در جریان رقابتهای ریاست جمهوری سال 2012 آمریکا داستانی درباره نقش فناوری در سیاستهای انتخاباتی نوشتم که تا حدی مفهومش این بود که کامپیوترها به تعداد بیشتری از انسانها اجازه رایدهی سریعتر و ارزانتر را میدهند. باید گفت من در آن زمان اشتباه کردم. همان بحثی که در سال 2012 مطرح شد نیز نگاهی بود به عناصر سنتی تبلیغات انتخاباتی مانند ثبت رای، محرکهای «برخیزید و رای دهید»، تبلیغات، بررسی حقایق، پوششهای خبری و غیره و نشان داد که کامپیوترهای متصل به اینترنت تا چه حد در تامین روشی رایگان برای حضور در چنین فعالیتهایی (برای همگان نه صرفاً قدرتمندان و ثروتمندان) ارزان و قدرتمند عمل میکنند. در جریان رقابتهای ریاست جمهوری سال 2012 آمریکا داستانی درباره نقش فناوری در سیاستهای انتخاباتی نوشتم که تا حدی مفهومش این بود که کامپیوترها به تعداد بیشتری از انسانها اجازه رایدهی سریعتر و ارزانتر را میدهند. باید گفت من در آن زمان اشتباه کردم. همان بحثی که در سال 2012 مطرح شد نیز نگاهی بود به عناصر سنتی تبلیغات انتخاباتی مانند ثبت رای، محرکهای «برخیزید و رای دهید»، تبلیغات، بررسی حقایق، پوششهای خبری و غیره و نشان داد که کامپیوترهای متصل به اینترنت تا چه حد در تامین روشی رایگان برای حضور در چنین فعالیتهایی (برای همگان نه صرفاً قدرتمندان و ثروتمندان) ارزان و قدرتمند عمل میکنند. هرچند این فرضیه مسلماً صحیح بود اما نهادهایی را به شمار نیاورده بود که زمانی روی تعداد محدودی از بازیگران بزرگ حساب میکردند و اکنون نقش آنها در مقام بازیگران عالی در برنامههای رسانهای و سیاسی تغییر کرده بود. مثلاً در دورهای که افراد هنوز از «پولهای هنگفت» برای تعیین انتخابات بعدی سخن میگویند، این کمکهای خرد هستند که تنها رقیب واقعی هیلاری کلینتون را تا لحظه آخر سر پا نگه میدارند - دقیقاً همانطور که کمکهای خرد توانست رقیب او را در انتخابات درونحزبی سال...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.