سوئیفت در ۴۰ سال گذشته به عنوان پیامرسان اصلی مالی در ۲۰۰ کشور و حدود…
۹ مهر ۱۴۰۳
«پروسه تولید یک تبلیغ زمانی به پایان میرسد که دیگر امکان حذف یک بخش از آن وجود نداشته باشد.» این جمله رابرت فلیج از فعالان حوزه تبلیغات نشاندهنده در نظر گرفتن فاکتورهای بسیار در پروسه تولید یک تبلیغ است. پروسهای که باید در آن مواردی مانند محصول، استراتژی، برند، فرهنگ، رگولاتور و پلتفرمهای موجود- که باتوجه به شرایط فعلی ایران با انتخابهای محدودی مواجه است- را در نظر گرفت. در بین موارد گفتهشده برای صرافیهای رمزارزی داخلی، میتوان گفت با کسبوکارهایی طرف هستیم که توانستهاند فضا و فرهنگ دنیای ارزهای دیجیتالی را برای مخاطبان داخلی درک کنند اما فضای خاکستری رگولاتوری برای این پلتفرمها شامل تبلیغات هم شده است.
آمارهای تپسل نشان میدهد تبلیغات صرافیهای رمزارزی در ایران نزدیک به صنعت مالی، بانکی و بیمه از نظر تعداد برند و هزینهکرد قرار دارند، اما واقعیت این است که این رتبهبندی در شرایطی به واقعیت نزدیکتر است که کسبوکارهای رمزارزی هم شرایط مشابهی در فضای تبلیغاتی داشته باشند.
اگر نگاهی به شکستهای این حوزه بیندازیم، صرافی FTX قبل از ورشکستگی تبلیغات گستردهای داشت اما در نهایت دارایی کاربران به نابودی کشانده شد. هرچند تشخیص صحت اطلاعات در این فضا بر عهده کاربران است اما تبلیغات موضوعی است که میتواند نقاط تاریک پلتفرمها را بپوشاند و کاربران را به گمراهی بکشاند. اتفاقی که در بازار داخلی هم رخ داده است.
به همین دلیل مانند پروسه تولید یک تبلیغ بهتر است نگاهی همهجانبه به بازار تبلیغات صرافیهای ارز دیجیتالی داخلی بیندازیم تا ببینیم چگونه صنعت تبلیغات ارزهای دیجیتالی در ایران با وجود فشارهای نظارتی و بازیگران بد، سعی در نجات خود دارد.
ارزهای دیجیتالی در بسیاری از کشورها همچنان با چالشهای رگولاتوری مواجه هستند اما تبلیغات صرافیها، از مسابقات ورزشی پرطرفدار گرفته تا شبکههای اجتماعی، به چشم میخورد. این موضوع در ایران متفاوت است.
محمد قاسمی، مدیر ارشد مارکتینگ رمزینکس، میگوید: «با توجه به محدودیتهای تبلیغاتی در فضای آفلاین و همچنین در برخی از فضاهای آنلاین، چندان دست بازی نداریم. البته صرافیها در دنیا از سوشالمدیا بیشتر استفاده میکنند اما روشهایی مثل ریفرال از جذابترین مسیرها برای جذب کاربر جدید و وفادار است. باید توجه کنیم که داشتن خلاقیت در روشهای جلب توجه مخاطب احتمالاً از نوع پلتفرم اهمیت و بازدهی بیشتری خواهد داشت.»
از سویی استفاده از روشهای مرسوم محیطی و رسانههایی که مخاطب عمومی زیادی دارند برای صرافیها ممکن نیست. حامد نورزاد، مدیر برند و استراتژی والکس، معتقد است: «محدودیتهای قانونی موجود برای استفاده از رسانههای ارتباط جمعی (Mass media)، تمامی صرافیهای ارز دیجیتالی را ناگریز از استفاده از فضای آنلاین برای فعالیتهای ارتباطی خود کرده است.»
مصطفی مصطفوی، مدیر برند بیتپین، فضای تبلیغات داخلی را اینگونه توضیح میدهد: «همانطور که تبلیغات درست و کمپین ایدهآل باید از تمامی امکانات استفاده کند و اصطلاحاً ۳۶۰ درجه باشد، میتوان از دو جنبه محدودیتها و اولویتها به این موضوع نگاه کرد. در مورد محدودیتها با توجه به فضای خاکستری قوانین و رگولاتوری در این حوزه، هرچند در دو سال گذشته تلاشهایی انجام دادهایم اما امکان تبلیغات در رسانههای گسترده مانند تلویزیون، بیلبوردها و… وجود ندارد. در مورد اولویتها و محبوبیتها هم پلتفرمهای تبلیغات دیجیتالی مانند اپاستورها و رسانههایی هستند که میتوان در آنها درگیری با مخاطب ایجاد کرد و امکان دریافت بازخورد را هم داشت. در این مورد بیتپین همواره در تلاش بوده تا از پتانسیل این امکانات استفاده کند و روی پلتفرمهای خارجی مانند گوگل، اینستاگرام، تلگرام یا توییتر حضور یابد.»
وحید شامخی، معاون توسعه کسبوکار و سرپرست مارکتینگ نوبیتکس، هم میگوید: «با توجه به ماهیت تازه رمزارزها، هر روش و ابزار مارکتینگی میتواند ارزش تست کردن را داشته باشد، اما تا به حال عمده تمرکز در ایران روی روشها و ابزارهای دیجیتالی بوده است. در مواقع زیادی افراد در مورد رمزارزها سرچ یا جستوجو میکنند، در نتیجه حضور بازیگران و رقابت بر سر قرار گرفتن در نتایج بالاتر در ابزارهای سرچ، از مهمترین اقدامات است. اما به طور کلی، محتواها به دو دسته تقسیم میشوند: محتواهایی که در سایت و کانالهای رسمی ما قرار میگیرند و محتواهایی که ما در اختیار رسانههای دیگر قرار میدهیم.»
البته مشکلات نظارتی و محدودیت در پلتفرمهای موجود برای تبلیغات کسبوکارهای رمزارزی تنها بخشی از چالش است. ایجاد فضای خاکستری از سوی رگولاتوری تاثیر خود را در تبلیغات هم نشان میدهد.
شامخی با اشاره به تاثیر منفی مشکلات نظارتی میگوید: «بسیاری از ابزارهای تبلیغاتی محدودیتهایی در موردشان اعمال میشود؛ گرچه معتقدیم بیشتر این محدودیتها نادرست است و استفاده ما از آنها مشکلی ایجاد نمیکند، اما شرکتهای تبلیغاتی و بعضی رسانهها این محدودیتها را به دلیل فقدان قانون مدون و شفاف اعمال میکنند و ما در واقع بخشی از مخاطبان احتمالی بازار رمزارزها را از دست میدهیم.»
مصطفوی اما با اشاره به اهمیت جنبه رقابت میگوید: «فضای خاکستری قانونگذاری یکی از جنبههایی است که باعث میشود صرافیهای داخلی امکان رقابت با صرافیهای خارجی را از دست بدهند. چراکه در حال حاضر صرافیهای خارجی بدون هیچگونه تعهدی برای کاربران ایرانی کمپینهای تبلیغاتی را اجرا میکنند فارغ از اینکه معلوم نیست با دارایی کاربران چه فعالیتی انجام میدهند. صرافیهایی که حتی در لیست ۲۰ صرافی اول دنیا هم حضور ندارند اما با استفاده از طمع و ترس در تبلیغات، دارایی کاربران ایرانی را تهدید میکنند و رویای یکشبه پولدار شدن را میفروشند. این موضوع وقتی جدیتر میشود که کاربر ایرانی امکان شکایت و پیگیری دارایی خود از این پلتفرمها را نخواهد داشت.»
البته کاربران و علاقهمندان ارزهای دیجیتالی بهخوبی اهمیت فضای دیجیتال را درک کردهاند. نورزاد معتقد است: «هرچند فعالیتهای ارتباطیِ دیجیتالی، به ذات دیجیتال رمزارزها نزدیک است، اما بهتر بود ما امکان استفاده از وسایل ارتباطی ارتباط جمعی با مخاطب بیشتر (آنچه به عنوان تبلیغات ATLمشهور است) را هم داشتیم و در آن فضا هم تبلیغات هوشمندانهای ارائه میدادیم.»
برداشت سلیقهای از قوانین موضوعی است که قاسمی به آن اشاره میکند. او ادامه میدهد: «در حال حاضر صرافیهای ارز دیجیتالی مشکلات رگولاتوری فراوانی دارند و نمیتوانند از تمامی پتانسیلهای تبلیغاتی استفاده کنند، یکی از این موارد تبلیغات محیطی است که با ایجاد برداشتهای سلیقهای از قوانین اجازه اجرای این دست کمپینها به صرافیها داده نمیشود و یکی از چالشهای اصلی صرافیها همین برداشتهای سلیقهای از قوانین و محدود کردن آنها به استفاده از فضاهای تبلیغاتی است.»
اگر محدودیتها را کمتر در نظر بگیریم، برخی از صرافیها اهمیت کاربران آگاه را تشخیص میدهند. به همین دلیل شاهد سرمایهگذاری در بازاریابی محتوا و ابتکارهای آموزشی هستیم. وبلاگها، وبینارها، آموزشها و ویدئوها نه تنها پتانسیل تبلیغات در این حوزه را افزایش میدهد بلکه دانش مورد نیاز را به کاربران برای توانمندسازی آنها اعطا میکند.
مدیر برند بیتپین در مورد پتانسیل فضای تبلیغات ارزهای دیجیتالی در فضای داخلی میگوید: «در تبلیغات راه خلاقیت باز است اما فارغ از این موضوع و تنها با در نظر گرفتن پتانسیل موجود میتوان گفت در حال استفاده از ۳۰ تا ۳۵ درصد از ظرفیت هستیم. این بدان دلیل است که در حوزه مالی و محصولات مالی، تبلیغات شرافتمندانه به معنی ارائه توضیحات کامل است تا کاربر با اطلاعات کافی انتخاب کند و دارایی خود را از دست ندهد. در این مورد مطالب آموزش به اندازه کافی وجود ندارد و در مدارس هم سواد اقتصادی جایگاه خاصی ندارد. به همین دلیل نقش صرافیها خیلی مهم است و حتی با سرمایهگذاری در بحث آموزش میتوان از پتانسیل بالای آن بهرهمند شد. البته امکان تبلیغات در فضاهای رسمی مانند تلویزیون، بیلبورد یا رسانههای بسیار بزرگ میتواند مفید باشد و پتانسیل واقعی تبلیغات رمزارزی را تا ۶۰ الی ۷۰ درصد هم افزایش دهد.»
ماریا قاسمی مدیر مارکتینگ تترلند با اشاره به اینکه این سهم در چند سال گذشته همواره حداقلی بوده معتقد است: «بسیاری از رسانهها محدودیت تبلیغ دارند. دیگر بسترها و رسانهها نیز به دلیل نبود قانون مشخص، بلاتکلیف هستند و این باعث میشود از ظرفیت تبلیغات بهخوبی استفاده نشود. البته باید پذیرفت که ماهیت دنیای رمزارزها به دلیل ملموس نبودن برای افکار عمومی پرشائبه است؛ اما چند دهه پیش، اینترنت هم همین وضعیت را داشت، به طوری که بزرگترین بستر تبلیغات و محل فعالیت کسبوکارهای نوآورانه امروز در ایران همین اینترنتی است که ماهیتش پر از سوال بود.»
وحید شامخی، معاون توسعه کسبوکار نوبیتکس با مقایسه تعداد کاربران پتانسیل فضای تبلیغاتی را اینگونه شرح میدهد: «قطعاً ظرفیت بیشتری وجود دارد. نوبیتکس در حال حاضر پنج میلیون و ۳۰۰ هزار کاربر دارد. شما تصور کنید چه تعداد نفر در ایران درگیر این بازار هستند و چه تعداد این پتانسیل را دارند که مخاطب تبلیغات بازار رمزارزها باشند و از طریق تبلیغات پلتفرمها وارد آن شوند، اما در حال حاضر بازیگران با اعمال برخی ملاحظات تبلیغات میکنند.»
محمد قاسمی، مدیر ارشد مارکتینگ رمزینکس با تخمینی از پتانسیل واقعی این صنعت میگوید: «با بررسیهای دیتایی که ما انجام دادیم بازار ارز دیجیتالی میتواند پتانسیل بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون کاربر داشته باشد که در حال حاضر بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاربران به این بازار ورود کردهاند.»
والکس تنها صرافیای محسوب میشود که از VODها برای تبلیغات استفاده کرده است. حامد نورزاد، مدیر برند و استراتژی این مجموعه معتقد است: «ما راهحلهایی برای این مساله در نظر گرفتهایم، برای مثال توانستهایم در ماههای گذشته از پلتفرمهای VOD یا باشگاه انقلاب استفاده کنیم تا به بخش قابل ملاحظهای از مخاطبانمان در این دو نقطه تماس مهم دسترسی پیدا کنیم.»
هرچند فضای تبلیغات با خلاقیت آمیخته شده اما در وضعیت شکننده کسبوکارهای این حوزه، فضای تبلیغات برای همه شرکتها میتواند با دامن زدن به رقابت، کیفیت و شفافیت ارائه خدمات به کاربران را بهبود دهد. اما در مقابل واگذاری این فضا به یک برند میتواند به بازتولید انحصار منجر شود.
با نگاهی به گزارش صنعت سرمایهگذاری تپسل شاید این برداشت پیش آید که نوبیتکس سهمی بیشتر از ۵۰ درصد را در تبلیغات به خود اختصاص داده است. وحید شامخی در این باره به پیوست میگوید: «خیلی بعید است عدد درست باشد، به خاطر اینکه نوبیتکس در چند سال اخیر کمترین میزان تبلیغات را داشته و آن چیزی که باعث رشد نوبیتکس شده کیفیت خدمات و اعتمادی است که کاربران به این پلتفرم پیدا کردهاند و در واقع کاربران نوبیتکس خودشان آن را با معرفی به همدیگر توسعه دادهاند و به این صورت عمده رشدش اتفاق افتاده تا تبلیغات.»
مصطفی مصطفوی میگوید: «فضای حاکم برای صرافیها بهشدت رقابتی است و رقبای داخلی و خارجی قدرتمندی وجود دارد. در این فضا اگر حضور در پلتفرمها و رسانههای مختلف شامل آموزش یا ارائه محصولات مالی باکیفیت باشد، داشتن سهم از تبلیغات بیشتر از ۵۰ درصد اتفاقی خوب محسوب میشود. هرچند با توجه به رقابت شدید نمیتوان به صورت کلی و بلندمدت روی این سهم برای یک پلتفرم حساب کرد و طبیعتاً هر صرافی با توجه به ارائه خدمات و محصولات ممکن است در بازه زمانی خاصی سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد.»
محمد قاسمی هم در مورد نسبت رقابت و سهم از بازار تبلیغات میگوید: «قطعاً سهم بازار قاطع برای تمام صرافیها جذاب خواهد بود، البته در شرایط فعلی نمیتوان گفت با دستیابی به این میزان شرایط بهبود خواهد یافت و ممکن است اعمال سلیقههای متنوع کار را برای صرافیها سختتر کند.»
از طرفی حامد نورزاد میگوید: «موضوع سهم از تبلیغات، کاملاً به استراتژی ارتباطی برندهای حاضر در صنعت کریپتو بستگی دارد. این موضوع که یک برند در بلندمدت بیش از ۵۱ درصد سهم صدا را داشته باشد در بازارِ رقابتی صرافیها خیلی ممکن نیست و شاید حتی به نفع کاربران و آینده صنعت هم نباشد.»
ماریا قاسمی علاوه بر اشاره به جنبه مثبت سهم از بازار و تاثیر آن در رقابت، معایب سهم بالا را اینگونه بیان میکند: «برندها وقتی معتبر میشوند، ممکن است به اندازه قبل به فکر بهبود خدمات و محصولات یا ارائه سرویسهای جدید نباشند. این کار را برای رقبای آن برند سخت میکند، تا جایی که حتی با وجود محصولات بهتر یا خدمات رقابتی، لزوماً به افزایش سهم بازار منجر نمیشود؛ زیرا کاربر بهراحتی هزینه مشتری برندی دیگر شدن را قبول نمیکند.»
گسترش استفاده از ارزهای دیجیتالی در بین کاربران ایرانی تقریباً همزمان با دیگر نقاط جهان اتفاق اتفاده است. این در حالی است که صرافیهای خارجی علاوه بر آزادی عمل بیشتر امکان دسترسی به مخاطبان داخلی را هم دارند.
حامد نورزاد فضای داخلی و خارجی را اینگونه مقایسه میکند: «مهمترین تفاوت تبلیغات این صنعت در ایران در مقایسه با پلتفرمهای خارجی، استفاده خارجیها از فضاهای تبلیغاتیِ با Exposure بالاست. برای مثال در Times Square نیویورک تبلیغات برند coin base را دیدهایم یا تبلیغات گسترده صرافیهای رمزارز در Super Bowl 2022 به نمایش درآمده است. همچنین برند Crypto.com در رقابتهای فرمول یک تبلیغ میکند. تغییر نام ورزشگاه خانگی تیم بسکتبال لسآنجلس لیکرز از Staple center به Crypto Arena، و اسپانسرشیپ OKX برای تیمهای ورزشی، از نمونههای موفق این حوزه است.»
وحید شامخی هم در این باره میگوید: «به نظر من جدیترین تفاوت در واقع آزادی عملی است که پلتفرمهای خارجی داشتهاند و در نتیجه آن، خلاقیت و نوآوری بیشتری در تبلیغات چه از منظر محتوا و چه از منظر کانالهای تبلیغاتی بروز دادهاند.»
محمد قاسمی در این خصوص توضیح میدهد: «شناخت پایین از این حوزه در همه دنیا وجود دارد تا جایی که با افراد و سازمانها هم در زمان مذاکره متوجه این ناشناختگی هستیم. برداشت بسیاری از این صنعتها مربوط به تبلیغات منفی است. به همین دلیل بخشی از توان صرافیها صرف فرهنگسازی میشود. فعالیت درست و شفاف صرافیهای معتبر در زیر سایه نبود فرهنگسازی و تنظیمگری، فعالیت صرافیها را سختتر کرده است.»
ماریا قاسمی هم فضای داخلی و خارجی را قابل مقایسه نمیداند و میگوید: «ما همواره باید به نسخه داخلی فکر و هر چیزی را به نمونهای تبدیل کنیم که در شرایط ما جواب دهد.»
نبود فرصت برابر برای بازیگران این صنعت در استفاده از پلتفرمهای محبوب، موضوعی است که مصطفوی به آن اشاره میکند و میگوید: «برای یک کسبوکار آنلاین تبلیغات دیجیتالی و تبلیغات مبتنی بر عملکرد در فضای دیجیتال یا پرفورمنس مارکتینگ، اهمیت زیادی دارد. پرفورمنس مارکتینگ در دنیا شامل تبلیغات در رسانههای مرتبط با گوگل و مرتبط با کمپانی متا انجام میشود و در ایران از امکانات رسمی نمیتوانیم استفاده کنیم. یعنی بخش مهمی از امکانات این پلتفرمها در پنلهای تبلیغاتی امکانات خیلی خاصی به شما ارائه میدهند که در ایران وجود ندارد؛ بنابراین شما مجبور هستید استراتژیهای کاملاً متفاوتی بچینید. در حوزه نظارت هم مساله جدی است. فعالیت در این فضا به معنی نبود مرز است و در حال رقابت در یک فضای جهانی هستیم. اما رقبای خارجی بدون هیچ نظارتی، هر اطلاعات غیردقیقی میتوانند بدهند. در این مسیر میتوانیم تا جای ممکن آگاهسازی کنیم.»
تبلیغات گمراهکننده در فضای ارزهای دیجیتالی کم نیست. اما همانند اصول تبلیغات که صحت اطلاعات از وزن قابل توجهی در آن برخوردار است، صرافیهای ارز دیجیتالی هم باید بتوانند علاوه بر رقابت با تبلیغات یکشبه پولدار شدن، اطلاعات درستی در اختیار کاربران قرار دهند.
مدیر مارکتینگ تترلند میگوید: «شفافیت باید جزو ارزشهای کسبوکارها و مخصوصاً حوزه رمزارز و مالی باشد. فضای رمزارزها نقاط ناشناختهای برای کاربران دارد و افکار عمومی نگرانیهایی در این زمینه دارند اما این نگرانیها ناشی از ناآگاهی است. به همین دلیل آگاهی رسانی مهمترین وظیفه برندهای این حوزه است؛ وظیفهای که بر عهده کسبوکارهای فعال در این حوزه و البته حاکمیت است. ما در تترلند همواره چه در محصولات و خدمات و چه در حیطه فعالیتهای مسئولیت اجتماعی، برای ایجاد آگاهی و شفافیت تلاش کردهایم. یکی از کارهای جدید تترلند در حوزه مسئولیت اجتماعی، «کمپین ارزورک» بود که درباره روشهای کلاهبرداری در بازار رمزارزها بهخوبی اطلاعرسانی کردیم.»
معاون توسعه کسبوکار نوبیتکس با اشاره به خطوط قرمزی مانند ارائه سیگنال و تحریک هیجانهای پرریسک کاربران میگوید: «ما در تبلیغات تقریباً محدودی که انجام دادهایم مهمترین دارایی خود را اعتماد کاربران دانسته و به همین دلیل محتوای باکیفیت و دقیق ارائه دادهایم. همچنین برای لیست شدن کوینها و توکنها در پلتفرم نوبیتکس حساسیتهایی داریم. به همین دلیل در معرفی این رمزارزها نیز به مواردی که کاربران برای در نظر گرفتن ریسک نیاز دارند، پرداختهایم.»
مدیر ارشد مارکتینگ رمزینکس با اشاره به تاثیر قوانین در این مورد میگوید: «صرافیهای داخلی در حال حاضر تمام تلاش خود را به منظور افزایش آگاهی کاربران انجام میدهند ولی متاسفانه قوانین اجازه فعالیت گستردهتر این صرافیها را سلب و این فضا را برای کلاهبرداران جذابتر کرده است؛ به صورت شفاف هرچقدر به صرافیهای معتبر سختتر بگیریم فضا را برای کلاهبرداران جذابتر کردهایم.»
مدیر برند بیتپین ادامه میدهد: «یکی از ارزشهای جدی ما در بیتپین بالا بردن دانش اقتصادی و دانش فنی مخاطبهای ایرانی است. در آکادمی بیتپین ما سعی کردیم اطلاعات دقیق را تا جای ممکن به کاربران ارائه و اطلاعات یا مواردی را که در فضای مجازی ممکن است ترند شود سریعاً با ارائه مقاله یا یک ویدئو توضیح دهیم. همچنین در همکاری با مکتبخونه به عنوان یک نهاد دانشی سعی در توضیح مفصل مسائل داریم. از طرفی با متخصصان این حوزه که در حال همکاری با برندهای معتبر جهانی هستند، همکاریهایی داشتهایم تا مشاوره یا همکاریهای طولانیمدت را شکل دهیم.»
اگر کانالهای ارتباطی و تبلیغاتی محدود به فضای آنلاین باشد، بروز هرگونه اختلال به معنی از دست رفتن هزینه یا حتی امکان ادامه فعالیت این کسبوکارها به حساب میآید. اختلال اینترنت در یک سال گذشته تنها راه ارتباطی صرافیها را تحت تاثیر قرار داده و همزمان شاهد افزایش کلاهبرداری و همچنین ورود دارایی کاربران به پلتفرمهای خارجی هستیم که بسیاری از آنها اعتبار چندانی هم ندارند.
قاسمی توضیح میدهد: «رمزینکس نیز مانند سایر کسبوکارها متاثر شده است. اما سرعت اینترنت و دسترسی به سرویسها برای کاربران صرافیها بسیار اهمیت دارد و هرگونه اختلال اینترنتی که منجر به کندی دسترسی کاربران شود احتمالاً آنها را به استفاده از پلتفرمهای خارجی ترغیب میکند. در این زمینه به نظر من تفاوت خاصی میان صرافیها و کسبوکارهای اینترنتی وجود ندارد.»
شامخی نیز میگوید:«با توجه به اینکه عمده تبلیغات پلتفرمها در فضای دیجیتال صورت میگیرد، قطعی یا کندی اینترنت، قطعاً تاثیر چشمگیری بر آنها و تبلیغاتشان میگذارد.»
همچنین مصطفوی معتقد است: «میتوان گفت بخش مهمی از کانالهای تبلیغاتی ما رسانههایی هستند که ناگهان فیلتر میشوند. بهرغم برنامهریزی، اختصاص بودجه و عقد قراردادها که در آن ملزم هستید به تعهدات خود پایبند باشید، ناگهان آن رسانه فیلتر میشود و طبیعتاً همه برنامهریزیها را تغییر میدهد. اما قطعاً آسیبهایی که اقتصاد دیجیتالی از این اتفاقات میبیند بر کسی پوشیده نیست.»
اطلاعرسانی نادرست باعث شده بسیاری از کاربران سردرگم شوند و به سمت پیشنهادهای سوداگرانه سوق پیدا کنند. در فضایی که دولت رسماً موضعی در قبال رمزارزها ندارد به نظر میرسد محدودیتهایی سر راه محتوای صرافیها قرار داده است. حتی به نظر میرسد برخی از پلتفرمها هم به این موضوع دامن میزنند.
مدیر ارشد مارکتینگ رمزینکس میگوید: «اخبار جعلی و اطلاعات نادرستی در فضای امروز دنیای اطلاعات وجود دارد و در خصوص فضای ناشناخته یا فضاهای مبهم نیز بیشتر است. از صفحات جعلی در سوشالمدیا تا انتشار و ارائه اطلاعات به عنوان سیگنال یا آموزش نیز مشاهده میشود. در رمزینکس در مورد روشهای تشخیص صفحات جعلی و روشهای سودجویی اطلاعرسانی میکنیم و تمرکز بسیاری بر انتشار محتوای سالم برای کابران و علاقهمندان داریم. اما رگولاتوری باید اتفاقاً وارد این حوزه شود و با تنظیمگری درست، دسترسی را برای صرافیها در انتشار محتوای سالم میسر کند تا رقابت با پلتفرمهای خارجی امکانپذیر شود نه اینکه با محدودیتها شرایط را برای فعالیت سختتر کند.»
از طرفی معاون توسعه کسبوکار و سرپرست مارکتینگ نوبیتکس میگوید: «با توجه به اینکه این حوزه هنوز در مراحل اولیه فراگیری خودش قرار دارد، بیشتر تلاش ما در راستای افزایش آگاهی در مورد مفاهیم ابتدایی و موضوعات تخصصیتر این حوزه است چراکه آموزش در این حوزه را یکی از مهمترین وظایف خودمان میدانیم. به همین دلیل بخشهایی مثل نوبیتکسمگ و نوبیتکس آکادمی را در یک سال اخیر ایجاد کردیم.»
مدیر مارکتینگ تترلند با اشاره به گسترش بیاعتمادی در مورد اطلاعات غلط میگوید: «ذهن انسان تجربه ناخوشایند را در هر موقعیت مشابه یادآوری میکند. کاربر در این شرایط از فهم روش درست ناتوان و در نهایت به تجربهای ناخوشایند منجر میشود که در مواجهه با محصولی شفاف و کاربردی، باز هم به دلیل تجربه بد، دچار بیاعتمادی است. برندهای مطرح هم به این بیاعتمادی دامن میزنند. برای مثال برندهای معتبری هستند که در زمینه کارمزد شفافیت ندارند و میتوان دید صرافی که شفافیت دارد هرچند در ظاهر کارمزد بیشتری دریافت میکند اما در نهایت با محاسبه کارمزد پنهانی که برخی از صرافیهای غیرشفاف میگیرند کارمزد کمتری دریافت میکند. به همین دلیل با توسعه سکوهای تبادل رمزارز در آینده، خیلی از برندهای غیرشفاف اعتبار خود را از دست میدهند؛ حتی اگر امروز در وضعیت مناسبی باشند.»