توییتر طی 10 سال حضورش، نیروهایی را فعال کرده است که مسیر گفتوگوی سیاسی را کاملاً تغییر شکل میدهد. «تنها یک امضا با اتمام جنگ در عراق فاصله داریم.» سناتور باراک اوباما با این پیام در آوریل 2007، اولین تبلیغات توییتری برای ریاست جمهوری خود را آغاز کرد و در ادامه، یکی از اولین نمایشهای قدرت رسانههای اجتماعی در تاثیرگذاری بر سیاست و بحث سیاسی را شروع کرد. اولین توییت اوباما یک سال پس از اولین توییت جک دورسی بنیانگذار توییتر، در 21 مارس 2006 منتشر شد. در طول 10 سال اخیر، توییتر به نیروی بنیادین گفتوگوها تبدیل شده است، سلسله مراتب بالا به پایین رهبری و تفکر سیاسی را دگرگون کرده است و به گروهی که از دیرباز در حوزه سیاسی نامرئی بودند، قدرت نمایش بخشیده است. میتوان این قضیه را نوعی انقلاب دموکراتیکسازی گفتمان دانست که بسیاری از آن سخن میگویند ولی چنین انقلابی با درگیری کامل و خونین بر سر هویت، قدرت و آینده سیاست روبهرو است. اولین دهه توییتر، چه چیزی به ارمغان آورده است؟ اولین تبلیغات ریاست جمهوری اوباما در طول مراحل اولیه کسب شهرت توییتر اتفاق افتاد. ولی آدام شارپ رئیس اخبار، اداره و انتخابات توییتر، معتقد است پیام و هدف توییتر در آن زمان نیز روشن بود. او گفت:«تاثیر توییتر در سیاست و تحرکات سیاسی از همان ابتدا بسیار روشن بود.» تاثیر توییتر طبیعی و تدریجی بود، شارپ معتقد است:«فکر میکنم توییتر به طرف سیاست نرفت و این سیاست بود که به طرف توییتر آمد و آن را صحنهای برای ارتباطات و سازماندهی موثر بدون هزینههای سنتی یافت.» در برابر هر عملی، عکسالعملی است در جهت مخالف آن، و به نظر میرسد حتی سیاست نیز از قانون سوم نیوتون معاف نیست. با شهرت اوباما به وسیله توییتر، بلوکی از سیاسیون مخالف وی سر برافراشتند: جنبش تی پارتی. تی پارتی اولین ساختار سیاسی آمریکایی...