست دشمنان آزادسازی را ببیند، هنوز قیمت سیمکارت بیش از یک میلیون تومان بود.
صنعت فاوا در ایران از روندهای روز دنیا عقب است و مشکلات بسیار دارد. نگاههای خطرناکی به آن میشود، گاهی در لباس دشمنی و گاهی در ظاهر دوستی. یکی به مسدودسازی میرسد و دیگری به بنبست (مانند خودروسازی که چندین دهه است در انتهای کوچه بنبست طبل میزند). وزیری میخواهیم که همدوش و در تعامل با دنیا بدون توجه به مخالفتهای غیرکارشناسی پیش برود. آیا چنین میشود؟