این بار پاداش پا نداشت سالها پیش مدیرعاملی داشتیم که هر وقت از او راجع به پاداش سوال میکردیم، میخندید و میگفت:«پاداش، پا داشت!» یعنی اینکه پاداش پا داشت و فرار کرد و از آن خبری نیست. بعدها آن روی سکه را هم دیدم و کار کردن در پروژههایی که بخشی از سود آن را (هرچند ناچیز) به عنوان پاداش دیدم و فهمیدم که این تشویق مادی میتواند روی انگیزه نیروی انسانی تاثیر داشته باشد. قصد ندارم اینجا به مزایای تجاری سهیم کردن کارکنان در پاداش بپردازم چراکه استاد الوپ یکتنه نشان داد دلارهای میلیونی چگونه میتواند انگیزههای شغلی انسان را دگرگون کند تا بتواند شب و روز خود را وقف اعتلای سازمانش کند. او فقط در طول سه سال ثابت کرد وقتی پاداش به درستی طراحی شود تا بتواند مزایای سازمان و شخص را همزمان لحاظ کند، چه جادوهایی که نمیکند. اتفاقا کنایه نمیزنم! میزان برد-برد بودن این بازی را هم خود الوپ میدانست هم آن رئیس هیات مدیره نوکیا که پای قرارداد استخدام او امضا انداخت و هم استیو بالمر. این بقیه بودند که نمیدانستند این قرارداد هم به نفع الوپ است هم به نفع شرکت، با این تفاوت کوچک که منظور از شرکت، نوکیا نبود بلکه مایکروسافت بود. کجاست آن مدیرعامل سابق ما تا ببیند این بار پاداش، پا نداشت بلکه این پاداشگیرنده بود که پا داشت و به همراه پاداش رفت به همانجایی که از آن آمده بود. حمیدرضا نیکدل به تازگی جزئیات بیشتری در مورد بسته پاداش مندرج در قرارداد الوپ، فروش شرکت به مایکروسافت و یک ثروت 25 میلیوندلاری بادآورده در رسانهها منتشر شده است. جالب است در این میان هیات مدیره نوکیا درخواستهایی مبنی بر این داشته که باید بخشی از این مبلغ قابل توجه به شرکت بازگردانده شود. مساله اصلی این است که فارغ از همه این بحثها، این شرکت از...