قسمت سی و هفتم
کمتر بیشتر است
۷ شهریور ۱۳۹۵
زمان مطالعه : ۴ دقیقه
شماره ۳۷
تاریخ بهروزرسانی: ۶ آبان ۱۳۹۸
به تازگی با یکی دو نفر از دوستان و همکاران که بسیار اهل مطالعه و تحقیق در حوزه رسانه هستند راجع به این صحبت میکردیم که چرا ما ایرانیها در میکروبلاگینگ مهارت نداریم و در آن رسانههای اجتماعی که محدودیت تعداد کلمات برای هر پست داشته باشند، خیلی فعال نیستیم. این یعنی در جایی که فرصت حرف زدن زیاد باشد بیداد میکنیم اما خیلی هامان عاجزیم از اینکه همان حرف را در تعداد کلماتی محدود بیان کنیم. آیا این در یک میل و علاقه شدید به حرافی ریشه دارد؟ آیا این یک ویژگی تاریخی ما ایرانیها در عشق وافر به سخنوری است که اینطور خود را نشان می دهد؟ آیا اینکه حتی زیر پستهایمان در اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی بهاشتراکگذاری عکس است چندین پاراگراف متن مینویسیم این ادعا را تایید نمیکند؟ واقعیت این است که پاسخ قطعی و فنی به این سوالها خیلی آسان نیست و یک تحقیق و مطالعه جامع را میطلبد، چرا که تجربه نشان میدهد نظر و درک چند کارشناس در مورد عادات و رفتارهای اجتماعی و رسانهای مردم همواره درست از آب درنمیآید. اما بحث زیادهگویی مرا یاد ورکشاپی انداخت که سالها قبل در آن شرکت کرده بودم. موضوع آن آداب سخنوری موثر بود. ارائهدهنده ورکشاپ به نکات و تکنیکهایی میپرداخت که میتوانند یک سخنرانی، ارائه یا پرزنتیشن را تاثیرگذار کنند. از اینکه استاد مربوطه خود در ارائهاش تقریبا همه موارد را نقض میکرد بگذریم، باید اعتراف کنم بعضی نکات آن جلسه را هنوز به یاد دارم که تجربه سالها کار و شرکت در جلسات و تدریس نشان داده درست هستند. سناریو کلید طلایی است: استاد آن ورکشاپ به درستی معتقد بود که از یک صحبت چنددقیقهای در یک جلسه درونسازمانی گرفته تا یک پرزنتیشن برای گرفتن کار جدیدی از یک کارفرما و از یک ورکشاپ چندنفره تا یک ارائه رسمی در یک سمینار، همه...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید