اوپنایآی روی تحقیق درمورد «اخلاقیات هوش مصنوعی» سرمایهگذاری میکند
بزرگترین استارتآپ هوش مصنوعی جهان در حال تامین مالی یک تحقیقات آکادمیک درمورد الگوریتمهایی است…
۳ آذر ۱۴۰۳
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
حدود هفتاد سال پیش یک نرمافزار ساده با کامپیوتری در ابعاد یک اتاق توانست چکرز بازی کند و مفهومی به نام هوش مصنوعی در عمل متولد شد. کریستوفر استراچی، رئیس گروه تحقیقات برنامهنویسی دانشگاه آکسفورد، شاید فکرش را نمیکرد دنباله نرمافزار ساده او به تکنولوژی قدرتمندی بدل شود تا حدی که از مقایسه هوش مصنوعی و هوش انسانی صحبت به میان بیاید.
در سالهای اخیر تکنولوژی هوش مصنوعی (AI) پیشرفت چشمگیری داشته است و هنوز چند ماهی از عرضه اولین چتباتهای هوش مصنوعی نگذشته که بسیاری از مشاغل در معرض انقراض قرار گرفتهاند. با اینکه هوش مصنوعی امروزی هنوز فاصله زیادی با هوش انسانی دارد و شاید در مواردی مثل خلاقیت و احساسات هیچگاه به پای انسانها نرسد اما در این متن میخواهیم با مقایسه هوش مصنوعی و هوش انسانی نگاهی کلی به وضعیتمان در جدال نهایی با کامپیوتر داشته باشیم.
همانند هرچیز مصنوعی دیگری، هوش مصنوعی هم تقلیدی از نمونه واقعی آن یعنی هوش انسانی است. تقلیدی اغلب ناشیانه که حوزههای مختلفی مثل سیستمهای مختصص، پردازش زبان طبیعی، تشخیص صوت و دید ماشینی را در بر میگیرد.
سیستمهای هوش مصنوعی عموما مقدار زیادی دادههای آموزشی و علامتگذاری شده را دریافت میکنند و پس از تجزیه و تحلیل، الگوها و روابط میان این اطلاعات را شناسایی کرده و از آن برای پیشبینی الگوها در آینده استفاده میکنند. این ابزار میتواند براساس پیشبینی خود محتوایی شبیه به انسان را تولید کند. کامپیوتر در این حالت تشخیص میدهد که اگر یک انسان در این شرایط بود، در پاسخ به درخواستی مشابه چه میگفت یا چه تصویری ارائه میکرد.
تکنولوژیهای مدرن هوش مصنوعی در حال حاضر میتوانند متن، تصویر، ویدیو، موسیقی، کد نرمافزاری و دیگر رسانهها را شبیه به انسان تولید کنند. مهارتهای ادراکی این بازارها را میتوان به چهار گروه اصلی تقسیم کرد:
توانایی ذهن در استدلال، حل مساله و یادگیری، این تعریف کلی هوش انسانی و برگ برنده ما در مقابل دیگر موجودات است. از جمله مهارتهای بیشمار هوش انسانی میتوان به درک، توجه، حافظه، زبان یا قدرت برنامهریزی اشاره کرد.
هوش انسانی در واقع ترکیبی از مهارتهای ذهنی و هوش احساسی است و بخش دوم آن یکی از وجوه تمایز اصلی ما با هوش ماشینی است. هوش احساسی به قدرت درک و مدیریت احساسات خود و دیگران گفته میشود.
حال بیایید نگاه دقیقتری به جدال نهایی انسان و کامپیوتر بیاندازیم. گفتنی است که هوش مصنوعی حداقل در شکل و شمایل امروزی توان رقابت جدی با هوش انسانی را ندارد اما در یک سری از موارد از جمله انجام سریع کارهای تکراری نه تنها بهتر است بلکه فاصله زیادی با انسان که به مقایسه دقیقتر آن میپردازیم.
سرعت یکی نقاط قوت هوش مصنوعی و به طور کلی کامپیوترها است. هوش مصنوعی میتواند اطلاعات زیادی را در کسری از ثانیه پردازش کند و حتی محاسبات دشوار را به سرعت انجام دهد.
این در حالی است که انجام همین کار برای انسان شاید ساعتها یا حتی روزها زمان ببرد. انسان از لحاظ دقت پردازش اطلاعات هم توان همپایی با هوش مصنوعی را ندارد. AI با دقت بالایی دادهها و آمار را پردازش کرده و در عین کاهش خطاها، بهرهوری را نیز افزایش میدهد.
خلاقیت برگ برنده انسانها در مقابل رایانه است. الگوریتمهای هوش مصنوعی براساس یک سری قوانین و پارامترها طراحی شدهاند و توان نوآوری چندانی ندارند. هوش مصنوعی برخلاف انسان نمیتواند خارج از جعبه فکر کند.
هوش انسانی اما مظهر خلاقیت است و از آنجایی که هیچ قید و بند محدود کنندهای جلو دارش نیست همواره به نوآوری میپردازد و همین مهارت انسانی پایه و اساس تجربههای دلپذیری مثل هنر، موسیقی و نوشتجات است.
هوش احساسی را میتوان توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران تعریف کرد و همین مهارت انسانی در زمینههایی مثل مشاوره، مربیگیری و رهبری به کار میآید. نحوه ارتباط، دلسوزی و همزاد پنداری اهمیت بالایی در این حرفهها دارند.
حیرتانگیز است اگر تکه آهنی بر هوش احساسی انسانها غلبه کند. هوش مصنوعی امروزی با وجود پیشرفتهایی که در تقلید از احساسات انسانی پیدا کرده و با اینکه عاشقانههای انسان و هوش مصنوعی همین حالا به واقعیت تبدیل شدهاند، اما AI هنوز توان همپایی با انسان را ندارد. حتی اگر هوش مصنوعی به بهترین نحو هوش احساسی را تقلید کنم هم آیا میتوان نامش را احساس گذاشت؟
سرعت و قدرت تصمیمگیری به وضوح یکی از برتریهای هوش مصنوعی است. AI به ویژه در موقعیتهای دادهمحور تصمیمات سریع و دقیقی را ارائه میکند. از آنجایی که هوش مصنوعی به دادههای زیادی دسترسی دارد، الگوریتمهای آن به خوبی دادهها را پردازش و تجزیهوتحلیل کرده و تصمیمات بهتری میگیرند.
با این حال هوش انسانی انعطافپذیری بیشتری دارد. انسانها در تصمیمات خود فاکتورهای مختلفی مثل اخلاقیات را در نظر میگیرند و مباحثی مثل اخلاق را به سختی میتوان به دادههای قابلدرک برای هوش مصنوعی تبدیل کرد.
مقایسه هوش مصنوعی و هوش انسانی نشان میدهد با وجود برتریهای کامپیوتر در برخی از زمینهها، انسان همچنان نقش کلیدی را در جهان امروز ما دارد. سرعت و دقت بالای هوش مصنوعی میتواند با ظرافت و نوآوری هوش انسانی تبدیل شده و جهان بهتری بسازد.
با اینکه برخی از مخالفان هوش مصنوعی از نابودی بشر به دست این تکنولوژی صحبت میکنند و در مقابل بسیاری با رویکرد مثبت اندیش هیچ خطری را متوجه مشاغل یا زندگی انسان نمیدانند اما بیشتر متخصصان جدال نهایی هوش مصنوعی و هوش انسانی نه یک رویارویی بلکه رقابت و همکاری میدانند.
مجمع جهانی اقتصادی پیشبینی کرده است که هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ حدود ۸۵ میلیون فرصت شغلی را حذف میکند اما در عین حال ۹۷ میلیون فرصت شغلی جدید برای پشتیبانی از اقتصاد نو ایجاد میشود. بسیاری از متخصصان نیز بر این باروند که هوش مصنوعی جایگزین انسان نیست و در بسیاری از مشاغل تنها به ابزاری کمکی برای افزایش بهرهوری انسان بدل میشود.