صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند دیگر صنایع و رشتهها، مملو است از اسناد بالادستی…
۹ مهر ۱۴۰۳
اگر میخواهیم صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات ما امید و انگیزه داشته باشد و با افزایش قدرت و ظرفیت خود به رهایی کشور از اقتصاد نفتی کمک کند، راهی جز این نیست که تعارفات را کنار بگذاریم و صریح و بیپروا با هم سخن بگوییم.
صنعت نوپای فاوا در شرایطی نیست که با وعده و وعیدها بتواند نقشه راه خود را ترسیم و اجرایی کند، چراکه در همین ماههای اخیر، چوب این اعتماد بر تنَش خورده و متحمل خسارات سنگینی شده است که بعید به نظر میرسد به این سادگیها جبرانپذیر باشد. فعالان بخش خصوصی به اعتماد حرفها و وعدهها، سرمایهگذاری قابل توجهی برای رونق اقتصاد دیجیتالی و کسبوکارهای مجازی کردند اما به سادگی، بستر اصلی این فعالیتها با سیاستهای یکجانبه مسدود شد و هزاران شرکت و مجموعه را زمینگیر کرد. خبر تلخ اینکه، طبق پیشبینی کارشناسان، تبعات وضعیت فعلی، تاثیر اصلیاش را در سال آینده نشان خواهد داد و موج تعدیل نیروها را در آن زمان شاهد خواهیم بود؛ دلیلش هم اینکه بسیاری از این شرکتها و کسبوکارها به تغییر سیاستها درباره محدودیتهای اینترنتی امیدوار بودند اما هرچه زمان بیشتری میگذرد، این امیدواری کمرنگتر میشود و فعالان اقتصادی چارهای جز تغییر نقشه راه نخواهند داشت.
همین امروز هم برخی از آنها تصمیم به تعطیلی و تغییر کسبوکار خود گرفتهاند، برخی در اندیشه مهاجرتاند و گروهی نیز با تغییر اهداف و سیاستهای خود، مسیرهای جدیدی را برای فعالیت اقتصادیشان انتخاب کردهاند که دیگر با تصمیمات خلقالساعه، به خاک سیاه ننشینند و همه آنچه را طی سالها تلاش به دست آوردهاند در ورطه نابودی نبینند.
آنچه روایت شد واقعیتی است که امروز در بدنه بخش خصوصی وجود دارد و ندیدن و نگفتن از آن به معنای وجود نداشتنش نیست.
سادهاندیشی است اگر مقصود این سخن را، فقط به گلایه از فیلترینگ چند برنامه کاربری برداشت کنیم؛ که هرچند در جای خود اهمیت ویژه دارد و نتایج تلخ از دسترس خارج شدن آنها مقابل چشمان همگان است، اما مقصود بسیار کلانتر است و به نگاهها و باورهایی برمیگردد که با واقعیتهای دنیای مجازی، اقتصاد دیجیتالی، ارز دیجیتالی، متاورس، چت جیپیتی و… فاصله بسیار دارد.
بله درست است؛ میشود از تلاشها برای توسعه شبکه ملی اطلاعات گفت و به آن بالید، میشود از افزایش سرعت پوشش شبکه فیبرنوری گفت و آن را امیدبخش دانست، میشود اتصال دورافتادهترین روستاها به اینترنت را به عنوان موفقیت و دستاورد معرفی کرد و…؛ همه اینها درست، ضروری و افتخارآمیز، اما چه سود که اصلیترین و مهمترین نیاز این توسعهها، که اعتماد و تقاضاست، نادیده گرفته شده و در مسیری حرکت میکنیم که بخش قابل توجهی از جامعه، نسبت به آن احساس دلگرمی نمیکند.
دلیل اصلی همه این مشکلات هم به خوبی مشخص است؛ اینکه بخش خصوصی کشور به عنوان نمایندگان مردم و جامعه، جایگاهی در تصمیمسازیهای کلان ندارند و نظراتشان در حوزههایی همچون «تدوین نقشه راه صنعت فاوا» اخذ نمیشود بزرگترین مشکل امروز کشور در این عرصه است و ثمراتش را هم به وضوح مشاهده میکنیم. یک مصداق عینی آن، پیشنویس برنامه هفتم توسعه است که بخش مربوط به فضای مجازی آن، نگاه چالشمحور را بر نگاه فرصتمحور اولویت داده و به خوبی تفاوت نگرش میان سیاستگذاران با بدنه جامعه را نشان میدهد.
با این اوصاف، چطور میشود به آینده صنعت فاوا در کشور امیدوار بود؟ چطور میشود از اقتصاد دیجیتالی و اهمیت توسعه آن گفت در حالی که هنوز تکلیف رمزارزها، به عنوان کلید ورود به این اقتصاد، روشن نیست؟ چطور باید به افزایش سهم اقتصاد دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی دل خوش کرد، در حالی که فعالان این حوزه حتی از فردای کسبوکار خود هم مطمئن نیستند؟ چرا باید بعد از این همه مدت، هنوز فکر، ایده و محصولات ارزشمند دانشبنیانهای ما دارایی به حساب نیایند و در مقابل، حمایتهای مالیاتی و تامین اجتماعی هم فقط در قالب گفتاردرمانی باشد و با اجرای سلیقهای بدنه دولت در نقاط مختلف کشور، هیچ اطمینان خاطری ایجاد نکند؟
البته پاسخ این سوالها و راهکار جلوگیری از تشدید این ناامیدیها، بارها در نشستهای تخصصی و از زبان فعالان بخش خصوصی بیان شده و تکرارش جز بیشتر کردن افسوسها و حسرتها ثمری ندارد. با این حال باز هم امید داریم رویکردها نسبت به بخش خصوصی در کشور تغییر کند و بتوانیم با همدلی و همراهی، در راه ساختن ایران عزیزمان بکوشیم. همچون گذشته تاکید داریم که دنیای مجازی و عصر دیجیتالی فرصتی بینظیر برای کشورهایی همچون کشور ماست که هیچ گاه از فشار تحریمها در امان نبودهاند، اما حالا میتوانند با اتکا به توان متخصصان و نخبگان داخلی و توسعه قدرت خود در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، این تحریمها را بیاثر کنند، اگر که قبل از آن، تحریمهای داخلی و رویکردهای منفی نسبت به این صنعت جهانی، تغییر کند و حذف شود.
در این مسیر، سازمان نظام صنفی رایانهای کشور به عنوان بزرگترین نهاد قانونی صنف فناوری اطلاعات و ارتباطات آمادگی دارد توان فنی و کارشناسی خود را برای حل مشکلات این صنعت، پای کار بیاورد و از هیچ تلاشی برای احیای این صنعت نیمهجان فروگذار نکند؛ البته، اگر گوشی برای شنیدن باشد و دستی برای فشردن.