آیا برونسپاری تولید موبایل، تولید ملی است؟ نظر وزارت صمت شاید تغییر کند
وزارت صمت در نامهای به مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسبکار اعلام کرد…
۵ آذر ۱۴۰۳
۲۷ تیر ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۱۵ دقیقه
بانک دولتی هند (SBI) بزرگترین و قدیمیترین بانک این کشور است که بیش از 250 میلیارد دلار دارایی دارد. این بانک، دومین بانک بزرگ جهان از نظر تعداد شعب است و ۱۰هزارمین شعبه خود را در سال 2008 افتتاح کرد. بانک دولتی هند دارای 84 شعبه بینالمللی در 32 کشور جهان و حدود هشتهزار و 500 دستگاه خودپرداز (ATM) است. علاوهبراین، در تعدادی از بانکهای دیگر نیز دارای سهام عمده و یا کامل است. درنتیجه با استفاده بیش از 14هزار و 600 شعبه و نزدیک به دههزار دستگاه خودپرداز، خدمات بانکی خود را ارائه میدهد.
در سال 1959 دولت هند، لایحه بانک دولتی را به تصویب رساند که منجر به در اختیار گرفتن هشت بانک دولتی وابسته و ایجاد یک گروه بانکی دولتی شد. هماکنون عمده سهام بانک دولتی هند در اختیار دولت این کشور است.
برخلاف بانکهای خصوصی، این بانک مجبور به ایفای همزمان دو نقش متفاوت است؛ سودآور بودن در عین توسعه خدمات بانکی در سراسر هند. بنابراین، این بانک، شبکه گستردهای از شعب در سراسر کشور در اختیار دارد که بسیاری از مناطق روستایی کمدرآمد را نیز شامل میشود. این امر، سودآوری بانک را تحت تأثیر خود قرار میدهد. با این حال، شعب این بانک در مناطق روستایی، خدمات بانکی را به دهها میلیون نفر از شهروندان هندی ارائه میدهند و در صورت عدم وجود این بانک، از دریافت خدمات بانکی محروم میشوند. این بدان معناست که SBI نقش بسیار قابل توجهی در زمینه توسعه «فراگیری مالی» در شبه قاره هند دارد.
با اینحال، فقدان ارتباطات و توان مالی مناسب، موجب تاخیر در اتوماتیکشدن عملیات بانکهای هندی در دهه 70 و 80 میلادی شد. در این دوره، اطلاعات مربوط به حسابها عموما در شعب محلی بهصورت نیمهاتوماتیک و یا از طریق ثبت در دفاتر کل بهصورت دستی انجام میگرفت. در دهه نود، اقتصاد هند بهسبب بهرهگیری از نیروی کار ارزانقیمت، بهرهگیری از سرمایههای دانشی و بهبود تکنولوژی ارتباطات از راه دور، رشد سریعی را تجربه کرد که به این کشور امکان میداد تا خدمات تجاری خود را در سطح بینالمللی ارائه کند. اعطای مجوز دولت هند برای ایجاد بانکهای خصوصی نیز به این رشد اقتصادی کمک شایانی کرد. بانکهای خصوصی مانند ICICI و HDFC چشمانداز بانکداری در هند را تغییر دادند.
این بانکها سیستمهای بانکداری متمرکز و کانالهای ارائه خدمات الکترونیکی خود را راهاندازی کردند که به آنها امکان میداد محصولات جدید خود را به مشتریان عرضه و دسترسی مشتریان را به این خدمات تسهیل کنند. درنتیجه بانکهای خصوصی توانستند مشتریان طبقه متوسط و متوسطِ رو به بالای جامعه را جذب کنند. علاوهبراین، بهتدریج بانکهای خارجی مانند استاندارد چارتر (Standard Chartered Bank) و سیتی گروپ (Citigroup) هم در بازار هند، از قابلیتهای مکانیزه پیشرفته خود برای کسب سهم بازار در حوزه بانکداری شرکتی و سایر بخشهای ارزشمند بازار بهره گرفتند.
SBI در دهه نود میلادی تلاش گستردهای برای اتوماتیکشدن انجام داد تا بتواند کلیه شعب خود را مکانیزه کند. بااینحال بهدلیل سابقه استفاده از پردازش محلی و همچنین فقدان زیرساختهای ارتباطات راه دور قابل اعتماد در بسیاری از مناطق، از سیستم توزیعشده که در هر شعبه عملیات را بهصورت محلی انجام میدهد، بهره گرفت. اگرچه این شکل از اتوماتیکشدن، کارایی و دقت شعب را بهبود بخشید؛ اما پیادهسازی عملیات بانکداری متمرکز بهصورت منطقهای، باعث محدودشدن مشتریان به استفاده از خدمات محلی شعب شد. همچنین معرفی محصولات جدید و انجام عملیات متمرکز را با مانع روبهرو کرد. از سوی دیگر، پیادهسازی منطقهای، بانک را از دستیابی به دیدی واحد از حسابهای مشتریان و سایر اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیریهای استراتژیک بازداشت.
در اواخر دهه نود میلادی، مزایای محصولات و کارایی بانکهای خصوصی بهطور فزایندهای در حال رشد بود. آن هم بهگونهای که SBI در حال از دست دادن مشتریان روستایی خود بود و در عین حال، نمیتوانست سهمی از بازار طبقه متوسط بهدست آورد. درحقیقت افرادی که اهمیت و جذابیت فناوری را درک کرده بودند، معتقد بودند که بانکهای دولتی نمیتوانند نیازهای آنها را برآورده کنند. درنتیجه دولت هند، از بانکهای دولتی خواست سیستمهای بانکی خود را مدرن کنند. در پاسخ به تهدیدهای رقابتی و فشار واردشده از سوی دولت، SBI در سال 2000 از شرکت KPMG برای توسعه راهبرد فناوری و نقشه راه مدرنسازی بانک، مشاوره گرفت.
در سال 2002 مدیریت بانک، استراتژی پیشنهادشده از سوی KPMG را تصویب کرد که شامل پیادهسازی سیستم بانکداری متمرکز جدیدی بود. این پروژه شامل اتصال سههزار و 300 شعبه مستقر در مناطق شهری و حومه به سیستم بانکداری متمرکز SBI بود. اهداف SBI از این پروژه در ادامه آورده شده است:
بانک در پیادهسازی سیستم متمرکز با چالشهای عجیبی روبهرو شد. این چالشها شامل پیداکردن سیستم متمرکز جدیدی بود که بتواند تقریبا 75 میلیون حساب را روزانه پردازش کند. این رقم بیشترین میزانی بود که در آن زمان، یک سیستم متمرکز برای یک بانک در جهان، پردازش انجام میداد. علاوهبراین، فقدان تجربه پیادهسازی چنین سیستمی و نیز تعداد بسیار زیاد کارکنان بر پیچیدگی اجرای تراکنشها در سیستمهای موجود در شعب افزود.
این امر باعث شد، برخی نسبت به افزایش بهرهوری پرسنل با استفاده از این سیستم، دچار تردید شوند. چالش دیگر، برآوردهکردن الزامات خاص محصولات SBI بود که بانک را مجبور میکرد تا اصلاحات زیادی در این سیستم متمرکز جدید ایجاد کند. این محصولات شامل سپرده طلا (برحسب وزن)، حسابهای پسانداز دارای امتیاز اضافه برداشت و تعداد بسیار زیادی از دفترچه حسابهای پسانداز بود.
SBI تعدادی پروپوزال از کنسرسیومهای ارائهدهنده و پیشرو در حوزه یکپارچهسازهای سیستمی دریافت کرد. از بین آنها پیشنهادهای ارائهشده توسط IBM و TCS برای بررسی نهایی انتخاب شدند. کنسرسیوم TCS شامل شرکتهای هیولت پاکارد (HP)، FNS استرالیا و شرکت چاینا سیستمز بود.
گرچه SBI به معماری پردازش بههنگام ارائهشده ازسوی FNS با نام سیستم BaNCS، نسبت به معماری بهروزرسانی دستهای کنسرسیوم IBM علاقه بیشتری داشت، اما نگرانیهایی نیز در رابطه با پروپوزال ارائهشده، وجود داشت. ازجمله میتوان به اندازه کوچک و پشتوانه مالی FNS و نیز قابلیت سیستمهای بر پایه UNIX جهت پشتیبانی از الزامات مقیاسپذیری بانک اشاره کرد. درنهایت TCS بهعنوان مسئول اصلاح سیستمهای مورد نیاز و نیز نگهداری نرمافزار SBI انتخاب شد. علاوهبراین، تستهای ارتقای مقیاسپذیری نرمافزار آن در آزمایشگاه HP در آلمان انجام شد تا قابلیت سیستمها برای پشتیبانی از الزامات رشد عملیات بانک، مورد بررسی قرار گیرد. این تستها، قابلیت BaNCs جهت پشتیبانی از الزامات پردازش 75 میلیون حساب و 19 میلیون تراکنش روزانه را اثبات کرد.
سیستم BaNCS دارای معماری سرویسگراست و پلتفرم و پایگاه داده آن مستقل است. علاوهبر SBI، مشتریان BaNCS شامل موسسات مالی دیگری از جمله بانک چین، بانک تراست چین، بانک نگارا اندونزی، بانک ماهاراشترا هند، بانک ملی تجاری عربستان و بانک کورام کره هستند.
قرارداد اولیه در ماه می سال 2002 منعقد شد که مطابق آن سیستمهای سههزار و 300 شعبه تا اواسط سال 2007 به سیستم جدید، تبدیل میشد. TCS در ابتدا حدود ششماه صرف تحلیل فاصله (Gap Analysis) کرد تا تغییرات نرمافزاری مورد نیاز در سیستم BaNCS را مشخص کند. این تغییرات شامل نصب واسطهای مورد نیاز برای بیش از 50 سیستم و نیز بهبود پشتیبانی الزامات محصول بود.
تلاش برای اجرای پروژه از آگوست 2003 زمانی که SBI سه شعبه را بهصورت پایلوت به سیستم BaNCS تبدیل کرد، آغاز شد. با اجرای موفقیتآمیز طرح آزمایشی در این سه شعبه، 350 شعبه که مشتریان با ارزش درآمدی بالا، مخاطبشان بودند، به این پروژه پیوستند. در این مرحله، بانک، پروژه مهاجرت سایر شعب را تعمدا بهحالت تعلیق درآورد تا بتواند مشکلات و موانع را تجزیهوتحلیل و برطرف کند. آنها این مسائل را تحلیل، دستهبندی و اولویتبندی کردند. این امر براساس نوع مسائل و شدت اثرشان صورت گرفت. TCS برای مسائل مرتبط با نرمافزار، نسخه جدیدی ارائه کرد و برای مسائل مرتبط با پرسنل، از آموزش و تغییر روند امور استفاده کرد. پس از تغییر نرمافزار و روندها، SBI، 800 شعبه دیگر را در فاصله زمانی دسامبر 2004 تا مارچ 2005 به سامانه بانکداری متمرکز مهاجرت داد. برخلاف دوره قبلی تبدیل، این شعب عمدتا رویکرد تجاری داشتند.
در دور دوم تغییرات، سیستم و فرایندها بهخوبی عمل کردند و مدیریت به این نتیجه رسید سرعت مهاجرت شعب میتواند شتاب پیدا کند. بنابراین در آوریل 2006 رویکرد استاندارد و مشابه برای تمام شعب، بهمنظور افزایش سرعت فرایند تحول بهکارگرفته شد:
با بهرهگیری از رویکرد استاندارد و مشابه برای تمام شعب، SBI توانست هزار و 200 شعبه را در آوریل و می 2006 مهاجرت دهد و بدینترتیب پروژه تبدیل سههزار و 300 شعبه را دوماه زودتر از آنچه پیشبینی شده بود، به انجام رساند.
پس از اتمام برنامه مهاجرت شعب بانک دولتی هند، مدیران این بانک تصمیم گرفتند تا این پروژه را به هشت بانک زیرمجموعه خود نیز تسری دهند. این فرایند، در این بانکها بین 18 تا 24 ماه زمان نیاز داشت. ششماه نخست برای برنامهریزی، آموزش و ایجاد محیط عملیاتی صرف شد. بهسبب همپوشانی بین شعب بانکهای وابسته، پروژه مهاجرت حدود 30 ماه طول کشید. این پروژه در جولای 2003 در بانک دولتی پاتیالا شروع شد و باقی بانکها نیز از سال 2004 پروژه را آغاز کردند. تا انتهای سال 2005، کلیه شعب بانکهای وابسته به سیستم BaNCS مهاجرت یافتند.
موفقیت در مهاجرتدادن سههزار و 300 شعبه در فاز اولیه پروژه مهاجرت شعب، نشان داد که:
پس از موفقیت در فاز اولیه و نیز نیاز SBI به ارائه محصولات جدید به کلیه مشتریان، برنامه فناوری اطلاعات جدیدی مطرح شد که کلیه شعب بانک را دربرمیگرفت. TCS و بانک نشان دادند که قابلیت پردازش 100 میلیون حساب از طریق یک محیط پردازش یکپارچه و واحد را دارند.
TCS و HP در سپتامبر 2006 تست مقیاسپذیری را انجام دادند تا مشخص شود که آیا سیستمها میتوانند تمامی 100 میلیون حساب SBI را پردازش کنند یا خیر. نکته مهم این بود که در نقطه اوج پردازش آنلاین باید 1500 تراکنش در ثانیه انجام میشد. این تست در آزمایشگاه HP در کاپرتینو کالیفرنیا انجام شد.
برای این کار از دو 32-CPU HP 9000 Superdome برای سرورها و دو پردازنده Itanium Core HP Integrity برای پایگاه داده استفاده شد. تست با موفقیت انجام شد و بیش از هزار و 575 تراکنش در ثانیه بهخوبی پردازش شد تا ثابت شود که این نرمافزار میتواند پاسخگوی نیازهای SBI باشد. علاوهبراین آزمونهای دیگری هم برای سپردهها و وامها انجام شد. پردازش دادههای کل وامهای اعطاشده در طول ماه به یکساعت و پنجدقیقه وقت و برای سپردهها به دو ساعت و بیستوهفتدقیقه نیاز داشت.
با توجه به انجام موفقیتآمیز تست مقیاسپذیری، SBI تصمیم گرفت ششهزار و 700 شعبه باقیمانده را نیز به سیستم BaNCS مهاجرت دهد. این کار از ژوئن 2006 آغاز شد و قرار بود تا پایان 2008 به اتمام رسد. با استفاده از رویکرد استاندارد و مشابه برای تمام شعب که بانک در فاز مقدماتی بهکار گرفته بود، 1400 شعبه تا مارس 2007 سامانههای خود را به سامانه متمرکز بانکداری، مهاجرت دادند. با توجه به اینکه روش پیادهسازی و سیستم BaNCS اثباتشده و باثبات بود، تا پایان جولای 2008 کلیه شعب به سیستم جدید مهاجرت کردند.
پیادهسازی سیستمهای متمرکز در مقیاس بزرگ، پرریسکترین و هزینهبرترین پروژههای فناوری اطلاعات بانکها محسوب میشوند. شکست این پروژهها در بانکهای بزرگ، اصلا پدیدهای عجیب نیست و منجر به زیان مالی و ازدسترفتن فرصتهای کسبوکاری فراوانی شده است. علاوهبراین، شکست پروژهها منجر به تعویق جایگزینی سیستمهای جزیرهای موجود با سیستم متمرکز بانکداری جدید میشود؛ چرا که ریسک شکست در مقابل پتانسیلهای سیستم جدید، بالا ارزیابی میشود.
تاورگروپ (TowerGroup) معتقد است چند عامل کلیدی در موفقیت SBI در پروژه مهاجرت به سامانه متمرکز بانکداری نقش داشتهاند که عبارتند از:
پیادهسازی سیستم جدید هم برای مشتریان و هم برای کارکنان بانک، مزیتهایی بههمراه داشت. برای مثال، این سیستم جدید امکان بازطراحی فرایندها را فراهم کرد. برای این کار 400 مرکز پردازش منطقهای برای کلانشهرها و مناطق روستایی ایجاد شد. گزارش جدید بانک نشان میدهد که بهرهوری کارکنان در پنجسال گذشته، 250 درصد رشد داشته است.
همچنین بانک موفق شد به هدف اصلی خود که ارائه کلیه محصولات و خدمات در شعب مستقر در مناطق روستایی بود، دست یابد. این امر موجب افزایش رشد اقتصادی این مناطق شد و بخش بزرگی از شهروندان هندی را از خدمات مالی بهرهمند کرد.
پیادهسازی سیستم BaNCS شرکت TCS در عین حال باعث شد تا توانایی بانک SBI در ادغام بانکهای وابسته در خود به اثبات برسد. اخیرا این بانک، ادغام بانک ایالتی ساراشترا در خود را هم بهاتمام رسانده است.
SBI بدینترتیب موفق شد تا روند ریزش مشتریان را معکوس کند و حتی سهم بازار بیشتری را هم بهدست آورد. سیستم جدید، بانک را در بهبود و توسعه خدمات نیز کمک کرد. این اقدامات و خدمات جدید شامل استخدام سههزار نیروی جدید فروش، بازطراحی دوهزار و 200 شعبه، افتتاح بیش از هزار شعبه جدید، راهاندازی یک مرکز تماس و یک برنامه جامع برای مهاجرت مشتریان به کانالهای الکترونیکی است.
بانک سپه شرایطی مشابه با بانک SBI هند داشت. برای سپه همزمانی دو اتفاق، باعث شد تا فرایند مهاجرت، پیچیدگیهای خاص خود را داشته باشد. سپه، بهعنوان قدیمیترین بانک ایرانی دارای سیستمهای جزیرهای بود که بهصورت متمرکز با یکدیگر کار نمیکردند. این مساله باعث میشد بسیاری از خدمات را بهسختی به مشتریان بدهند و گسترشپذیری سرویسها هم با یکسری مسائل همراه بود. درحقیقت مدیران بانک سپه به این نتیجه رسیده بودند که تبدیل یک سیستم جزیرهای به یک سیستم متمرکز با قابلیتهای فراوان، منجربه سرعت و کیفیت بالای ارائه خدمات و ورود به بانکداری نوین میشود.
بنابراین حدود سهسال پیش، بانک سپه تصمیم گرفت بیش از 80 جزیره را به یک سامانه بانکداری متمرکز تبدیل کند. البته پیش از این نیز، بانک سپه تجربهای درخصوص متمرکزسازی سامانهها داشت و همین امر حساسیتها را برای اتحاذ تصمیم در این مسیر، سخت میکرد. تنها همین مورد نبود. بانک سپه چندین چالش برای مهاجرت داشت که به اعتقاد من بزرگترین چالش آموزش بود. همچنین معتقد هستم نوع مشتریان خاص این بانک نیز چالش دیگر این بانک بود.
اگر بخواهم کمی به عقبتر بازگردم باید تاریخچه مهاجرت این بانک را بگویم. اواخر سال 1396 مناقصهای برای استقرار و راهاندازی کربنکینگ برای بانک سپه، بین شرکتهای ایرانی که این محصول را تولید میکردند، برگزار شد. پس از بررسیهای فنی بسیار زیاد، «داتین» در این مناقصه برنده و بهاینترتیب، بهعنوان شریک استراتژیک وارد عمل شد.
از آن زمان تا راهاندازی این سامانه اتفاقات زیادی افتاد. پس از ارائه اسناد فنی و تکنیکال و برندهشدن داتین در مناقصه، آزمون سیستمهای ما آغاز شد. این آزمون در دو مرحله انجام شد. یکبار توسط یک شرکت بینالمللی با تجربه تست سامانههای مطرح جهانی و بار دیگر توسط دانشگاه تهران. در هر دو آزمون، نرمافزار کربنکینگ داتین، سربلند بیرون آمد. درحقیقت داتین در تمامی آزمونها و بررسیها حائز صلاحیت شد و خواستههای سپه را برآورده کرد.
پس از آن هم ما برای اینکه این نرمافزار را با قابلیتهای بانک سپه تطبیق دهیم یک پروژه تحلیل شکاف بسیار فشرده داشتیم. در این پروژه، سعی کردیم فرایندها را بومیسازی کنیم تا اختلال، در خدماتی که تاکنون بانک سپه ارائه میداد، ایجاد نشود. این کار، حدود ششماه از آغاز تا شروع پیادهسازی بود.
همچنین برای اینکه آمادگی در تمام ارکان اجرایی پروژه و بانک ایجاد شود ما سه مانور اجرا کردیم که هربار با یکسری سناریوهای خاص، پیادهسازی سیستم را در بانک سپه شبیهسازی کردیم. همینطور تست بار و مانور سهساعته بهرهوری را برای حصول اطمینان از آمادگی، اجرایی کردیم. درنهایت روزهای 19 و 20 تیرماه 1399 با مهاجرت بیگبنگ در حوزه منابع و کارت، توانستیم 83 سیستم را کنار بگذاریم و سیستم اصلی داتین را در بانک سپه پیادهسازی کنیم. در این مهاجرت، سعی کردیم مشتریان، کمترین تغییر را احساس کنند و بدون نیاز به تغییر شعبه، دسته چک، موبایلبانک و اینترنتبانک، به فعالیتهای پیشین خود ادامه دهند. تنها موضوعی که کاربران باید تغییر میدادند این بود که نسخه جدید موبایلبانک سپه را نصب کنند.
پس از تصمیم بانک سپه برای مهاجرت به کربنکینگ جدید، موضوع ادغام پنج بانک در بانک سپه هم پیش آمد. دقیقا مانند بانک SBI هند که بانکهای زیرمجموعه را در یک بانک بزرگتر ادغام کردند. برای اینکه این پنج بانک، بهسهولت در این بانک ادغام شوند نیاز بود که بانک سپه یک کربنکینگ بهروز داشته باشد. درحقیقت انتخاب سامانه جامع بانکداری یکی از پیشنیازهای ادغام بود و از آنجاییکه نیاز به یک زیرساخت فنی مناسب وجود داشت، بانک سپه با وجود سامانههایی که داشت نمیتوانست فرایند ادغام را بهدرستی پیادهسازی کند. درحقیقت کربنکینگ زیرساختی را ایجاد میکند که به موجب آن، افزایش خدمترسانی برای مشتریان بهوجود میآید و از طرفی با دراختیارداشتن گزارشها و تحلیلها برنامه آینده مشخص میشود.
طبق برآوردهای انجامشده، لازم بود تا زمان آغاز مهاجرت بانکهای ادغامی، امکان ارائه خدمات متمرکز و یکپارچه به مشتریان آنها فراهم شود. برای این منظور، درگاه ارائه سرویس بین تمام بانکها و با هدف ارائه خدمات شعبهمحور به مشتریان، راهاندازی شد. همچنین قرار است براساس تصمیم بانک سپه، تا پایان سال، تمام دیتای این پنج بانک، به بانک سپه مهاجرت داده شود. این مهاجرت باعث میشود، بانک سپه گام بزرگی در ارائه سرویس، گسترشپذیری و ایجاد خدمات متنوعتر به مشتریان بردارد و رفتار یکپارچه در کل سطح سازمان داشته باشد.