skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

خدمات ابری در ایران به کدام سو می‌رود؟ ابرها در بند سیاست

میثم قاسمی تحریریه

۱۸ مرداد ۱۴۰۲

زمان مطالعه : ۹ دقیقه

شماره ۱۱۴

بار دیگر صدای گام‌های سیاستمداران یک حوزه از فناوری اطلاعات را دچار حواشی ناخواسته کرده است. حاشیه‌هایی که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند از پس‌شان بربیاید. خدمات ابری که سرویس‌هایی بر پایه مراکز داده هستند و با سرعتی چشمگیر در دنیا رشد می‌کنند، در ایران با مشکلاتی روبه‌رو شده‌اند که در ابتدای راه در مخیله کسی نمی‌گنجید. سرنوشت ابرآروان و پروژه ابر ایران دو نمونه از مشکلاتی هستند که برای فعالیت ابری در ایران پیش آمده و در کنار مشکلات دیگری مانند تحریم، دسترسی دشوار کاربران به شبکه و فقدان اعتماد عمومی، کار را دشوار کرده‌اند. آن هم در شرایطی که اعداد مختلفی برای رشد این بازار اعلام می‌شود. برخی می‌گویند تا ۳ سال آینده تا ۱۵۰۰ میلیارد تومان رشد می‌کند و برخی دیگر حتی تا ۱۰ هزار میلیارد تومان هم بالا می‌روند.

آیا سیاست پایش را از این بازار پس می‌کشد؟ و اگر همین امروز این کار را انجام دهد، آیا اعتماد ازدست‌رفته بازمی‌گردد؟ یا شاید لازم باشد بپرسیم اعتمادی از دست رفته یا همه ‌چیز تنها هیاهوی شبکه‌های اجتماعی است؟

اسناد ابری

دهه ۸۰ زمانی که دولت به فکر تاسیس مراکز داده افتاد، پروژه با چند دیتاسنتر در نقاط مختلف ایران آغاز شد. پروژه‌ای که حدود یک دهه بعد، خود به یکی از مشکلات وزارت ارتباطات تبدیل شد و حتی تلاش برای سروسامان دادن به این دیتاسنترها نیز حاشیه‌های جدیدی در پی داشت.

حدود ۱۰ سال بعد یا شاید کمی کمتر، شورای عالی فضای مجازی قدم در راه تکمیل ابر پروژه شبکه ملی اطلاعات گذاشت. کار نیمه‌تمامی که از همان دهه ۸۰ با نام اینترنت ملی آغاز شده بود. در اسناد متعددی که شورای عالی در سومین دوره حیات خود- در زمان ریاست حسن روحانی و دبیری ابوالحسن فیروزآبادی- برای تعریف شبکه ملی اطلاعات نوشت، بارها به موضوع ایجاد دیتاسنترهای متعدد در کشور و ارائه خدمات ابری و CDN اشاره شده است.

در ماده ۲ سند «تبیین الزامات شبکه ملی اطلات» این شبکه چنین تعریف شده: «شبکه ملی اطلاعات، به‌ عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، شبکه‏ای مبتنی بر قرارداد اینترنت به همراه سوییچ‏‌ها و مسیریاب‏‌ها و مراکز داده‌ای است به صورتی که درخواست‌‏های دسترسی داخلی برای اخذ اطلاعاتی که در مراکز داده داخلی نگهداری می‌‏شوند به‌هیچ‌وجه از طریق خارج کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکه‏های اینترانت و خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود.»

در ماده ۳ همین سند که به الزامات شبکه می‌پردازد باز هم عبارت «شبکه‌ای پرظرفیت، پهن‌باند و با تعرفه رقابتی شامل مراکز داده و میزبانی داخلی» تکرار شده و در نهایت آنجا که از خدمات پایه کاربردی شبکه ملی اطلاعات نام برده شده «خدمات مراکز داده و خدمات ابری» در کانون توجه قرار گرفته‌اند.

در سند «طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات» نیز چنین عبارتی آمده است: «شکل‌گیری حداقل سه فراهم‌کننده خدمات ابری داخلی با قابلیت تامین نیازهای زیرساختی، ذخیره‌سازی، پردازشی و سکویی برای همه خدمات پایه داخلی و کسب سهم بازار ۸۰ درصدی از کل نیاز خدمات ابری کشور».

با جست‌وجو در دیگر اسناد مصوب شورای عالی فضای مجازی باز هم به تاسیس شرکت‌های ابری داخلی برمی‌خوریم و چنین کاری بر عهده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گذاشته شده است. اما پیش از آنکه وزارت ارتباطات بخواهد چنین اسنادی را اجرایی کند، سرویس‌های ابری در ایران شکل گرفته بودند و ورود شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و زیرمجموعه‌هایشان به این موضوع، تنها حواشی کار را زیاد کرد و کاربران را ترساند. به خصوص زمانی که سیاستمداران تصمیم گرفتند اشتباهات‌شان در زمین‌های دیگر را با قطع اینترنت جبران کنند.

شکست ابرها از سیاست

سال ۹۸ را می‌توان آغاز و خاتمه بسیاری از اتفاقات در زمین سیاست و اجتماع ایران دانست. قطع اینترنت در آبان ۹۸ ضربه بزرگ و جبران‌ناپذیری به حیثیت دولت وقت وارد کرد. دولتی که تا پیش از آن با افتخار خود را مدافع حقوق شهروندی معرفی می‌کرد و همه‌جا از 3G و 4G حرف می‌زد ناگهان اینترنت را قطع کرد و در پس آن فاجعه‌ای رخ داد که هنوز در خاطرها کمرنگ نشده است. هرچند دولت و به خصوص وزارت ارتباطات تلاش کردند دامن خود را از این تصمیم پاک کنند؛ اما دیگر هیچ‌چیز به حالت قبل بازنگشت.

ترکش‌های انفجار اعتماد عمومی، به همه حوزه‌ها پرتاب شد و از جمله دامن ارتباطات و فناوری اطلاعات را هم گرفت. در این میان می‌توان گفت شاید هیچ سازمان، نهاد و شرکتی به اندازه ابر آروان، تاوان تصمیم دولت را پس ندارد. هرچند مدیران این شرکت تا مدت‌ها نمی‌خواستند عمق فاجعه را بپذیرند و همچنان با تمام توان بر روش‌های گذشته خود اصرار داشتند.

ابرآروان کوشید توضیح دهد که دخالتی در قطع اینترنت نداشته؛ اما هیچ‌گاه موفق نشد و صدای مخالفانش در زمین شبکه‌های اجتماعی آن‌قدر بلند بود که حتی برگزاری همایشی پرخرج و چشمگیر هم نتوانست اندکی از توان آن بکاهد.

غوغایی که سال ۹۸ بر سر فعالیت‌های ابرآروان به پا شد، شکست بزرگی برای شرکت‌های ابری به شمار می‌رفت که تازه داشتند وارد بازار می‌شدند و لازم بود در محیطی آرام و پر از تفاهم، خود را به کاربران معرفی کنند. شاید از همین رو بود که شرکت‌های ابری دیگر در سال‌های بعد ترجیح دادند به دور از تبلیغات وسیع، کار خود را پیش ببرند و در حالی که سرویس‌های B2B را تقویت می‌کردند، بازار خرده‌فروشی را یا نادیده بگیرند یا حضوری کم‌صدا در آن داشته باشند.

این در حالی بود که سال ۹۸ پس از یک دوره توسعه دیتاسنترها در ایران، به صورت طبیعی نوبت ظهور و رشد شرکت‌های ابری بود. ابردراک در همان سال آغاز به کار کرد؛ ابر آسیاتک هم در خرداد ۹۹ تصمیم به رونمایی گرفت. دیگر شرکت‌های ابری هم که از قبل کار خود را آغاز کرده بودند، در همان سال‌ها به مرحله بلوغ محصول رسیده بودند و می‌توانستند تبلیغات گسترده‌ای را آغاز کنند؛ اما انگار همه پا پس کشیدند. هیچ‌کس نمی‌خواست مقصر قطع اینترنت شناخته شود.

سال ۹۸ با همه‌گیری کرونا پایان یافت. بسیاری از شرکت‌ها به تعطیلات رفتند؛ اما حاشیه‌ها در میدان باقی ماندند.

ابر ایران

سال ۹۹ با کرونا و شاد آغاز شد و با ناتوانی در تامین امنیت فضای مجازی پایان یافت. دولت خسته از ضربات پی‌درپی داخلی و خارجی نه توانست واکسن کرونا وارد کند و نه جلوی حملات متعدد و ویرانگر هکرها را بگیرد؛ اما با تعریف پروژه‌ای جدید، حاشیه تازه‌ای برای ابری‌ها آفرید. حاشیه‌ای که هنوز هم پایان نیافته است.

درست در سالروز قطع اینترنت، سازمان فناوری اطلاعات از امضای قرادادی میان این نهاد دولتی با دو کنسرسیوم داخلی خبر داد که به پروژه «ابر ایران» معروف شد.

امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات دولت دوازدهم، در مراسم امضای قرارداد این پروژه گفت: «در این طرح دو منطقه برای توسعه مراکز داده دولت از سوی بخش خصوصی در نظر گرفته شده که با نام‌های منطقه ابری ۱ یا ابر شمالی و منطقه ابری ۲ یا ابر جنوبی شناخته می‌شود. منطقه شمالی شامل شهرهای تبریز، مشهد، قم، همدان و استفاده از هم‌مکانی اصفهان می‌‌شود و منطقه جنوبی شهرهای شیراز، اصفهان، اهواز،‌ کرج و هم‌مکانی تبریز را در بر می‌گیرد.»

بر اساس آنچه در این جلسه اعلام شد، برنده مناقصه منطقه شمال، کنسرسیومی شامل ژرف‌نگر، آسیاتک و ابر زس بودند و برنده مناقطه منطقه جنوب کنسرسیومی متشکل از فناپ و ابرآروان. در این پروژه قرار بود دیتاسنترهایی که دولت از سال‌ها پیش در شهرهای مختلف ایجاد کرده بود برای نگهداری و ارائه خدمات به کنسرسیوم‌های مذکور واگذار شود؛ اما هنوز کسی ماجرای قطعی اینترنت را فراموش نکرده بود.

پروژه ابر ایران به سرعت در شبکه‌های اجتماعی به اسم ابزاری برای تکرار قطع دسترسی کاربران به اینترنت معرفی شد و برندگان مناقصه و دولتی‌ها نتوانستند مخالفان را مجاب کنند که چنین سخنی از نظر فنی، درست نیست. حتی شهاب جوانمردی مدیرعامل هلدینگ فناپ چند ماه بعد در گفت‌وگویی با پیوست درباره نگرانی‌هایی که از اجرای پروژه ابر ایران در جامعه وجود دارد گفت: «تا قبل از ماجرای قطع اینترنت در کشور، واکنش‌ها به نگرانی‌های مردم این بود که این حرف‌های خنده‌دار چیست. اما الآن ما این نگرانی‌ها را می‌فهمیم و درک می‌کنیم.»

روزهای آخر اسفند همان سال، حمله هکری به ابرآروان و واکنش‌های عمومی به این رخداد، نشان داد سیاه‌چاله بی‌اعتمادی به ابرهای داخلی، تا چه حد عمیق است.

فضای ابری‌شده

شاید بیراه نباشد که بگوییم دیگر هیچ‌چیز به حالت عادی بازنمی‌گردد. آن هم در حالی که به صورت روزانه اینترنت و دسترسی ایرانیان به سایت‌ها و پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های خارجی محدود می‌شود و کل موجودیت اینترنت بر لبه تیغ است.

حالا دیگر کسی تصور نمی‌کند قطعی کوتاه‌مدت یا حتی دائمی اینترنت، موضوعی خیالی و ناشی از بدبینی است. ابرآروان زیر ضربات تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا، خیلی بی‌سروصدا پروژه ابر ایران را ترک کرده و ترجیح می‌دهد آرام‌تر از گذشته به کار خود ادامه دهد. کاری که گرچه در میان مشتریان عادی به ضدیت با اینترنت تعبیر می‌شود اما از سوی مشتریان شرکتی، حیاتی است. آروان حتی به سراغ بازار خرده‌فروشی هم نمی‌رود و آن دسته از شرکت‌ها که به این بازار توجه دارند نیز بدون تبلیغات خاصی کار خود را ادامه می‌دهند.

حضور پررنگ سیاست در بازار خدمات ابری و روند طبیعی رشد آن را کند کرده است و دیگر نمی‌توان امیدوار بود به سادگی وضعیت به حالت عادی بازگردد. فعالان این بازار به‌صراحت یا در لفافه، یکی از مشکلات خود را بی‌اعتمادی عمومی عنوان می‌کنند. موضوعی که ریشه در سیاست‌های جاری کشور دارد و شرکت‌های خصوصی نمی‌توانند تاثیر مهمی بر آن بگذارند. حتی مسدود شدن راه‌های ارتباطی میان ایران و دیگر کشورها که منجر به مهاجرت داده‌ها به داخل کشور شده نیز گرچه در کوتاه‌مدت به نفع شرکت‌های ابری ارزیابی می‌شود، اما در بلندمدت کاربران هیچ‌گاه احساس نمی‌کنند به اختیار خود دست به چنین مهاجرتی زده‌اند و بیشتر احساس رانده‌شدن دارند. همچنین سرعت دسترسی به داده‌ها یکی از مشکلاتی است که کاربران ایران همچنان با آن دست به گریبان هستند و هرچند شرکت‌های ابری امیدوارند توسعه FTTH بتواند مشکلات‌شان را کمتر کند، اما تا زمانی که عموم مردم به فیبرنوری دسترسی پیدا کنند، ابری‌ها باید در بازار B2B به دنبال مشتری باشند.

این مطلب در شماره ۱۱۴ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱۴ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/fkf
میثم قاسمیتحریریه

    سال ۸۱ رشته مهندسی را رها کردم به شوق روزنامه‌نگاری. از همان سال تاکنون، در حوزه‌های مختلفی مانند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، گردشگری، ورزشی و... در رسانه‌هایی مانند همشهری، حیات‌نو، توسعه، عصر ارتباط و... کار کرده‌ام. از میانه سال ۹۲ و پس از حدود ۳ سال دوری از حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، به پیوست آمدم و دوباره روزنامه‌نگار این رشته شدم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو