در همه چیزی هنر و عیب هست؛ مزایا و معایب مهندسی معکوس
۴ شهریور ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
شماره ۱۱۵
کریستین لو لانگ (Christian Lous Lange) (۱۹۳۸-۱۸۶۹ میلادی) تاریخدان شهیر نروژی چنین گفته است: «فناوری، خدمتگزاری مفید اما اربابی خطرناک است.» فارغ از اینکه ماهیت فناوری در قریب به یک قرن پیش نیز مانند شمشیری دولبه عمل میکرده است، امروزه با دست یافتن بشر به فناوریهای نوینی همچون بمب اتم، اینترنت و هوش مصنوعی، حقانیت جمله لو لانگ به کرات اثبات شده و خواهد شد. «مهندسی معکوس» هم نه به عنوان فناوری بلکه به عنوان روشی برای تحلیل و دستیابی به فناوری های نوین یا خلاقانه، ابزاری است که معایب و هنرهای خاص خود را دارد و بنابراین تأمل بر آنها ضروری است. باز هم حقوق و اقتصاد بررسی تاثیرات «مهندسی معکوس» در قالب مزایا و معایب آن در بازار کسبوکارهای نرمافزاری میتواند با دو نگاه صورت گیرد: اقتصادی و حقوقی. پیش از ورود به هر یک از این موارد، نکته بسیار مهم و درخور توجه این است که در دنیای امروز و کسبوکارهای نرمافزاری که سهم عمدهای از بازارهای مالی کشورها را در اختیار گرفتهاند، صرف ارزیابی تاثیرات حقوقی، بدون در نظر داشتن تاثیرات و هزینههای اقتصادی آن، ناکافی و ناکامل خواهد بود چراکه حقوق و اقتصاد، هر یک با حضور دیگری تاثیرات مثبت خواهند داشت. الف- از نگاه اقتصادی ۱- مهندسی معکوس، علیالخصوص در کشورهای در حال توسعه، علمی است که با بهرهگیری از آن فاصله فناوری این کشورها با کشورهای پیشرفته، کاهش مییابد و موجب میشود آنها نیز سهمی در تجارت نرمافزاری دنیا برای خود بیابند لذا راهکاری مناسب برای پیشرفت کشورهای در حال توسعه در فناوریهای نوین محسوب میشود. در واقع، این دانش به تقویت تکنیک و ایجاد توانایی در مهندسان و کارشناسان در مواجهه با محصولات و فناوریهای وارداتی کمک زیادی میکند تا بتوانند با شناخت و درک ماهیت محصول و خدمات ناشی از آن و کشف دانش فنی به طراحی و توسعه محصول نرمافزاری...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید