حمایت مالی دولت آمریکا از اینتل کاهش یافت: دردسرهای تیم آبی در یک صنعت پر هزینه
پس از تاخیر در توسعه و مشکلات مختلف شرکت اینتل که به ریزش ارزش سهام…
۵ آذر ۱۴۰۳
۲۸ دی ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۹ دی ۱۴۰۰
در چند دهه اخیر رشد تکنولوژی با افزایش خودکارسازی همراه بوده است. بسیاری از فرصتهای شغلی در نتیجه همین خودکارسازی یا اتوماسیون از بین رفته و شکاف درآمدی بیشتر شده است. اقتصاددانان معتقدند برای رسیدن به آیندهای روشن باید مسیر تکنولوژی را به سمت و سوی حمایت از نیروی کار و تقویت آن تغییر داد.
دارون عجم اوغلو، یکی از اقتصاددانان دانشگاه MIT، علیه آنچه «خودکارسازی بیش از حد» میخواندش صحبت کرده است. به اعتقاد او هرچند بازده سرمایهگذاری روی ماشینها و نرمافزارها به شدت مبهم است، اما افزایش نابرابری ناشی از این سرمایهگذاریها و سیاست اجتماعی حامی آن به وضوح روشن است.
به گزارش نیویورک تایمز، بر اساس تحقیقات اخیر عجم اوغلو، نیمی از افزایش شکاف درآمدی کارکنان آمریکایی در ۴۰ سال گذشته از خودکارسازی مشاغلی منشأ میگیرد که پیشتر بر عهده انسانها به ویژه مردانی بود که تحصیلات دانشگاهی نداشتند.
جهانی شدن و تضعیف اتحادیهها هم در این مساله نقش دارد. عجم اوغلو میگوید «اما مهمترین فاکتور خودکارسازی است» و نابرابری ناشی از خودکارسازی «کار خدا یا طبیعت نیست بلکه نتیجه انتخابهایی است که شرکتها و ما به عنوان یک جامعه در مورد نحوه استفاده از تکنولوژی اتخاذ کردهایم».
عجم اوغلو محقق بزرگی است که تحقیقش او را به یکی از معروفترینها در مجلات اقتصادی تبدیل کرده و البته تنها اقتصاددانی نیست که در مورد نقش ماشینها و نرمافزار کامپیوتری و سیاستمداران در افزایش قابل توجه شکاف درآمدی در ایالات متحده صحبت کرده است. تعداد چنین افرادی در حال افزایش است و فریادشان به موج انتقادات از غولهای سیلیکونولی و پیشرفت بیقید و بند تکنولوژی پیوسته است.
پاول رومر که به دلیل خلق اثری در حوزه نوآوری فناورانه و رشد اقتصادی پیروز جایزه نوبل در علم اقتصاد شد، در مورد قدرت و نفوذ بیش از حد شرکتهای تکنولوژی هشدار داده است. او سال گذشته در مصاحبهای گفت: «اقتصاددانان یاد میگیرند: بازار همین است. هیچ کاری از دست ما ساخته نیست. این بسیار اشتباه است.»
آنتونی کورینک، اقتصاددان دانشگاه ویرجینیا، و جوزف استیگلیتز، اقتصاددان پیروز جایزه نوبل از دانشگاه کلمبیا، مقالهای به نام «هدایت پیشرفت تکنولوژی» (Steering Technological Progress) منتشر کردهاند که به کارآفرینان پیشنهادهایی برای تغییرات مالیات در راستای «نوآوریهای دوستدار نیروی کار» ارائه میدهد.
اریک برینیولفسون، اقتصاددانی از دانشگاه استنفورد، به طور کلی رویکرد مثبتی نسبت به تکنولوژی دارد. با این حال در مقالهای که قرار است در ددالوس، مجله آکادمی هنر و علوم آمریکایی، منتشر شود در مورد «تله ترنینگ» هشدار داده است. این عبارت به آزمایش ترنینگ که به یاد الن ترنینگ، پیشتاز انگلستانی هوش مصنوعی، نامگذاری شده اشاره دارد و هدف از آن استفاده از یک برنامه کامپیوتری در مکالمه، آن هم به قدری متقاعدکننده است که از انسان قابل تشخیص نباشد.
برینیولفسون میگوید آزمون ترنینگ- برابری عملکرد ماشین با انسان- چندین دهه است که در حوزه هوش مصنوعی در دستور کار فعالان تکنولوژی، تجار و سیاستمداران قرار گرفته است. حاصل چنین رویکردی این است که سیستمهای هوش مصنوعی به جای تقویت عملکرد کارکنان، برای جایگزینی آنها طراحی میشوند. او میگوید: «به نظر من این اشتباه است.»
نگرانیهایی که این اقتصاددانان ذکر میکنند- در حالی که غولهای تکنولوژی از چندین جبهه هدف حمله هستند- توجه واشینگتن را به خود جلب کرده است. مقامات دائماً به دلیل کمکاری در محافظت از حریم خصوصی کاربران از این شرکتها انتقاد کرده و آنها را عامل تقویت شایعات میدانند. پروندههای دولتی و فدرال، گوگل و فیسبوک را به نقض قوانین ضدانحصار متهم کرده و دموکراتها سعی دارند با قوانین تازهای قدرت بازار بزرگترین شرکتهای تکنولوژی را محدود کنند.
عجم اوغلو در نوامبر ۲۰۲۱ با حضور در جلسه مربوط به نوآوری فنی، خودکارسازی و آینده کار در حضور کمیته منتخب نابرابری اقتصاد و انصاف در رشد شهادت داد. این کمیته که از ژوئن ۲۰۲۱ آغاز به کار کرد، به مدت یک سال به برگزاری جلسات و جمعآوری اطلاعات میپردازد و یافتهها و پیشنهادهایش را گزارش میکند.
با وجود وضعیت پیچیده حزب در کنگره، جیم هایمز، نماینده دموکرات کنتیکات و رئیس این کمیته، اطمینان دارد این کمیته میتواند وجه اشتراکی برای کمک به کارکنان، مثلاً پشتیبانی بیشتر از برنامههای آموزش شغلی، پیدا کند. اقتصاددانان به دوران طلایی پیشرفت تکنولوژی در سالهای پس از جنگ یعنی از ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ و افزایش درآمد کارکنان اشاره میکنند.
اما بعد از این دههها، بسیاری از کارکنان از فناوری عقب ماندند. رشد تکنولوژیهای خودکارسازی در این سالها بدل به جریانی مداوم شده بود: سالهایی که روباتها و ماشینهای کامپیوتری در کارخانه و نرمافزارهای تخصصی سر از ادارات درآوردهاند و کارکنان برای پیشرفت به مهارتهای تازهای نیاز دارند.
این تحول تکنولوژی همزمان بود با کاهش تعداد افرادی که سراغ تحصیلات عالی میرفتند و همچنین کاهش هزینه شرکتها برای آموزش کارکنان خود. لاورنس کتز، اقتصاددان نیروی کار در دانشگاه هاروارد، میگوید: «زمانی که تکنولوژی، تحصیل و آموزش دستبهدست هم بدهند، میتوان رفاه مشترک داشت، در غیر این صورت رفاهی همگانی نمیتواند وجود داشته باشد.»
افزایش معاملات بینالمللی شرکتها را به سمت استراتژیهای خودکارسازی سوق داد. برای مثال، شرکتهایی در ژاپن و بعداً چین که نگران رقابت در بحث هزینه بودند، ماشین را جانشین کارکنان خود کردند.
امروز، هوش مصنوعی موج بعدی تکنولوژی به حساب میآید و به گفته عجم اوغلو و دیگران، میتوان از آن عمدتاً برای کمک به کارکنان در بحث خلاقیت یا به عنوان یک مکمل استفاده کرد.
عجم اوغلو نیز همانند دیگر اقتصاددانان در گذر زمان دیدگاه خود را نسبت به تکنولوژی تغییر داده است. تکنولوژی در نظریه اقتصاد شبیه به یک عنصر جادویی است که هم اقتصاد را توسعه میبخشد و بزرگتر میکند و هم دولتها را ثروتمندتر میکند. او به یاد دارد که بیش از یک دهه پیش روی کتابچهای کار میکرد که نظریه استاندارد را در خود داشت. کمی بعد، با تحقیق بیشتر در این باره تجدید نظر کرد.
او میگوید: «این طریقه فکر کردن بیش از حد محدودکننده است. باید ذهنم بازتر میبود.»
عجم اوغلو دشمن تکنولوژی نیست. او اذعان دارد که برای رفع بزرگترین مشکلات جامعه مثل تغییر اقلیم و رشد اقتصادی و بهبود استانداردهای زندگی به نوآوری نیاز است. آسومان اوزداگلار، همسر او، رئیس مهندسی الکتریک و دپارتمان علوم کامپیوتر دانشگاه M.I.T است.
اما هرچه عجم اوغلو بیشتر به دادههای اقتصادی و جمعیتی نگاه میکرد، تاثیرات مخرب تکنولوژی واضحتر شد. او میگوید: «آنها از آنچه فرض میکردم بزرگتر بودند. این باعث شد خوشبینی من به آینده کمتر شود.»
برآورد عجم اوغلو، که نشان میدهد افزایش شکاف درآمدی در چند دهه اخیر از تکنولوژی نشأت میگیرد، سال گذشته (۲۰۲۱) با همکاری پاسکوال رسترپو، اقتصاددانی از دانشگاه بوستون، منتشر شد.
عجم اوغلو و رسترپو، مقالاتی در مورد تاثیر روباتها و استفاده از «تکنولوژیهای حد وسط» و همچنین تحلیل اخیر تکنولوژی و نابرابری منتشر کردهاند.
او امروزه شاهد سرمایهگذاری زیادی روی تکنولوژیهای حد وسط است که دلیل پایین خلاقیت در اقتصاد محسوب میشود. در مقابل، تکنولوژیهای بسیار مهم در جای دیگری ایجاد فرصت شغلی میکند و وضعیت اشتغال و دستمزد را بهبود میبخشد.
برای مثال رشد صنعت خودروسازی مشاغلی را در معاملات خودرو، تبلیغات، حسابداری و خدمات امور مالی ایجاد کرد.
نیروهای بازار تکنولوژیهایی ساختهاند که به جای اینکه جای مردم را بگیرند به آنها کمک میکنند. مثلا در بحث محاسبات و رایانش، پایگاههای داده، صفحات گسترده، موتورهای جستوجو و دستیارهای دیجیتالی چنین نقشی دارند.
اما عجم اوغلو تاکید دارد که رویکرد بازار آزاد و بدون مداخله باعث افزایش نابرابری و مشکلات جانبی آن میشود. به پیشنهاد او، یکی از مهمترین گامهای سیاسی، نگاه منصفانه مالیاتی برای نیروی کار است. نرخ مالیات برای نیروی کار از جمله مالیات درآمد و فدرال ۲۵ درصد است. عجم اوغلو میگوید تحصیلات و برنامههای آموزشی مناسب برای مشاغل آینده ضرورت دارد. اما او باور دارد توسعه تکنولوژی را باید با سمتوسویی انساندوستانهتر دنبال کرد. او در این باره به توسعه انرژی تجدیدپذیر در دو دهه گذشته اشاره میکند که با تحقیقات دولتی، یارانه تولید و فشار اجتماعی برای کاهش انتشار کربن پیشروی کرد.
عجم اوغلو میگوید: «ما باید مسیر تکنولوژی را به گونهای تغییر دهیم که نه علیه مردم بلکه برای آنها کار کند.»
منبع: NYTimes