۹ آبان ۱۴۰۳
حال و هوای پنجمین نمایشگاه سالانه هنر دیجیتال تهران
رام کردن روحی خشن در سرزمین عجایب
صفر و یک اساس فناوری رایانه است؛ دنیایی که در آن تمام مفاهیم و موجودیتها یا وجود دارد یا ندارد. رایانه هیچ حد وسطی قائل نیست. حال تصور کنید قدرت انعطاف هنر چقدر باید زیاد باشد که دنیایی به این زمختی را در خود حل کند. هنرهای دیجیتال دنیایی نو است که سعی دارد روح خشن صفر و یک را به زانو دربیاورد تا هر چه دارد را در قالبی نو بیان کند. یک ساختمان کوچک در تقاطع مدرس و میرداماد جایی است که اصلاً نمیدانی قرار است تو را به کدامین دنیا ببرد. نزدیک که میشوی اول از همه یک چندضلعی بزرگ میبینی که در حیاط خاکی جا خوش کرده است. مثل تمام عبورهای روزمره، بیتفاوت از کنارش عبور میکنی و از بالای در آهنی ورودی شیئی عجیب را میبینی که آویزان شده و رنگش دائم عوض میشود. از کنار آن هم بیتفاوت عبور میکنی و به این فکر میکنی که در داخل چه چیز انتظارت را میکشد. به طبقه پایین که میروی نخست دیواری را میبینی که انگار سعی دارد این نمایشگاه را در واژهها معرفی کند. متنی عجیب و پیچیده از «آرای آئری لوفور» درباره «دیالتیک نوین شهر» و «دیوید هاروی» درباره «شهری شدن آگاهی»؛ متنی که برای رمزگشایی آثار به آن احتیاج داری. «زبان شهر» موضوع محوری این دوره نمایشگاه است و اینطور که علی پناهی مدیر فنی فستیوال میگوید نخستین باری است که نمایشگاه با محوریت یک موضوع برگزار میشود. در بخشی از این متن آمده:«در چشماندازی عینی، شهر، اوج دستاورد انسانی از قدرت و شکوه دانش و فرهنگ بشر است و در عین حال همین شهر جایگاه درماندگی فلاکتبار بشر، کانون عمیقترین نارضایتیهای او و تعارضهای اجتماعی و سیاسی نیز هست... شهر به مثابه یک اثر هنری است که در آن، فضا نهفقط سازمان یافته بلکه الگو پذیرفته و به شکل غولآسایی بزرگ...