skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

اخبار

مریم زهدی پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف

در تازه‌ترین رویداد جهانی حکمرانی فناوری چه گذشت

فناوری چه تغییری در حکمرانی ایجاد می‌کند؟

مریم زهدی
پژوهشگر اندیشکده حکمرانی شریف

۹ شهریور ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه

 پیشتازی سرعت نوآوری‌های دیجیتالی در بخش خصوصی و کوشش نهادهای بخش عمومی برای هماوردی با آن، این سوال به طور جدی به ذهن متبادر می‌کند که این دگرگونی‌های لحظه‌ای آینده را به چه صورت و با چه ویژگی‌هایی رقم خواهد زد و اثر آنها بر نظام‌های حکمرانی، تعاملات انسانی و حوزه‌های مختلف چگونه خواهد بود؟ در این نوشتار سعی می‌کنیم به این سوال پاسخ دهیم:

رشد روزافزون فناوری‌های تحول‌آفرین اطلاعاتی و ارتباطی به یک زمین بازی پویا و همواره در حال تغییر تبدیل شده است. به همین دلیل نظام‌های سیاسی الگوهای متفاوتی را در مواجهه با فناوری‌های تحول‌آفرین حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات پیشه کرده‌اند.اقبال عمومی دولت‌ها در ده‌های اخیر نسبت به بهره‌گیری گسترده از فناوری برای سیاست‌گذاری، اعمال حکمرانی و اتخاذ تصمیمات به‌هنگام در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خدماتی، سلامت و بهداشت، آموزش و غیره تحولات چشمگیری را رقم زده است. در این میان، با توجه سرعت نوآوری‌های دیجیتالی این سوال به طور جدی مطرح می شود که این دگرگونی‌های لحظه‌ای آینده نظام‌های حکمرانی، تعاملات انسانی و حوزه‌های مختلف چگونه تحت تاثیر قرار خواهد داد.

در بحث آینده‌پژوهی اساسا دو دیدگاه آرمان‌شهر و ویران‌شهر مطرح است و انتخاب نوع نگاه به آینده مساله‌ای است که همواره محل بحث و بررسی بوده. اینکه در تحلیل آینده باید به هر دو رویکرد و هر حالتی بین این دو توجه داشت از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. در واقع آینده ترکیبی از این دو است که باید برای بهره‌گیری حداکثری از پیامدهای مثبت آن و مصونیت در برابر پیامدهای منفی آن تجهیز شد.

حرکت به سمت آینده امری اجتناب‌ناپذیر است، اما در این میان واکاوی آن می‌تواند در نوع مواجهه با آینده و میزان اثرگذاری پیامدهای آن روی جوامع موثر باشد.

  • هوش مصنوعی و روبات‌ها به عنوان رقبای اصلی انسان تا چه میزان رشد خواهند کرد و چه پیامدهایی خواهند داشت؟
  • فضای دیجیتالی و فضای واقعی؛ کدام یک بستر غالب زیست انسان خواهد بود؟
  • چگونه می‌توان ضمن بهره‌گیری از مزایای بی‌شمار بستر اینترنت و محیط مجازی، در برابر آسیب‌ها و ریسک‌های آن مصون ماند؟
  • ظهور و گسترش فناوری‌های دیجیتالی چه پیامدهایی برای کسب‌وکارها و منابع انسانی خواهد داشت؟

در مسیر ایجاد آرمان‌شهر

آینده‌پژوهان معتقدند در دهه پیش رو تمرکز بر دستگاه‌ها کاهش خواهد یافت و آینده به سمت تجربیات محیطی (Ambient Experiences) پیش خواهد رفت. همچنین دهه آینده را می‌توان به واسطه استفاده از فناوری برای بهبود رویکردهای انسانی، دهه زیست مصنوعی (Synthetic Biology) نامید. استفاده از زیست مصنوعی در زمینه‌هایی مانند مراقبت‌های بهداشتی، تغییر تعاملات انسانی، ویرایش ژن‌ها و غیره کاربرد دارد. در حال حاضر تمرکز بر ایجاد ترکیب مناسبی از انسان و هوش مصنوعی است که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های صاحبان کسب‌وکار در حوزه مدیریت منابع انسانی به شمار می‌رود. با وجود این، تحولات نامبرده تنها شامل حوزه‌های انسانی نخواهد بود چنان‌که شاهد رشد استفاده از رسانه‌های مصنوعی (Synthetic Media) هستیم که ساده‌ترین کاربرد آنها جعل عمیق (Deep Fake) است.

پیشرفت هوش مصنوعی آثار چشمگیری بر زمینه‌های مختلف خواهد داشت که بی‌شک یکی از مهم‌ترین آنها در حوزه منابع انسانی و نقش آنها در حوزه کسب‌وکار و مشاغل است. بسیاری نگران هستند که در سال‌های پیش رو، هوش مصنوعی جانشین انسان خواهد شد و همه مشاغل را تصرف خواهد کرد. اما به گفته متخصصان این حوزه، هنوز نوعی از هوش مصنوعی که بتواند به تمامی جاشین انسان شود و انسان را از چرخه خارج کند وجود ندارد. در واقع می‌توان این نوع از هوش مصنوعی را «هوش مصنوعی فوق بشری» نامید که خوشبختانه (!) هنوز به آن دست نیافته‌ایم و فاصله بسیار زیادی با آن داریم.

طی قرن‌های گذشته از انسان به مثابه روبات استفاده شده است و نیروی انسانی مجبور به انجام فعالیت‌های تکراری، خسته‌کننده و یکنواخت شده است. این در حالی است که دوران «روبات‌های انسانی» به پایان رسیده و این به معنای ظهور تغییرات ساختاری عظیمی در جوامع انسانی و اقتصاد است. بدیهی است آینده‌نگری و بررسی تحولات احتمالی کافی نبوده و باید اقدامات قابل توجه اثربخشی صورت گیرد تا متخصصان هوش مصنوعی و همچنین سیاست‌گذاران این حوزه به درک درستی از تاثیر هوش مصنوعی بر جوامع انسانی دست یابند. ساخت ماشین‌هایی که قوی‌تر از انسان عمل کنند بی‌شک چالشی اساسی است که باید نسبت به ابعاد آن واقف شد.

البته هنوز ماشین‌ها نتوانسته‌اند به طور کامل جانشین انسان شوند. من باب مثال، از آنجا که زمینه (Context) در تشخیص محتوای مضر بسیار تاثیرگذار است، فیس‌بوک در کشف همه انواع محتوای مضر معتقد به استفاده از ابزارهای تشخیص فناورانه و تشخیص انسانی به صورت توأمان است و هنوز سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی‌ای که بتوان به طور کامل به آن اکتفا کرد وجود ندارد. این مساله تا حدودی نگرانی‌های موجود در خصوص کمرنگ شدن نقش‌آفرینی منابع انسانی و تصاحب جایگاه او توسط هوش مصنوعی را مرتفع می‌کند. در ادامه رویکردهای این پلتفرم‌ها را در مواجهه با محتوای نامناسب بررسی می‌کنیم.

فیس‌بوک با اطلاعات نادرست چه می‌کند؟

استفاده و سوءاستفاده از ابزارهای فناوری در عصری که زندگی مدنی به طور فزاینده‌ای در حال دیجیتالی شدن است چالش‌های اساسی‌ای ایجاد کرده. اگرچه هنوز مدل کاملی برای ایجاد یک بستر ایمن که مصون از هرگونه محوای مضر باشد وجود ندارد اما هر یک از ذی‌نفعان این اکوسیستم باید نقش خود را با پذیرش مسئولیت حداکثری ایفا کنند. حاکمیت نیاز به یک چارچوب مدون نظارتی دارد که بر اساس ارزش‌های جهانی بنا شده باشد و همچنین پلتفرم‌ها موظف به ایجاد ابزارهای محافظتی برای حفظ امنیت کاربران در برابر محتوای مضر هستند. از طرفی کاربران نیز باید نسبت به محتوای مضر هوشیار باشند و به‌موقع آن را گزارش کنند. کلید سه‌گانه در حصول این بستر ایمن پیشگیری، حفاظت و تغییر فعالانه است.

البته نمی‌توان هر پلتفرم آنلاین را در ابتدای مسیر فعالیت خود ملزم به ایجاد چنین ساختار اثربخشی کرد و طبعاً این فرایند نیازمند صرف زمان و هزینه بسیاری است. به نظر می‌رسد بهتر است به جای تمرکز بر جریمه و مجازات نمونه‌های ناموفق، پلتفرم‌های موفق مورد تشویق قرار گیرند تا ضمن ایجاد انگیزش برای آنان، برای سایرین نیز الگوسازی شود.

برای نمونه، فیس‌بوک در راستای محافظت از کاربران در برابر محتوای مضر، دست به اقدامات فراوانی زده و خط مشی کلی این پلتفرم این است که اساساً متکی بر رگولاتوری نباشد و در عوض با تعیین شاخص‌های ارزیابی و افزایش شفافیت، عملکرد خود را بهبود بخشد. فیس‌بوک به دنبال طراحی فناوری‌هایی است که بتواند محتوای مضر را پیش از مشاهده کاربر حذف کند؛ مثلاً فیس‌بوک از فناوری برای تشخیص سخنان تنفرآمیز (Hate Speech) استفاده کرده که ابتدا تنها در ۲۵ درصد موارد قادر به تشخیص صحیح بوده اما اکنون این رقم به ۹۷ درصد رسیده است.

در مورد نوع دیگری از محتوای مضر، فیس‌بوک در مقابله با پخش اطلاعات نادرست، که در طول همه‌گیری کووید-۱۹ بیش از هر زمان دیگری مشاهده شد، یک فرایند تثبیت‌شده را در پیش گرفته است که اطلاعات نادرست را با برچسب «نادرست» متمایز می‌کند. این فرایند تا حد بسیار زیادی از اشاعه اطلاعات نادرست درباره بیماری و واکسن جلوگیری کرده است.

مالیات دیجیتالی

تجارت آنلاین در طول همه‌گیری کووید-۱۹ بیش از پیش رونق گرفته است. این در حالی است که در این مدت، دولت‌ها بیش از ۱۰۰ قانون جدید مالیاتی وضع کرده‌اند. افزایش خدمات دیجیتالی فرامرزی مدل‌های کسب‌وکار (Business Models) و سیاست‌های ملی (National Policies) را تغییر می‌دهد و این تحولات لزوم پرداختن به مساله مالیات دیجیتالی را گوشزد می‌کند.

کووید-۱۹ نشان داد تامین مالی خدمات عمومی مساله‌ای است که باید از آن محافظت شود. در این راستا فرانسه و اتحادیه اروپا ابتکار عمل را برای بازگرداندن اصول مالیات بین‌المللی در دست گرفته‌اند. راه‌حل‌های این مساله باید چندجانبه باشند. با وجود اینکه فشارهای دموکراتیک زیادی برای تقسیم ارزش مالیات وجود دارد، فرانسه تصمیم گرفته است ابتکار عمل را در دست بگیرد و البته تنها کشور پیشرو نیست و بسیاری از کشورها نیز همین رویه را در پیش گرفته‌اند. هرچند مساله مالیات تنها بخش نمایان‌شده از کوه یخ است و بخشی که باید به آن پرداخته شود در واقع نحوه عملکرد اقتصاد است، با این حال تاکیدی اساسی بر پرداختن به این مساله وجود دارد.

بحث دیجیتالی شدن مستلزم یک نگاه جامع است. این مساله فقط شامل پلتفرم‌های اینترنتی نمی‌شود بلکه شرکت‌هایی را که ارائه‌دهنده سرویس‌های خدماتی فرامرزی هستند نیز در بر می‌گیرد. از طرفی مقوله مالیات دیجیتالی اساساً یک موضوع بین‌المللی است. در واقع مقدار ثابتی پول در جهان وجود دارد و باید یک روش اصولی و منسجم برای تعیین نحوه تخصیص حقوق مالیاتی اتخاذ شود.

شارون باو، دبیر کل کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری بین‌المللی (ITUC)، ضمن تشریح ناعادلانه بودن این فضا برای افراد و همچنین ناعادلانه بودن تجارت در چنین فضایی اذعان می‌کند که مالیات دیجیتالی باید وجود داشته باشد. او می‌گوید ITUC از دستورالعمل مالیاتی OECD، به ویژه رکن دوم که مبنای ۲۵ درصد مالیات بر شرکت‌هاست، حمایت می‌کند. باو ابراز امیدواری می‌کند که دولت بایدن در ایالات متحده با درخواست افزایش نرخ مالیات بر شرکت‌ها به ۲۸ درصد، به تصویب نرخ ۲۵ درصد دست یابد. دبیر کل کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری بین‌المللی همچنین نرخ بالای از دست دادن مالیات از طریق فرار مالیاتی را مساله قابل توجهی می‌خواند و مقابله با آن را نیازمند یک رویکرد فعال و چابک می‌داند.

موانع بسیاری بر سر راه دستیابی به یک رویکرد چندجانبه قرار دارد که مهم‌ترین آنها نحوه تعیین ارزش خلق‌شده در زنجیره ارزش جهانی است. هدف از این اقدام دستیابی به یک رویکرد هماهنگ برای اطمینان از نبود مالیات مضاعف (Duplication of Taxation) است، اما کشورها در تعریف فعالیت‌هایی که باعث ایجاد مالیات خدمات دیجیتالی می‌شود رویکردهای متفاوتی پیشه کرده‌اند. این مهم است که فعالیت چندجانبه بر اساس قوانین و نحوه اجرای آنها باشد و با توسعه این سیاست‌ها و تعهد به توافق هماهنگ، در ادامه سیاست‌های همپوشان به یک مانع تبدیل نشوند.

اقتصاد به گونه‌ای تغییر یافته که زمینه را برای بررسی مجدد موضوع مالیات جهانی فراهم کرده است. البته چالش‌های کلیدی‌ای از جمله چشم‌انداز مالیات مضاعف یا چندگانه و قابلیت اجرایی آن در میان است. مساله اصلی فراتر از مالیات است، هنگامی که کشورها از چندجانبه‌گرایی فاصله می‌گیرند این تصمیم در زمینه‌های بسیاری از جمله شیوه مقابله با تغییرات اقلیمی نیز تاثیرگذار خواهد بود. باید به این نکته توجه داشت که حتی اگر اقدامی در مقیاس جهانی امکان‌پذیر نیست، باید اقدام موثری در سطح کشور انجام داد. بسیاری از شرکت‌ها هنوز برای خودداری از پرداخت مالیات لابی می‌کنند و این دقیقاً همان‌جایی است که اهمیت مساله نمود می‌یابد.

وضعیت کشورهای اروپایی در برابر مالیات سرویس‌های دیجیتالی

مقابله با محتوای نامناسب؛ رویکرد سلبی یا ایجابی؟

یوتیوب پلتفرمی است که میلیاردها کاربر ماهانه، میلیون‌ها مشترک پولی و میلیاردها دلار درآمد سالانه از راه تبلیغات کسب می‌کند. گسترش استفاده از این پلتفرم موجب انتخاب روش‌های جدیدی برای مقابله با محتوای چالش‌برانگیز شده است. یوتیوب گزارش اجرای دستورالعمل‌های اجتماعی را منتشر کرده است. گزارشی که نشان می‌دهد چند نفر قبل از حذف محتوای مشکل‌ساز، آن را مشاهده می‌کنند. این گزارش یکی از راه‌هایی است که می‌تواند مشخص کند این پلتفرم تا چه حد در اجرای سیاست‌های خود و حذف محتوای مشکل‌ساز موثر عمل کرده است؛ به عنوان مثال، این شرکت اکنون قادر است بیش از ۹۰ درصد از کل محتوای متخلف را در یوتیوب فقط با پرچم‌گذاری خودکار (Automated Flagging) تشخیص دهد. حدود سه‌چهارم محتوای مشکل‌ساز آن قبل از حتی ۱۰ بازدید حذف می‌شود. ارائه محتوای معتبر یکی از راه‌های مقابله با محتوای مشکل‌ساز است. این پلتفرم محتوای معتبر را به وسیله طیف وسیعی از ابزارها برچسب‌گذاری می‌کند. این فرایند اطمینان می‌دهد که بازدیدکنندگان می‌توانند به محتوای ارائه‌شده اعتماد و آن را مشاهده کنند. به طور مشابه پاول دورف در پست اخیر خود می‌نویسد به نظر او تمرکز بر ارائه و اشاعه اطلاعات صحیح و درست استراتژی موثرتری از پالایش محتوای نادرست است.

مدیرعامل یوتیوب تاکید می‌کند که یوتیوب به شدت با اشاعه سخنان تنفرآمیز در این پلتفرم مقابله می‌کند و در صدد است تا به سرعت این نوع از محتوا را شناسایی و حذف کند. با این حال حذف محتوا باید با دقت و وسواس بالایی صورت گیرد زیرا فعالان یوتیوب مشاغل کوچک هستند که کسب‌وکارهای خود را پیش می‌برند یا کاربرانی هستند که به نمایندگی از گروه‌های مختلف جامعه فعالیت می‌کنند. از این رو حذف محتوا به طور عمده می‌تواند برای اقتصاد نوآور و اینترنت ویرانگر باشد پس ضروری است که به عواقب ناخواسته آن توجه کنیم.

رخ بازدید محتوای خشونت‌آمیز در یوتیوب در بازه سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰

به طور مشابه در کشور ایران نیز اقداماتی در راستای مقابله با محتوای نامناسب در دست انجام است. یکی از اصلی‌ترین شاخه‌های مورد بحث در زمینه پالایش محتوای نامناسب، حفاظت از کودکان در فضای مجازی است که با محوریت عمده پالایش و رده‌بندی سنی محتوا از سوی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در دست پیگیری است. در این راستا رسانه‌های ناشرمحور و کاربرپدید ملزم به رعایت دستورالعمل‌های ابلاغ‌شده هستند تا با انجام اقداماتی نظیر پالایش محتوای نامناسب، اعمال رده‌بندی سنی و افزودن توصیف‌گر محتوا، کودکان را از مشاهده محتوای نامناسب بر حذر دارند.

شکاف دیجیتالی؛ سوءتغذیه قرن جدید

درصد افراد برخوردار از اینترنت در قاره‌های مختلف در ماه مه ۲۰۲۰

در حالی که فناوری‌های دیجیتالی صدها میلیون نفر را قادر ساخته‌اند تا در طول همه‌گیری کووید-۱۹ به صورت آنلاین فعالیت‌های خود را انجام دهند، ۳.۷ میلیارد نفر هنوز به اینترنت دسترسی ندارند!

وزیر ارتباطات و اطلاعات سنگاپور این مقوله را یک چالش جهانی خوانده است که باید به طور فراگیر به آن پرداخته شود. در غیر این صورت نمی‌توان از مزایای دیجیتالی آینده به طور کامل بهره‌مند شد. او می‌گوید، کووید-۱۹ اهمیت فناوری‌های دیجیتالی را در تقویت تاب‌آوری (Resilience) و ایجاد بهبود یادآوری کرده است. اما شکاف دیجیتالی به طور همزمان شامل شکاف شهری-روستایی و شکاف‌های موجود در کشورهای توسعه‌یافته- در حال توسعه است. حتی در کشورهای توسعه‌یافته نیز شکاف‌هایی در زمینه آگاهی، دسترسی، قیمت مناسب و دانش و مهارت وجود دارد. مسلماً برای رفع این شکاف‌ها نیاز به یک پاسخ جمعی از جانب بخش‌های دولتی، خصوصی و مردم داریم و لازم است همه طرفین در حکم بخشی از آینده دیجیتالی در قبال آن مسئولانه برخورد کنند. اگرچه پیش از کووید-۱۹ نیز همواره برای دیجیتالی شدن تلاش شده و ضرورت آن از منظر اقتصادی نیز به طور کل مورد پذیرش قرار گرفته بود، اما هم‌اکنون به صورت یک اجبار درآمده است.

فناوری‌های دیجیتالی می‌توانند نقش مهمی در همه صنایع ایفا کنند؛ از جمله مهم‌ترین آنها مراقبت‌های بهداشتی است که امروزه به کمک داده‌ها انجام می‌شود. بدیهی است تعامل متخصصان فناوری با متخصصان بهداشت برای همکاری بیشتر و همچنین توانمندسازی مردم برای استفاده از این فناوری‌ها مورد نیاز است. فناوری‌های دیجیتالی افراد را در مراقبت و پایش وضعیت سلامت و بهداشت خود توانمند می‌سازد. هرچند در دوره همه‌گیری کووید-۱۹ توجه به بیماری‌های غیرواگیردار مانند دیابت کمرنگ‌تر شده است اما می‌توان اپلیکیشن‌هایی تولید کرد که مثلاً به افراد یادآوری کنند قند خون خود را کنترل کنند.

کووید-۱۹ آخرین بحران ما نخواهد بود. دسترسی پهنای باند بالا ضروری است و باید خود را در برابر بحران‌های آینده تجهیز و نابرابری‌های فزاینده را در دسترسی به اینترنت برطرف کنیم. چالش بزرگی که پیش رویمان قرار دارد این است که چگونه ۴۷ درصد باقیمانده را که تا به امروز آفلاین بوده‌اند به اینترنت متصل کنیم. در راستای دستیابی به این هدف ابتدا باید شکاف‌ها را شناسایی کنیم و سپس برای حل آنها دست‌به‌کار شویم. از جمله اقدامات مورد نیاز، همسوسازی اولویت‌ها بین ذی‌نفعان، ایجاد تعاملات اثربخش و تعیین اهداف قابل اندازه‌گیری و قابل سرمایه‌گذاری است. پیش‌بینی می‌شود بابت اتصال سه میلیارد نفر باقیمانده حدود ۴۲۸ میلیارد دلار هزینه خواهد شد. این اقدامات باید فراگیر باشد و در درازمدت نتایج عادلانه‌ای به بار آورد. در این راستا نه تنها دولت بلکه همه ذی‌نفعان مسئول رفع شکاف دیجیتالی هستند.

فناوری واقعیت افزوده و واقعیت مجازی

همان‌طور که در بخش‌های قبلی گفته شد، کووید-۱۹ درس‌های مهمی به ما خواهد آموخت. یکی از مهم‌ترین آموخته‌های حاصل از این دوران، لزوم آمادگی دیجیتالی برای موقعیت‌هایی است که ممکن است شکل انجام بسیاری از فعالیت‌ها تغییر کند. یکی از فناوری‌هایی که در سال‌های اخیر و به ویژه در شرایط کنونی به شدت در کانون توجه قرار گرفته فناوری‌های واقعیت افزوده (Augmented Reality) و واقعیت مجازی (Virtual Reality) است. فناوری‌های AR و VR یک محیط مجازی را در مقابل چشم کاربر ترسیم می‌کنند. در AR ارزش اولیه واقعیت موجود حفظ و یک نمای فیزیکی زنده، مستقیم یا غیرمستقیم به عناصر دنیای واقعی افراد اضافه می‌شود. در حالی که در واقعیت مجازی (VR) کلیه عناصر درک‌شده از جانب کاربر به وسیله کامپیوتر ساخته شده‌اند. VR و AR مانند هر فناوری دیگری به سرعت در حال رشد هستند. این نشان‌دهنده لزوم اتخاذ یک رویکرد مناسب برای استفاده حداکثری از ظرفیت‌های بالقوه این فناوری و همچنین تنظیم‌گری آن است.

اندازه بازار واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) در سراسر جهان از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰

استفاده از فناوری‌های AR و VR به سرعت در حال سرایت به بسترهای مختلفی مثل کسب‌وکارها، آموزش، صنعت خرده‌فروشی و غیره است. در زمینه آموزش رشته‌های پزشکی از این فناوری برای تشریح آناتومی بدن استفاده می‌شود یا در صنعت خرده‌فروشی از این فناوری برای پرو لباس یا جواهرات قبل از خرید آنها استفاده می‌شود. همچنین می‌توان پیش از خرید وسایل به کمک این فناوری آنها را در محیط خانه مشاهده و سپس اقدام به خرید کرد. رسانه‌های اجتماعی کمک کردند تا بتوانیم با افراد ارتباط برقرار کنیم، اما اشکالی که به آنها وارد است این است که این ابزارها تنها قادر به فراهم کردن ارتباط از راه دور هستند، در حالی که فناوری‌های AR و VR این امکان را فراهم کرده‌اند که افراد به صورت مجازی ارتباط شبه‌فیزیکی نیز با یکدیگر برقرار کنند.

https://pvst.ir/au3

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو