مخالفت افکار عمومی با فیلترینگ آنقدر بالا گرفته است که هیچکس جرات نمیکند به صورت…
۸ دی ۱۴۰۳
سهم کل خردهفروشی در کشور تقریباً ۵۰ میلیارد دلار و چیزی حدود ۸۰ همت برآورد میشود که از این میزان سهم خردهفروشی آنلاین تقریباً چهار درصد است. سهمی که انتظار میرفت طی سالهای مختلف جهشی پیدا کند اما بهجز دوره کرونا که رشد بیش از یک درصدی را تجربه کرد پس از آن به اغما رفت و فقط توانست حجم بازاری که به دست آورده بود را حفظ کند؛ این در حالی است که در کشورهای همسایه نه تنها سهم خردهفروشی افزایش یافته بلکه خردهفروشی آنلاین نیز سالانه توانسته است سهم بیشتری به خود اختصاص دهد.
سهم ۲۰ درصدی خردهفروشی آنلاین در ترکیه و پیشبینی افزایش ۱۴ درصدی در سالهای پیش رو فقط نمایانگر بخشی از این بازار رو به توسعه است که ما طی این سالها از دست دادهایم و به نظر میرسد علاقهای نیز به توسعه آن نداریم. چراکه در هیچکدام از برنامهها و هدفگذاریها مشخص نشده که میخواهیم سهم خردهفروشی آنلاین را تا چه میزان افزایش دهیم و برای این افزایش چه برنامهای داریم. مشخص نیست سهم چهار درصدی را میخواهیم به چه رقمی در چه دوره زمانیای برسانیم. در این صورت وقتی هیچ هدفگذاری مشخصی برای آن نداریم طبیعی است که یا سرمایهگذاریهای پراکنده روی آن صورت میگیرد یا فعالیتهای جستهگریخته بخش خصوصی در نهایت نمیتواند این بخش را به جایگاه اصلیاش برساند.
سهم خردهفروشی آنلاین در هند نیز از کل خردهفروشیاش پنج درصد است اما این کشور برنامه ۱۴ درصدی برای توسعه سهم خردهفروشی آنلاین خود دارد. به نظر نمیرسد هیچکدام از فعالان اقتصادی ما یا حتی سیاستگذاران بدانند میخواهیم سهم خردهفروشی آنلاین را تا چه میزان افزایش دهیم یا اصلاً مشخص نیست با توجه به شرایط کشور تا چه حد میتوان این بخش از بازار را توسعه داد.
بازار خردهفروشی به صورت مستقیم با مصرفکننده نهایی ارتباط دارد و اگر در گذشته بقالیهای سنتی به نوعی نقطه اصلی خردهفروشی به شمار میآمدند، با تغییر ذائقه مردم و تغییر نسل این مرکز توجه تغییر کرده است.
نسل جدید که با فراگیر شدن اینترنت وارد بازار مصرف شدهاند برای یافتن کالای مورد علاقهشان به صورت پیشفرض در اینترنت به جستوجو میپردازند و اگر آن کالا یا مشابه آن را نیافتند سراغ بازارهای دیگر میروند اما واقعیت این است که شبکه خردهفروشی آنلاین در ایران به دلیل شفافیتی که ایجاد کرده هر روز بیشتر تحت کنترل و نظارت دولت قرار گرفته است.
اگر از ممنوعیت ارائه کالاهای خارجی در این شبکه بگذریم، محدودیتها در ارائه کالاهای مصرفی که بسته به زمانهای مختلف روی این بسترها اعمال میشود خود میتواند از موانع رشد آن به حساب آید.
از سویی سرمایهگذاران هیچ آیندهای برای این بازار متصور نیستند و میزان سرمایهگذاری در این بازار تقریباً متوقف شده است، این در حالی است که این بازار هنوز جزو بازارهای توسعهیافته یا اشباعشده به شمار نمیآید اما از آنجا که سرمایهگذارانی که تاکنون وارد این بازار شدهاند به دلایل مختلف نتوانستهاند از بازار خارج شوند و سرمایه خود را نقد کنند، سرمایهگذار جدیدی نیز وارد بازار نشده است.
اگر باسابقههای این بازار تاکنون توانسته بودند وارد بورس شوند و این ایده شکل میگرفت که سرمایهگذار اولیه میتواند پس از مدتی از این بازار خارج شود، شاید سرمایهگذاران با علاقه بیشتری وارد این بازار میشدند. از سویی وارد نشدن سرمایه خارجی برای سرمایهگذاری در این بخش موجب شده این بخش از بازار همچنان توسعهنیافته باقی بماند.
با وجود تمامی این موارد، اگر امید به آینده کسبوکارهای آنلاین شکلگیرد میتوان امیدوار بود کارآفرینان این حوزه برای توسعه آن تلاش کنند. امیدی که این روزها سخت به دست میآید.