۹ مهر ۱۴۰۳
مدلسازی رفتارهای انسانی- خدمت یا سلطه
برادر بزرگتر خود را نشان داد
«هر صدایی، حتی یک پچپچ آهسته توسط دستگاه دریافت میشد؛ هر زمان در میدان دیدش بود هم دیده هم شنیده میشد. هیچ وقت نمیفهمید فعال است یا نه؛ میبیند یا نمیبیند؛ میشنود یا نمیشنود؛ چه وقت یا تحت چه سامانهای توسط ناظران اندیشه بازرسی میشد، تنها حدس بود و گمان و عادت.» آیا ممکن است آنچه در ذهنهاست در حال رصد شدن باشد؟ چگونه این امر امکانپذیر است؟ آیا ذهن ما میتواند محل امنی برای تصویرپردازی یا تفکر درباره مسائل محرمانه یا غیرمحرمانه، خواه شخصی خواه غیرشخصی باشد یا نه؟ یا اینکه چه ابزاری رصد اندیشهها را امکانپذیر میکند؟ اینها از جمله پرسشها و موضوعاتی است که نویسندگان و نظریهپردازان متعددی به آن پرداختهاند که چگونه میتوان اطلاعات مختلفی از نحوه نگرش اعضای یک جامعه به مسائل به دست آورد یا اینکه هماکنون چه جریانهای فکریای در یک جامعه فعال است و اعضای آن جامعه چگونه به مسائل فکر میکنند و تصمیم میگیرند. در واقع جزییات رفتاری نمایان و غیرنمایان در یک جامعه و نحوه نگرش افراد به مسائل گوناگون یکی از مهمترین و ارزشمندترین هدفهایی است که در حال حاضر قدرتهای جهان در پی دستیابی به آن هستند. آیا قدرتها برای به دست آوردن این اطلاعات باید به زور متوسل شوند و همگان را موظف به استفاده از یکسری ابزارهای ارتباطی - نظارتی کنند؟ آیا میتوانند کاری کنند مردم با اشتیاق و به خواست خود این اطلاعات را در اختیار آنان بگذارند؟ زمانی که جرج اورول در حال نگارش کتاب معروف خود «۱۹۸۴» بود، وضعیت را اینگونه به تصویر کشید که بازرسان حزب مرکزی داستانش به زور در حال جمعآوری اطلاعات و کنترل اعضا هستند. او شاید فکر نمیکرد زمانی فرا رسد که افراد جامعه با اشتیاق و فراغ بال، نگرشها، مدلهای فکری و مسائل مختلف زندگی خود را به قدرتها تسلیم کنند. قدرتهای جهان با هزینههای هنگفت...