skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

متاورس عیسی زارع‌پور؛‌ چهره شاخص حقوق فناوری اطلاعات و ارتباطات در سالی که گذشت

۷ اسفند ۱۴۰۱

زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه

شماره ۱۱۰

من اگر انتخابی داشتم برای چهره سال در حوزه‌ای که دانش‌آموز آن هستم، یعنی حقوق فناوری اطلاعات و ارتباطات، حتماً آقای عیسی زارع‌پور را به این عنوان انتخاب می‌کردم. هیچ‌کس مثل او، امسال به ما نگفته است که تا چه میزان، دولت از مدیریت این حوزه حذف شده است. این موضوع پیامی مهم برای شهروندان و فعالان کسب‌وکار در این حوزه دارد. متاسفانه این رویکرد باعث خواهد شد در آینده شهروندان به این نتیجه برسند که از طریق رویکردهای انتخابی نمی‌توانند تغییری در مدیریت این حوزه ایجاد کنند و کسب‌وکارها نیز متوجه می‌شوند با تصمیماتی هرچه بیشتر غیرشفاف‌ و غیرقابل پیش‌بینی و غیرپاسخگو روبه‌رو خواهند شد. اما بیایید ببینیم چطور شد که این‌طور شد.

۱- تلاش برای تغییر تعرفه‌ها

عیسی زارع‌پور از نظر برخی یا شاید تمامی آنها، متوجه شد در دوره قبلی مدیریت این حوزه، نوعی سرکوب قیمتی به وجود آمده که باعث شده میزان سرمایه‌گذاری در آن کاهش پیدا کند بنابراین امسال سعی کرد با اقداماتی این فضا را تغییر دهد. حذف بسته‌های بلندمدت اپراتورها، افزایش ۲۰ درصدی قیمت تعرفه‌های پستی و قید آبونمان اجباری در قبض‌های تلفن ثابت این اقدامات بود ولی در پایان سال یکی از این اقدامات یعنی افزایش هزینه پستی به مانع «ستاد تنظیم بازار» برخورد کرده و اعمال نشده و یکی دیگر از آنها یعنی آبونمان اجباری مخابرات محل ایراد «شورای رقابت» قرار گرفته است.

زارع‌پور در این اقدامات محاسبه چه چیزی را نکرده بود؟ اینکه «قیمت» کالاها و خدمات در ایران، نه یک مساله تابع بازار که یک موضوع تابع سیاست است. او به درستی فهمیده بود دولت سابق، با سرکوب قیمتی به دنبال سیاست‌های خود (مثل توسعه مویرگی اینترنت در ایران) بود اما متوجه نشده بود تغییر دولت باعث نمی‌شود که خودبه‌خود آن سیاست از حیز انتفاع بیفتد. وزیر ارتباطات متوجه نشده بود که وابستگی شدید کسب‌وکارهای اینترنتی به پست، صدایی به پا خواهد کرد و به معاون اول رئیس‌جمهور خواهد رسید و او از طریق ابزار ستاد تنظیم بازار در مقابلش خواهد ایستاد. به این ترتیب شاید بتوان گفت زارع‌پور نخستین کسی بود که متوجه شد یکسان شدن جهت نیروهای سیاسی در حاکمیت، به معنای یکسان شدن سویه آنان در اقتصاد سیاسی یا منافع کلان نیست.

از سوی دیگر، زارع‌پور نگاه حاکمیت به بخش ارتباطات را متوجه نشده بود. او نفهمیده بود حاکمیت با وجود خصوصی‌سازی مخابرات و برخی از خدمات پستی هر دو نهاد را ملک طلق خود می‌داند و به این اجماع نرسیده که سرمایه‌گذاری در این زیرساخت را بر عهده این شرکت‌ها بگذارد. بنابراین حدس هم نمی‌زد ماهیت خصولتی مخابرات مانع از آن نیست که شورای رقابت، انحصار در آن بازار را شناسایی کند (و حتی باور نداشت که مجلس، همچنان این شرکت را زیرمجموعه دولت و او می‌داند و به همین دلیل به خاطر استخدام نشدن ایثارگران در این شرکت به او کارت زرد خواهد داد).

۲- اینترنت طبقاتی

در همین اواخر سال هم وزیر دوباره گفته بود در ایران چیزی به نام اینترنت طبقاتی نداریم ولی خودش هم می‌داند که طرح‌هایی بر این اساس را پیگیری می‌کند حتی اگر اسامی دیگری داشته باشد. در ابتدای سال وزیر از اینترنت کودک و نوجوان سخن گفت، کمی بعد دوباره برای اینترنت خبرنگاری ثبت‌نام کردند، بعد از اعتراضات به اساتید دانشگاه اینترنتی خاص دادند، برای گیمرها یک سایت مخصوص درست کردند و حتی گفتند وب‌سایتی داریم که برای برنامه‌نویسان تحریم را دور بزند و ضمناً از طریق انجمن‌های صنفی برای ارائه اینترنت به کسب‌وکارهای اینترنتی تلاش شد. طبیعتاً از این طرح‌ها استقبال چندانی نشد. کسی را در اطراف‌تان می‌شناسید که برای کودک یا نوجوانش بسته خاص خود را بخرد؟ من تا به حال چنین شخصی را ندیده‌ام. اگر هم آمار قابل توجه بود؛ حتماً گفته می‌شد. چه شده است؟ آیا واقعاً پدران و مادران ایرانی نمی‌خواهند کودکان و نوجوانان اینترنت امن داشته باشند؟

نه. مساله این است که اینترنت کودک و نوجوان وقتی معنا دارد که دولت در اقدامی خودسرانه برای خود، کاری نکرده باشد که جست‌وجوی امن گوگل برای همه کاربران فعال شود و عملاً آنان را کودک دانسته باشد. اینترنت کودک و نوجوانان وقتی معنا دارد که اینترنت بزرگسال وجود داشته باشد و از سوی دیگر اینترنت کودک و نوجوان وقتی مورد استقبال قرار گیرد که تقاضایی برای آن باشد و متاسفانه(!) برخلاف آنچه وزیر محترم می‌پندارند، تقاضا در بازاری است که تقاضاکنندگان در آن از همه قشری هستند نه فقط افراد مذهبی و عاشق ایده‌های دولت رئیسی.

۳- کیفیت اینترنت

امکان ندارد شما از آقای زارع‌پور در مورد کیفیت اینترنت پرسیده باشید و به سایت اسپیدتست ارجاع نداده باشند. امسال هم احتمالاً به ما گزارش خواهند داد که رتبه کشور از ۷۷ در اینترنت همراه به ۵۵ رسیده است. ولی مساله این است که آقای زارع‌پور اساساً کاربر اینترنت نیست. این کاربر نبودن به خاطر این نیست که او وزیر است و معمولاً وزرا به اینترنت پرسرعت بدون فیلتر دسترسی دارند بلکه به خاطر این است که سطح توقع ما از اینترنت با او متفاوت است. به این سوالات پاسخ دهید تا متوجه منظورم شوید:

فکر می‌کنید زارع‌پور آخرین باری که خواسته یک فیلم سینمایی روز جهان را از اینترنت دانلود کند کی بوده است؟ آیا تا به حال دغدغه این را داشته که یک جنس را از طریق اینستاگرام بفروشد یا بخرد؟ تا به حال مجبور شده نسخه صد بیمار را در یک روز در سامانه بیمه‌ها وارد کند؟ آخرین باری که یک دوره آموزش گرامر برای آیلتس را از روی یوتیوب تماشا کرده کی بوده است؟ آیا تا به حال هوس کرده یک فوتبال را که تلویزیون نشان نمی‌دهد از طریق سایت آنتن ببیند؟ آیا خواسته برای دوستانش که در خارج از ایران هستند، از جشن عروسی یکی دیگر از دوستانش لایو بگیرد؟ آیا مجبور شده هر روز با یکی از اقوامش در خارج از کشور تماس تصویری برقرار کند؟

مساله این است که زارع‌پور، اینترنت را صرف اتصال می‌بیند و برای همین در طول امسال چندین بار به خاطر اختلال‌های اینترنتی عذرخواهی کرده ولی متوجه نیست اینترنت نه فقط اتصال که کاربری سرویس‌هاست. اینترنت با فیلترینگ تقریباً همه شبکه‌های اجتماعی و کاهش بسیار زیاد سرعت اتصال به سرویس‎‌ها و پلتفرم‌های خارجی و حتی داخلی، عملاً اینترنت نیست. با این حال قطعاً باید وزیر محترم را ستایش کرد که دست‌کم بعد از اختلالات شدید اینترنت از ابتدای پاییز، تایید کرد این موضوع در حوزه اختیارات او نیست و حتی گفت او عضوی از شورای امنیت کشور (و بعداً گفته شد امنیت ملی) که در این مورد تصمیم گرفته هم نیست. این شاید مهم‌ترین جمله در حقوق فناوری اطلاعات و ارتباطات سال باشد زیرا نشان می‌دهد حوزه اختیارات دولت در بحث اینترنت که به قول آقای وزیر، به «هوا» می‌ماند، چقدر است.

در این زمینه شاید برای آقای وزیر تلخ باشد که یادآوری کنیم ولی باید برای ثبت در تاریخ یاد کنیم از آنچه وزیر در خصوص قطع اینترنت در زمان کنکور گفت (و با آن مخالفت کرد) ولی در نهایت آنچه وزارت علوم خواست انجام شد و بی‌نتیجه هم بود و بعد از کلی دردسر برای کاربران و کسب‌وکارها وزیر اعلام کرد دیگر چنین اقدامی انجام نخواهد شد (و از کجا معلوم؟ مگر او تصمیم‌گیر است؟)!

۴- محاصره بین‌المللی

ارتباطات به تعبیری، در کنار نفت، دو صنعت بین‌المللی در ایران هستند اما عدم فهم این موضوع در دولت (یا بهتر است بگوییم حاکمیت) که وزیر هم در آن نقش بارزی دارد باعث شد در جریان اعتراضات اخیر، تقریباً این حوزه تحت محاصره قرار گیرد. تحریم شخص وزیر و حتی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، تحریم شرکت‌هایی مثل ابرآروان و سحاب‌پرداز و از دست دادن کرسی در اتحادیه بین‌المللی مخابرات سه رویداد مهم در این زمینه بود اما جالب است که توجه کنیم نه شخص وزیر و نه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حتی از یک پویش رسانه‌ای ضد این تحریم هم عاجز بودند. پیام بی‌پناهی که تحریم ابرآروان و سحاب‌پرداز به شرکت‌های همکار حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران داد به هیچ‌وجه پاسخی متناسب از سوی دولت نگرفت و این انفعال بیش از آنکه از موضع بالا و بی‌نیازی باشد، از نداشتن طرح و برنامه در برابر این رویدادها بود.

۵- امنیت سایبری

امسال سال حملات سایبری گوناگون و هک‌های مختلف هم بود. هک‌هایی که بعضاً مثل خبرگزاری فارس به شدت خبرساز هم شدند ولی عملاً وزیر نتوانست حتی در این زمینه به مردم گزارشی بدهد. چرا؟ فارغ از اینکه اساساً در نگاهی که او دارد مردم چندان نیازی به دانستن این موارد ندارند؛ مساله جدی‌تر این است که وزیر و وزارت متبوعش اساساً در این زمینه صاحب مسئولیت نیستند. به تعبیر دیگر می‌توان گفت هیچ‌کس در ایران متولی برخورد با حملات سایبری نیست. از سازمان پدافند غیرعامل تا نیروهای نظامی و مرکز امتا در این زمینه کار می‌کنند ولی از نظر حقوقی تا وقتی اختیارات به طور واضحی مشخص نباشد، مسئولیت‌ها نیز مشخص نخواهد بود و طبیعتاً در این زمینه پاسخگویی هم نخواهد بود.

۶- ساختار وزارتخانه

یکی دیگر از رویدادهای مهم امسال، مصوبه شورای عالی فضای مجازی در خصوص کمیسیون عالی تنظیم مقررات بود که با وجود تکذیب‌هایی که در این زمینه صورت گرفت، باید تایید کرد همان رویکرد طرح صیانت را پیش گرفته است.

بر اساس این طرح عملاً سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، حتی در صورتی که در ماه‌ها و سال‌های آینده باقی بماند، یک مجری سیاست‌های شورای عالی فضای مجازی است و از سوی دیگر گفته شده این کمیسیون در زمینه پهنای باند نیز صاحب صلاحیت است و به این ترتیب، صلاحیت شرکت ارتباطات زیرساخت را نیز بر عهده گرفته است.

به این ترتیب همان‌طور که پیش از این هم در یادداشتی گفتیم، این وزارتخانه رسماً به همان وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق تبدیل شده است.

۷- سهم اقتصاد در فناوری اطلاعات

وقتی برنامه ششم توسعه نوشته شد قرار بود فناوری اطلاعات و ارتباطات، بیشترین میزان رشد را داشته باشد ولی در سال پایانی این برنامه (البته بعد از یک سال تمدید) تقریباً کل بخش خرد کسب‌وکاری، از نظر پلتفرمی بی‌پناه شد و شرکت‌های این حوزه نیز با تعدیل نیرو و حتی احتمال ورشکستگی روبه‌رو شدند.

آیا این چیزی بود که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌خواست؟ مطمئناً نه! اما چرا به اینجا نرسید؟ دلیل این است که حاکمیت یا به تعبیری دولت و به‌طور مشخص، شخص وزیر ارتباطات به چیزی به نام بازار فناوری اطلاعات و ارتباطات اعتقادی ندارد بلکه می‌خواهد به امر دولت، بازاری موازی بازار موجود تشکیل دهد. بازاری که در آن بازیگران با رانت دولت (از وام‌های کلان تا فیلترینگ رقبا) به وجود آمده باشند و مشتریان هم به اجبار فیلترینگ یا با مشوق قیمتی به خرید کالا و خدمات بپردازند.

این بازار در سخنان وزیر ارتباطات درباره پیام‌رسان‌های داخلی البته پررونق است ولی از آن سو، رقم‌های تخمینی در خصوص میزان خرید فیلترشکن در ایران نشان می‌دهد این پروژه نیز مثل سایر پروژه‌ها شکست خورده است.

نتیجه

در آستانه دوسالگی دولت رئیسی تقریباً هیچ وزیری به اندازه عیسی زارع‌پور ناکام نبوده است. او نه توانسته مثل آذری جهرمی دل برخی کاربران را به دست آورد و نه مثل رضا تقی‌پور، در دولت احمدی‌نژاد، مهره معتمدی از دید حاکمیت باشد. دلیل این ناکامی، در نکاتی است که در این متن گفتیم و خلاصه آنها این است: عیسی زارع‌پور واقعیت فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران را هنوز نپذیرفته است و در پی خلق یک دنیای دیگر است. متاورسی که او می‌خواهد خلق کند جهانی است که در آن کاربران، حتی با وجود شبکه‌های خارجی، از شبکه‌های داخلی استفاده می‌کنند؛ مخابرات چون به بخش خصوصی واگذار شده، دیگر دولتی نیست و اینترنت جایی است برای گرفتن اسنپ و دیدن فیلم از آپارات و درس خواندن در برنامه شاد و گفت‌وگوی فامیلی در ایتا. در این جهان تحریم لابد نعمت است و اینترنت بی‌فیلتر، اگر به استادان دانشگاه تعلق می‌گیرد، برای رشد علم و فناوری است نه ایجاد یک طبقه جدید که به اینترنت آزاد دسترسی دارند؛ برخلاف بقیه مردم.

خوش‌تان بیاید یا نیاید، عیسی زارع‌پور در تمام طول سالی که گذشت این حرف‌ها را به ما زد، از اسپیدتست گفت و از اختلال اینترنت عذرخواهی کرد ولی منظورش فقط ارتباط اینترنتی بود و اینترنتی که در آن اینستاگرام کند بود، فرقی با اینترنتی که در آن محدودیت پهنای باند برای سرویس خارجی اعمال نمی‌شود نداشت. او گفت و ما هم شنیدیم و گاهی خندیدیم و گاهی عصبانی شدیم و حالا راستش را بخواهید اصلاً دیگر گوش نمی‌کنیم که او چه می‌گوید. گویی او وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعاتِ یک جای دیگر است؛ جایی که هر کسی در آن زندگی کند، دست‌کم ما ساکن آن نیستیم!

این مطلب در شماره ۱۱۰ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۱۰ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/eao

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو