چه کنیم که دیوار تا ثریا کج نرود؟ نگاهی کمی فلسفی به معانی دو واژه «کاربر» و «شهروند» در حقوق فناوری اطلاعات
۵ مهر ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
شماره ۱۱۶
حقوق، مجموعهای از قوانین و مقررات است در خصوص یک موضوع. در این تعریف به نظر شما کدام عنصر اهمیت دارد؟ قوانین و مقررات یا موضوع؟ در واقع از یک منظر میتوان قوانین و مقررات را نوعی ابزار دانست برای مدیریت بهتر آن موضوعات با هدف زندگی بهتر. از این رو موضوع است که در وهله نخست اهمیت دارد و نه قوانین و مقررات. بگذارید مثالی را با هم مرور کنیم. یک موسسه حملونقل به شما میگوید که نیاز به مقرراتی در حوزه تاخیر مسافر در رسیدن به وسیله نقلیه دارد تا آن را در قرارداد خود با مشتریان قرار دهد. طبیعتاً سوال اول شما این خواهد بود که شما با چه وسیله نقلیهای به مشتریان خود خدمات ارائه میکنید. چرا؟ چون به نظر شما قواعد و مقررات در خصوص اتومبیل شخصی، اتوبوس، قطار یا هواپیما با هم متفاوت است. بنابراین تایید میکنید که موضوع حقوق از اهمیت بالایی برخوردار است و بدون شناخت موضوع، «حکم» هم بیمعناست. اما حقوق به جز موضوع و حکم، یک پایه دیگر هم دارد که معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد و همین موضوع باعث خطای ما در سیاستگذاری، قانوننویسی یا وضع قواعد و مقررات میشود. آن عنصر مخاطب قوانین و مقررات است. به عنوان مثال در همان مورد مربوط به تاخیر در رسیدن به وسیله نقلیه شما میخواهید این مقررات را برای چه کسانی بنویسید؟ مشتریان یا مسافران بالقوه وسایل نقلیه این شرکت. در حقوق فناوری اطلاعات و ارتباطات ما دو دسته مخاطب داریم که مخاطب احکام حقوقی هستند. شهروندانی که مخاطب قوانین و مقررات دولتنهاد هستند و کاربرانی که مخاطب قواعد و مقررات خصوصی هستند که هنگام دریافت خدمات از شرکتهای این حوزه، مورد توافقشان قرار میگیرد. ادعای این نوشته این است که هم دولت و هم شرکتها در فهم ذات این دو کلمه یعنی «شهروند» و «کاربر»، مشکلاتی اساسی دارند. در ادامه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید