نگاهی به روند رشد اقتصادها و کسب و کارهای مشارکتی در جهان
خداحافظی با واسطه گری خُرد
۹ آذر ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۲ دقیقه
شماره ۴۰
تاریخ بهروزرسانی: ۳۰ مهر ۱۳۹۸
شاید یکی دو سال پیش برای ورود به این مطلب لفاظی نیاز بود و توضیح و تشریح، اما حالا که در داخل کشورمان هم یکی از نمونههای موفق اقتصاد مشارکتی (Sharing Economy) در جهان الگوبرداری شده و مابهازاهای وطنی در حال ظهورند، حتی غیرحرفهایترین خواننده این یادداشت هم از یک تعریف کلیشهای برای این مفهوم بینیاز است. واقعیت این است که همه مثالهای موفق این جنس کسب و کارها به دنبال ارائه راهحل برای یک مشکل یا روشی برای بهبود بخشیدن به وضع موجود در یک اکوسیستم موجود هستند. به این منظور معمولاً ایده اصلی، معرفی بستر جدیدی برای اتصال انبوه عرضه و تقاضاست. هنگامی که در یک بازار خاص حجم عرضه و تقاضا (و به ویژه تقاضا) دچار انباشتگی یا پراکندگی شود امکان اینکه بسترهای سنتی موجود کفاف این حجم از ملاقات این دو عامل اصلی بازار را نداشته باشند وجود دارد و این درست همانجایی است که سر و کله اقتصاد مشارکتی پیدا میشود. این پدیده مانند یک کاتالیزور این دو مجموعه عرضه و تقاضا را در فضای مجازی به هم اتصال میدهد و مانند همه بازارهای اینترنتی سود سرشاری را به سبب حجم تراکنش های بالا نصیب خود میکند. در جهان امروز از ایبی گرفته تا اوبر و ایر بیانبی، همین حساب و کتاب حاکم است. شاید در وهله اول کار آسانی به نظر بیاید. که البته هست اما مانند بسیاری از آسانهای دنیای کسب و کار، این سهولت ظاهری همراه با ممتنع بودن است. مشکل اول یافتن مسالهای است که با ساز و کار این شکل کسب و کار جور دربیاید. اگر یک استارتآپ توانست آن را بیابد و راهحل درست را هم طراحی کند حالا باید بستر مجازی مورد نیاز را طراحی و اجرا کند. اما همیشه بهتر است قبل از ورود به مرحله پرریسک پیادهسازی برای سوالهای چالشبرانگیز مربوط نیز پاسخ های لازم را...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید