اینترنت پُر شده از توصیههایی که میگویند چگونه باید به دنبال بازخورد باشید و چرا این کار اهمیت دارد اما اکثر مردم چنین توصیههایی را با اطمینان نادیده میگیرند. در واقع، اکثر مردم احساس خوبی از دریافت بازخورد از دیگران ندارند مگر اینکه قصدشان مدیریت استنباطهای دیگران از آنها باشد. درهرحال، مردم به دریافت کردن بازخورد تشویق میشوند زیرا طلب کردن بازخورد، حداقل در مقام نظریه، نشانهای از بلوغ، کنجکاوی و میل به بهبود است. علم تایید میکند که بسیاری از مزیتهای شهودی بازخورد حقیقت دارند؛ از رسیدن به خودآگاهی تا اعتماد به بهبود عملکرد. اما واقعگرایانه (و مفید) است اگر بپذیریم که مردم دلایل زیادی دارند برای طلب نکردن بازخورد. در ادامه نگاهی به این دلیلها میاندازیم. طلب بازخورد و ماجرای شایستگی اعتمادبهنفس و قطعیت معمولاً با صلاحیت اشتباه گرفته میشوند درحالیکه این مفاهیم ارتباط محدودی (و اغلب معکوسی) با یکدیگر دارند. اما در فضای کار برداشتها و تصورات حاکم است؛ بهویژه استنباطی که رئیس یا مافوقتان از شما دارد. همانطور که جفری ففر در کتاب جدیدش به نام قدرت اشاره میکند، پنهان کردن تردیدها و تزلزلها ممکن است دیگران را فریب دهد و تصور کنند که باهوش و مهم هستید. در غیر این صورت، ممکن است شایستگیتان را با طلب بازخورد زیر سوال ببرید. مردم عموماً زیادی مؤدباند ارائه بازخورد سازنده و انتقادی به افراد باعث میشود طلب کردن بازخورد اهمیت پیدا کند. اما مدیران معمولاً احساس خوبی نسبت به این کار ندارند و به جای آن ترجیح میدهند روابط حسنه و مطلوبی با دیگران داشته باشند. ما با چنین نگرشی اغلب از انجام گفتوگوهای دشوار صرفنظر میکنیم. صراحت رادیکال استثناست نه قاعده و بسیاری از مدیران ترجیح میدهند از ارائه بازخورد منفی پرهیز کنند حتی با اینکه این کار برای کمک به بهبود کارمندان حیاتی است. مردم ارائه بازخورد را بلد نیستند اکثر اوقات مؤدب بودن مانع...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.