کنترل شخصیت دیجیتالی‌مان را چطور در دست بگیریم؛ پشت فرمان اینترنت

اگر به دنبال کار جدیدی هستید، مایلید ترقی برند شخصی‌تان را ببینید و وضعیت شغلی‌تان را بهبود ببخشید یا صرفاً در تلاشید درک بهتری از دیدگاه بقیه نسبت به خودتان داشته باشید، مهم است آگاه باشید که داده‌های عمومی‌تان از چه حکایت می‌کنند- و راه تغییرش را بفهمید. یکی از باورهای نادرست و رایج این است که نمی‌توان به الگوریتم‌ها حقه زد یا آنها را فریب داد. اما اگر بفهمید از چه قاعده و فرمولی برای تحلیل شما بهره می‌گیرند، می‌توانید رفتارتان را بهبود دهید تا تصویری به نمایش بگذارید که می‌خواهید دیگران ببینند، از جمله: عکس‌ها، ویدئوها، تن صدا، واژه‌هایی که برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنید، پست‌های شبکه‌های اجتماعی، اشتراک‌گذاری‌ها و لایک‌هایتان. «واقعاً که هستم؟». فیلسوفان، روان‌شناسان و عصب‌شناسان- صرف نظر از شاعران و هنرمندان- قرن‌ها در تلاش بوده‌اند به این پرسش پاسخ دهند. خبر خوب برای رهبران کسب‌و‌کارها اینکه نیازی نیست به روان‌درمانگر نظری تبدیل شوند یا مدرک متافیزیک پیشرفته داشته باشند تا به این پی ببرند. کارمندان میان‌رده هم نیاز ندارند به اعماق ناخودآگاه‌شان بروند یا به فروید درون‌شان اجازه ابراز وجود بدهند. در دنیای کسب‌و‌کار، دست‌کم وقتی دم از شخصیت حرفه‌ای می‌زنیم، راه بسیار ساده‌تری وجود دارد که بفهمیم که هستیم: فقط باید به دیدگاه بقیه نسبت به خودمان توجه کنیم. پژوهش علوم اجتماعی نشان می‌دهد اساساً تصور بقیه از ماست که هویت ما را در محیط کار تعریف می‌کند: اینکه میزان موفقیت رفتارها و اقدامات‌مان را چطور ارزیابی می‌کنند، چه درکی از شخصیت و اهداف‌مان دارند و چطور ما را با دیگران مقایسه می‌کنند. چه هم‌رده‌های‌مان به‌طور غیررسمی نظرشان را بگویند و نصیحت‌مان کنند و چه در ارزیابی‌های رسمی شرکت کنیم، برای شناخت هویت کاری‌مان هیچ راهی بهتر از ارزیابی نظر جمع در خصوص اعتبار و «برند» شخصی‌مان نیست. پژوهش آکادمیک نشان از این دارد که افراد با قابلیت بالا و ادراک دقیق از خود،...