فیلترینگ یوتیوب را بردارید، مردم خودشان انتخاب میکنند
محمدجواد شکوری، مدیر گروه صبا ایده به اظهارت شب گذشته رسول جلیلی عضو حقیقی شورای…
۳۰ آبان ۱۴۰۳
۲۸ آذر ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۸ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
در این مطلب میخوانید
احتمالاً جوابهای زیادی برای این سوال که «دیجیتال مارکتینگ یعنی چه» وجود داشته باشد، اما شاید بتوان بهترین تعریف از آن را، نوعی از بازاریابی برای محصولات و خدمات دانست که توسط تکنولوژی و بر پایه اینترنت انجام میشود؛ یعنی کسبوکارها برای برقراری ارتباط با مشتریان از کانالهای بازاریابی دیجیتالی مانند موتورهای جستوجو، شبکههای اجتماعی و غیره استفاده میکنند.
شاید از زمانی که بشر پول را اختراع کرد، مهارتهای مرتبط با فروش و بازاریابی هم متولد شد؛ اما این موضوع در طول زمان همیشه به یک شکل باقی نماند. مهارت فروش یک وسیله یا خدمت، رفتهرفته با گسترش تجارت اشکال پیچیدهتری پیدا کرد و بالغ شد. حالا در پیوند تجارت، فناوری و تکنولوژی، دنیا با مفاهیم جدیدی آشنا شده است. نمیتوان انکار کرد که اینترنت امروزه تبدیل به جزئی مهم از زندگی بشر شده و چنان به زندگی مردم گره خورده که نبودن آن میتواند اختلالی جدی در برقراری ارتباطات، عبور و مرور، خرید، کار وغیره ایجاد کند. با در نظر گرفتن این نکته که بشر امروز زمان زیادی را در فضای اینترنت میگذراند، بازاریابی و فروش هم به این فضا وارد شده تا صاحبان کسبوکارها، با مشتریان خود تعامل بیشتری برقرار کنند.
هرچند به نظر میرسد حوزه دیجیتال مارکتینگ نوپاست، اما ریشههای آن به ۳۰ سال قبل برمیگردد. اولین بار ۱۹۹۰ بود که لغت بازاریاب دیجیتالی یا دیجیتال مارکتینگ به زبان آمد؛ یعنی زمانی که اولین موتور جستوجو به نام Archie ایجاد شد. این موتور جستوجو تنها قادر بود از روی نام و تیتر مطلب آن را تشخیص بدهد و از طریق فعالیت در FTPها کار میکرد. در آن زمان فضای اینترنت به شلوغی حالا نبود و کاربران بسیار کمتری داشت.
در این سال، کوکیها هم به واسطه دنیای فناوری ایجاد شدند که هرچند در ابتدای ماجرا با هدف امروزیشان استفاده نمیشدند اما نقش مهمی در تحول دیجیتال مارکتینگ ایفا کردند.
سه سال بعد، اولین بنر کلیکی روی اینترنت قرار گرفت و کمی بعد شرکت Hotwired تعدادی از این بنرها را خریداری کرد تا تبلیغات آنلاین به طور رسمی متولد شود.
سال ۱۹۹۴ سال تولد موتور جستوجوی معروف Yahoo بود و در این زمان کمکم مردم آموختند که میتوانند اطلاعات مورد نظر خود را در اینترنت جستوجو کنند.
با افزایش جستوجوهای مردم در این فضا کمکم بحث بهینهسازی موتور جستوجو از سوی متخصصان بازاریابی مطرح شد. بهینهسازی به این معنا بود که صاحبان محتوا و سایتها مطمئن باشند زمانی که کاربران موضوعی را جستوجو میکنند، سایتشان در بالای لیست نمایش داده میشود.
بعد از تمام این تلاشها در سال ۱۹۹۸ گوگل پا به فضای اینترنت گذاشت. «وب ۲.۰» هم در همین حوالی بود که رونمایی شد و با معرفی محتواهای پویا و تولیدشده از سوی کاربران، به رشد دیجیتال مارکتینگ کمک بیشتری کرد.
پس از هموار شدن راه انتشار محتوا برای کاربران اینترنت، سال ۲۰۰۰ وردپرس به دنیا معرفی شد و توانست کار تولید و انتشار محتوا را به طور قابل توجهی آسان کند؛ میزان تولید و انتشار محتوا در سال ۲۰۰۵ با رونمایی از Youtube تشدید شد، چراکه یوتیوب به بازاریابان دیجیتالی امکان میداد تا برندشان را در این فضا معرفی کنند؛ در نتیجه همه این اتفاقات، میزان فروش آمازون در ۲۰۰۶ برای اولین بار به ۱۰ میلیارد دلار رسید.
در سالهای گذشته تولد توییتر، رونمایی از آیفون، فیسبوک، واتساپ و غیره با افزایش اقبال مردم به استفاده از وب، راه را به سرعت برای تبلیغ و توسعه دیجیتال مارکتینگ هموارتر کرد تا بازاریابی اینترنتی به جایگاه امروز خود برسد.
مانند هر تخصص دیگری دیجیتال مارکتینگ هم کانالها و روشهای اعمال تاثیر خود را دارد. بهینه کردن موتورهای جستوجو (SEO)، بازاریابی محتوا، پرداخت به ازای کلیک (PPC)، بازاریابی در شبکههای اجتماعی، تبلیغات همسان یا Native، ایمیل مارکتینگ، محتوای دارای اسپانسر و افلیت مارکتینگ از روشهای بازاریابی دیجیتال هستند که در ادامه به آنها میپردازیم.
شاید در بین همه کانالهای دیجیتال مارکتینگ واژه سئو از همه نامآشناتر باشد، چراکه در فضای فعلی هر کسبوکار و تولیدکننده محتوایی برای فروش یا اثرگذاری نیازمند بیشتر دیده شدن محتوای تولیدشده خود است. هرچند روزنامهنگاران از سئو دل خوشی ندارند اما واقعیت این است که رعایت این اصول باعث رتبهبندی بالاتر هر مطلب و محتوای تولیدشده در صفحات نتایج موتور جستوجو خواهد شد و میزان بازدید و کلیک سایت شما را افزایش میدهد. این بهینهسازی به سه روش انجام میشود.
نوعی از تبلیغات کلیکی است که معمولاً در ابتدای راهاندازی یک سایت از آن استفاده میشود تا کسبوکارها در کمترین زمان بتوانند بازدید خود را افزایش دهند. در این روش به ازای هر بار که کاربران روی تبلیغات منتشرشده کلیک میکنند، تبلیغکنندگان هزینه میپردازند. امروزه گوگل ادز یکی از محبوبترین سیستمهای تبلیغات به ازای کلیک در جهان است و به سایتها این امکان را میدهد تا تبلیغاتی را ایجاد کنند و با آن در موتورهای جستوجو دیده شوند. تبلیغات نمایشی و تبلیغات در شبکههای اجتماعی انواع دیگری از تبلیغات به ازای کلیک هستند.
بازاریابی محتوا یکی دیگر از روشهای دیجیتال مارکتینگ است که همانطور که از نام آن برمیآید، مسائل مربوط به تولید و ترویج محتوا برای افزایش آگاهی مخاطب از برند و افزایش هدایت کاربران به سمت سایت را در بر میگیرد.
تبلیغات همسان یا نیتیو، ارسال ایمیل خبرنامه، زمانبندی ارسال پست، ردیابی و گزارش کمپین، بازاریابی آنلاین از طریق تعامل با رسانهها، خواندن نظرات آنلاین درباره مجموعه و نظرات دارای اینگیجمنت بالا روی سایت، از دیگر روشهای بازاریابی دیجیتالی به شمار میروند.
واقعیت امر اینجاست که روشهای بازاریابی آنلاین برای کسبوکارها بهصرفهتر از روشهای سنتی هستند و کسبوکارها میتوانند با استفاده از روشهای دیجیتال مارکتینگ هزینههای خود را کاهش دهند؛ چون به رغم اینکه روشهای بازاریابی سنتی مانند تبلیغات رادیویی، تلویزیونی، چاپ بروشور و کاتالوگ و بیلبوردهای اختصاصی هزینههای بالایی دارد، روشهای تبلیغاتی آنلاین با هزینههای به نسبت کمتری قابل اجراست.
علاوه بر این، خرید و فروش، دیگر محدود به زمان خاصی نیست و مراحل خرید و فروش سنتی نیز به کمک فضای اینترنت و استفاده از تکنولوژی ساده شده است.
از سوی دیگر با افزایش اقبال مردم به حضور در فضای وب، کسبوکارهای آنلاین با جامعه مخاطبان بیشتری در تعامل هستند. پس دیجیتال مارکتینگ برای آنها یک تیر و دو نشان محسوب خواهد شد.
مقاله کارشناس دیجیتال مارکتینگ کیست را در پیوست بخوانید.
تعامل با مخاطبان و مشتریان را شاید بتوان از اولین اصول مهم بازاریابی اینترنتی برشمرد. کسبوکار در فضای وب باید بتواند نیاز اصلی مشتریان خود را شناسایی کند و پاسخی برای آن داشته باشد.
تمرکز روی یک موضوع مشخص و پرداختن به آن، از دیگر اصول بازاریابی آنلاین است. هرچه محتوای تولیدشده در این فضا کیفیت بالاتر و قابلیت جذب مخاطب بیشتری داشته باشد، موفقتر خواهد بود. در نظر گرفتن جذابیت، صحت محتوای تولیدشده و به طور کلی ارزش قائل شدن برای مخاطب از دیگر اصول تولید محتوا در این فضاست.
در حوزه تولید محتوا برای کاربران باید به این نکات توجه کرد که چه مسائلی میتواند از اثرگذاری محتوا بکاهد. بلند بودن و پرداختن بیش از حد به جزئیات، غیرمفید و غیرجذاب بودن آن، سختنویسی و رعایت نکردن اصول نگارشی و غیره همه از مواردی هستند که باعث میشود کاربران محتوا را تا انتها دنبال نکنند و اثرگذاری مد نظر حاصل نشود.
توجه به کیفیت، به تولید محتوا محدود نمیشود. توجه به کیفیت کالاهای تولیدی یا خدمات ارائهشده از دیگر نکاتی است که باعث میشود مشتریان یک کسبوکار آن را به دیگران نیز توصیه کنند.
پاسخگویی دائمی از دیگر نکاتی است که باید به آن توجه داشت. کاربران فضای وب برای اینکه بتوانند اعتماد کنند مایلاند در کوتاهترین زمان ممکن پاسخ خود را بگیرند.
در نهایت اینکه مانند هر کار دیگری، رسیدن به حالت مطلوب کسبوکاری از طریق دیجیتال مارکتینگ نیازمند صبر و تولید محتوا و ارائه محصولات و خدمات باکیفیت در گذر زمان است.
هرچند دیجیتال مارکتینگ مزایای فراوانی برای صاحبان کسبوکارها دارد، بدیهی است مشکلاتی هم داشته باشد. تغییر دادن رفتار جامعه در انجام کارها از حالت سنتی به اینترنتی ممکن است چالشهای خود را داشته باشد و جلب اعتماد مردم در این فضا کمی دشوارتر از شیوه سنتی باشد. این اعتماد ممکن است شامل ملموس نبودن کالاها و خدمات، ترس از پرداخت اینترنتی و کلاهبرداری یا مغایر بودن کالای ارسالی با کالای خریداریشده باشد.
از سوی دیگر، هرچند تعداد کاربران فضای وب هر روز از قبل بیشتر میشوند، واقعیت این است که هنوز هم بسیاری از مردم با فناوری آشنایی چندانی ندارند و این مساله ممکن است بر جامعه مشتریان هدف کسبوکار تاثیر بگذارد.
با این همه به نظر میرسد در دنیای جدید، سرعت و سادگی بیشتر و کمتر بودن هزینهها ورق را به سمت بازاریابی آنلاین برگرداند.