سرمایهگذاری جسورانه یا ریسکپذیر(VC) چیست؟
سرمایهگذاری جسورانه یا ریسکپذیر(Venture Capital)، نوعی از سرمایهگذاری است که فرد با سرمایهگذاری مستقیم در استارتآپها…
۲۰ مهر ۱۴۰۳
۲۱ تیر ۱۴۰۱
زمان مطالعه : ۶ دقیقه
در این مطلب میخوانید
ورود به بازارهای مالی بدون فراگیری ابزارهای مناسب تحلیل بازار مانند قدم گذاشتن در خیابان با چشم بسته است. در این صورت هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایهگذاری در این بازارها چه عاقبتی برای افراد رقم بزند. تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) در کنار تحلیلی بنیادی اگر چه تضمینی برای کسب سود در بازار نمیدهد اما کمک میکند قدم گذاشتن در این خیابان شلوغ با ریسک کمتری همراه باشد.
در این مطلب قصد داریم تحلیل قصد داریم به معرفی تحلیل تکنیکال و اصطلاحات مربوط به آن بپردازیم و مزایا و معایب این روش را بررسی کنیم.
تحلیل تکنیکال روشی تحلیلی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمعآوریشده از فعالیتهای معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، استفاده میشود. این روش بر خلاف تحلیل بنیادی که سعی میکند ارزش دارایی را بر اساس مولفههایی مانند میزان فروش و درآمد شرکت صاحب دارایی بررسی کند، روی ارزیابی حجم و قیمت تمرکز میکند.
تحلیل تکنیکال در واقع با مطالعه فعالیتهای گذشته بازار، رفتار بازار در آینده را میسنجد. در تحلیل بنیادی بررسی ویژگیهای یک شرکت صاحب دارایی اهمیت زیادی دارد اما تحلیل تکنیکال روند حرکتی قیمت در بازار را مهم میشمارد. در واقع فرض پایهای تحلیل تکنیکال این است که آنچه در گذشته رخ داده است آینده را قابل پیشبینی میکند.
سه نمودار اصلی در تحلیل تکنیکال به کار گرفته میشود که به توضیح هر یک خواهیم پرداخت.
۱.نمودار خطی (Line Chart): نمودار خطی قیمتهای بسته شدن (close price) یک بازه معاملاتی را نشان میدهد. هر نقطه روی نمودار خطی، قیمت بسته شدن در آن روز را نشان میدهد. با اتصال این خطوط به یکدیگر نمودار خطی به دست میآید. اشکال این نمودار این است که تنها قیمت بسته شدن را نشان میدهد و امکان اطلاع از قیمتهای بالا، پایین و قیمت باز شدن دارایی در یک روز را فراهم نمیکند.
۲.نمودار میلهای (Bar Chart): نمودار میلهای با افزوده شدن اطلاعاتی مهمتر به نمودار خطی به دست میآید. روی نمودار میلهای چند خط تیره وجود دارد که هر کدام از این خطوط نمایانگر دادهای است. قیمتهای بالا، قیمتهای پایین، قیمت بسته شدن و قیمت باز شدن روی نمودار میلهای مشخص است. خط تیره سمت چپ میله قیمت باز شدن و خط تیره سمت راست قیمت بسته شدن را نشان میدهد.
۳.نمودار شمعی (Candlestick Chart): نمودار شمعی بیشترین اطلاعات از بازار را نشان میدهد. این نمودار مانند نمودار میلهای بوده با این تفاوت که به سادگی قابل تفسیر است. روی هر شمع یا به اصطلاح بدنه قیمت باز شدن و بسته شدن مشخص است. قیمت پایین و قیمت بالا نیز بالا و پایین میلهای که شمع میان آن قرار دارد نمایش داده میشود. به قسمت بالای شمع سایه بالا و به قسمت پایین آن سایه پایین گفته میشود. همچنین اگر رنگ نمودار شمعی سفید باشد یعنی بازار در آن روز صعودی بوده و اگر مشکی باشد نشان از نزولی بودن بازار دارد.
اندیکاتورها یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میروند که در واقع نمودارهایی هستند که از ترکیب قیمت، زمان و حجم با توابع ریاضی ساخته به دست میآیند. این ابزار در بازارهای مالی روند حرکت و قیمتی دارایی در آینده را مشخص میکنند. ایندیکاتورها به تحلیلگر تکنیکال، سیگنالهای خرید و فروش میدهد. این ابزار سه نقش اصلی برای تحلیلگر ایفا میکند.
۱- هشدار: اندیکاتورها میتوانند با توجه به تغییرات قیمتی که در دارایی به وجود آمده است نسبت به تغییرات روند احتمالی که در آینده طی میکند هشدار دهند. به نوعی این ابزار قبل از شروع این روندهای احتمالی، وقوع آنها را هشدار میدهد.
۲- تایید: اندیکاتورها روندی که داراییها طی میکنند را در آینده تایید میکنند تا زمان مناسب برای ورود به بازار را مشخص کنند.
۳- پیشبینی: قیمتی که مناسب ورود به دارایی (سهم، رمزارز و…) مناسب است توسط اندیکاتورها پیشبینی میشوند.
مزایای استفاده از تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
معایب استفاده از تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
زمان دقیقی برای پیداش تحلیل تکنیکال مطرح نیست اما شاید بتوان تاریخ پیدایش آن را به تاریخ پیدایش سهام و معاملهگری کالا، نزدیک دانست. چرا که تحلیل تکنیکال با مشاهده وضعیت معاملهگری آغاز شده است. یکی از حدسها در مورد تاریخچه تحلیل تکنیکال به فردی به نام «جوزف وگا» برمیگردد. جوزف وگا اهل هلند بود و با بررسی نسبت روند قیمتها در بازار هلند، معاملاتی انجام میداد. اما آنچه که به طور مشخص از تاریخچه تحلیل تکنیکال در دست است به شخصی نام «چارلز داو» میرسد. چارلز داو در نوامبر ۱۸۵۱ در آمریکا به دنیا آمد و در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت تا به عنوان یک روزنامهنگار در بخش مالی یکی از روزنامههای آمریکایی مشغول به کار شود. در نوامبر ۱۸۸۲ داو به همراه شخصی به نام «دیویس جونز» خبرگزاری مشترکشان را به نام «داو، جونز و شرکا» راهاندازی کرد. خبرگزاری آنها خیلی زود تبدیل به مهمترین منبع اخبار سرمایهگذاری شد. تحلیلهای داو در این روزنامه کم کم تبدیل به یک نظریه و به نظریه «داو» معروف شد. نظریه داو به نوعی شروع کننده تحلیل تکنیکال و پایهای بود که تحلیل تکنیکال روی آن شکل گرفت. در واقع میتوان تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیش از هرچیزی به چارلز داو و نظریه او برگرداند.