یکی از دوستانم اخیراً از شرکت تسلا -خودروساز شناختهشده- بیرون آمده است و هم میگوید «باورکردنی نبود» هم میگوید «دیگر آنجا کار نخواهم کرد». احساسات او همانند بسیاری از کارمندان سابق یکی از دیگر شرکتهای برتر امروزی یعنی اسپیسایکس است که با آنها برای کتاب تازهام درباره نوآوری مصاحبه کردهام. جملات دقیق آنها بدین صورت بود: «ما در حضور استعداد محض بودیم» و «این مساله ما را میترساند». این دو شرکت مشترکات زیادی دارند. جدا از ارزشگذاری چند میلیارد دلاری و فناوریهای برجستهای که تولید میکنند، یک مدیر مشترک دارند: الون ماسک، یک میلیاردر خودساخته که زیپ2 و پیپل را هم تاسیس کرد و اکنون در هیات مدیره سولار سیتی نیز حضور دارد. اگر 200 سال بعد نام کسی از نسل ما به خاطر دستاوردهایش به یادگار بماند، آن فرد الون ماسک خواهد بود اما خصایصی که شرکتش را تا این حد تاثیرگذار میکنند، همان خصایصی هستند که کار در آن را غیرقابل تحمل میکنند. یکی از کارمندان قدیمی این شرکت به من میگفت مثلاً یک مهندس ممکن است 100 ساعت در هفته روی چیزی کار کند زیرا ماسک او را مجبور به این کار میکند و یک دفعه ماسک نظرش عوض میشود و کل پروژه را تعطیل میکند. منافع و مضرات یک مدیر خودسر یک مدیر خوب باید قدرت اقناع خوبی داشته باشد تا دیگران از او پیروی کنند و بتواند تا جای ممکن از آنها استفاده کند. این اقناع با نظرات بسیار تندی همراه است. با نگاهی به بهترین رهبران جهان یعنی ماندلا، چرچیل و کینگ، الگویی مشابه میبینیم: آنها داستانهای عالی را با تهور تعریف میکنند تا قطعاً مطمئن شوید حق با آنهاست. آنها هم الهامبخش هستند و هم جلب توجه میکنند. دالی سینک مدیر سابق نیروی انسانی اسپیسایکس میگوید:«چیزی که الون ماسک را میسازد توانایی او در وادار کردن دیگران به باور دیدگاهش است.» جیم کانترل...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.