فرسودگی زیرساخت دیجیتال در آینده به بحران تبدیل میشود
رویداد زیرساخت دیجیتال با هدف بیان دغدغههای فعالان اقتصاد دیجیتال کشور برگزار میشود و فرسودگی…
۱۹ آبان ۱۴۰۳
نتیجه یک تحقیق بینالمللی با عنوان «هدایت رفتار جمعی جهانی» نشان میدهد:
۸ تیر ۱۴۰۰
زمان مطالعه : ۱۳ دقیقه
شبکههای اجتماعی ظرف مدتی کوتاه، به مدل ارتباط انسانها با یکدیگر، ساختار تازهای دادهاند. سکان این کشتی در دست الگوریتمهایی است که برای اکثر ما ناشناختهاند. با اینکه برخی دانشمندان علوم اجتماعی، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی درمورد تاثیر این موضوع روی دموکراسی، سلامت ذهن و روابط ما اظهار نگرانی کردهاند، زیست شناسان و بوم شناسان پیش از این اظهار نظر چندانی در این باره نکرده بوند، اما مقاله جدیدی به نام «هدایت رفتار جمعی جهان» که در مجله علمی PNAS منتشر شد شرایط را تغییر داد.
هفده محقق که در رشتههای متفاوتی از اقلیم تا فلسفه تخصص داشتند معتقدند دانشمندان باید تاثیر گسترده تکنولوژی بر جامعه را با روش «ساماندهی بحران» یا «crisis discipline» مطالعه و بررسی کنند. در روش ساماندهی بحران، دانشمندانی از رشتههای مختلف برای رفع یک مسئله مهم اجتماعی تلاش میکنند. زیست شناسی حفاظت با استفاده از همین روش سعی میکند تا از گونههای در خطر انقراض دفاع کند یا در تحقیقات اقلیمی سعی دارند از گرمایش زمین جلوگیری کنند.
این مقاله با نام کامل «هدایت رفتار جمعی جهانی» (Stewardship of global collective behavior) میگوید عدم درک تاثیرات رفتار جمعی در این تکنولوژی جدید برای دموکراسی و پیشرفت علم خطرناک است. برای مثال، شرکتهای تکنولوژی قادر نیستند بحران شایعاتی که پذیرش ماسک و واکسن را با مشکل مواجه کرده کنترل کنند. مولفان هشدار دادند که اگر این مسئله به خوبی درک و بررسی نشود، پیامدهای ناخواسته این تکنولوژی جدید باعث تشدید مشکلاتی مثل «مداخله در انتخابات، بیماری، تندروی و خشونت، قحطی، نژادپرستی و جنگ» میشود.
این یک هشدار بزرگ و فراخوانی از سوی دانشمندان رشتههای مختلف است و همکاری آنها در این زمینه عمق این نگرانی را نشان میدهد.
وبسایت ریکود (Recode) با جو بککولمن، یک متخصص در مرکز «Informed Public» دانشگاه واشگتن و مولف اصلی این مقاله، و کارل برگستورم، استاد بیولوژی در دانشگاه واشنگتن، صحبت کرده تا فراخوان دانشمندان برای تغییر استفاده از تکنولوژی در زندگی روزمره را بهتر درک کنیم.
این دو مصاحبه به منظور کوتاهی و شفافیت، ترکیب و کمی ویراست شدهاند.
شما در توییتی گفتید که این مقاله یکی از مهمترین مقالههایی است که تا امروز منتشر کردید. چرا؟
کارل برگستروم: من در زمینه همهگیری بیماریهای واگیردار و ویروسهای تنفسی تخصص دارم و به همین دلیل توانستم کارهای نسبتا مهمی در دوران کرونا انجام بدهم. من در مقاله جزئیات را در یک چارچوب تثبیت شده ارائه کردم. پس، میدانید روی این کار دقت خیلی زیادی داشتم.
اما به نظر من نکته خیلی مهم این مقاله دقت و جزئیات آن نیست. این مقاله میگوید: «اینجا یک مشکل بزرگ داریم، این روش فهم آن است و این موضوع برای آینده اهمیت حیاتی دارد.»
این مقاله در واقع میگوید که آژیر خطر طبقه بالا به کار افتاده و به بازوهای اجرایی هشدار میدهد که «ما باید کاری برای حل این مشکل بکنیم و زمان زیادی نداریم.»
این مشکل چیست؟ آژیر خطر برای چه به صدا درآمده است؟
کارل برگستروم: من حس میکنم که شبکههای اجتماعی به شکل خاص و به طور کلی تکنولوژیهای اینترنتی از جمله جستجوی الگوریتمی و تبلیغات کلیکمحور، طریقه دریافت اطلاعات و شکل نظرات ما را تغییر دادهاند.به نظر میرسد این تغییر به گونهای انجام شده که مردم به ویژه نسبت به شایعات و اطلاعات نادرست آسیبپذیر شدهاند.
در یکی از این شایعات، مقالهای پس از یک تحقیق منتشر شد که نشان میداد هیدروکسی کلورین ممکن است درمانی برای کرونا باشد و ظرف چند روز، رهبران جهان این نظریه را ترویج دادند و حالا مردم سعی کردند به این «به اصطلاح» دارو، دسترسی پیدا کنند. در نتیجه این ماده برای کسانی که واقعا برای مشکلاتشان به آن نیاز داشتند در دسترس نبود. این یک مسئله جدید در حوزه بهداشت است.
پس یک شایعه خیلی کوچک باعث انفجار عظیمی شد، موضوعی که پیش از این در اکوسیستم اطلاعاتی امکانپذیر نبود.
حالا میتوانید جوامع بزرگی از انسانها مثل طرفداران نظریه توطئه کیوانان تشکیل دهید که باورهایشان ریشه در واقعیت ندارد. ایدههایی مثل ایده ضدواکسن را به روشهای تازهای منتشر کنید. شما میتوانید به طرق جدیدی باعث ایجاد تضاد شوید.
میتوانید یک محیط اطلاعاتی ایجاد کنید که شایعات به شکل طبیعی در آن منتشر شوند و این جوامع نسبت به اطلاعات نادرست و هدفدار به شدت آسیبپذیر خواهند بود.
جو بککولمن: سوالی که ما میخواستیم به آن پاسخ دهیم این بود: «با توجه به آنچه درمورد سیستمهای پیچیده میدانیم، از روند جامعه در مقیاس بزرگ چه برداشتی میتوان داشت؟»
درست مثل اینکه از مدلهای موش یا مگس برای درک علم اعصاب استفاده میکنیم؛ بخشی از پاسخ این سوال به جوامع حیوانی یا همان گروهها برمیگردد و باید ببینیم رفتار جمعی و البته سیستمهای پیچیده چه اطلاعاتی در اختیار ما میگذارند.
پس هدف ما این است که این رویکرد را گرفته و سپس از طریق آن به جامعه انسانی نگاه کنیم. یکی از ویژگیهای سیستمهای پیچیده این است که سرحدی برای آشفتگی دارند. اگر شما بیش از حد آنها را آشفته کنید، تغییر میکنند. این سیستمها معمولا بدون هشدار، ناگهانی و به شکل فاجعهبار به مشکل میخورند.
ما در بازارهای مالی شاهد این پدیده هستیم، این بازارها ناگهان و بدون هشداری نابود میشوند.
کارل برگستروم: من امیدوارم که این مقاله به نوعی مردم را مقاوم کند. موضوعاتی که در این مقاله به آن اشاره شده کسانی از رشتههای مختلف به آن فکر کردهاند. اینطور نیست که این مشکلات کاملا جدید باشند.
اما امیدوارم که این مقاله به خوبی دامنه اتفاقات و اضطرار رفع این مشکلات را نشان دهد. امیدوارم که این مقاله به نوعی همکاری فرا رشتهای منتهی شود.
پس این مقاله از آنجایی مهم است که تاکید دارد رویکرد ساماندهی بحران باید در دستور کار قرار گیرد و ما مشکل را درک نمیکنیم. ما نظریهای برای این تغییرات که روی نحوه شکلگیری باورها و نظرات مردم تاثیر گذارند، نداریم. همین باورها و نظرات بعدا در تصمیمگیریهای مردم نقش دارند. اما با وجود اینکه خیلی چیزها را نمیدانیم، جلوی تغییر را نمیتوان گرفت و روند تغییر ادامه دارد.
برخی به اشتباه منظور ما را اینطور برداشته کردهاند: «قرار گرفتن در معرض تبلیغات بد است و این موضوع باعث آسیب میشود.» منظور ما این نیست. قرار گرفتن در معرض تبلیغات ممکن است بد باشد. ما نگران این حقیقت هستیم که اکوسیستم اطلاعات فعلی به گونهای بهینهسازی شده که با چیزهایی که برای ما اهمیت دارد در تضاد است؛ مثلا نگرانی درمورد صحت اطلاعات یا تاثیری که اطلاعات روی سلامت انسان، دموکراسی، بهداشت و اکوسیستم دارد.
این مشکلات به حال خود رها شده و حالا در معرض دید قرار گرفتهاند؛ بدون اینکه در این باره فکر شود یا راهنمایی انجام گیرد.
در نتیجه مشکل در محدوده «ساماندهی بحران» قرار میگیرد. درست مثل علم اقلیم که شما زمانی برای بیکار نشستن و بررسی قطعی همه چیز ندارید. در این مقاله هم به موضوع مشابهی اشاره میشود، ما زمان کافی برای انتظار کشیدن نداریم. ما باید همین حالا شروع به حل این مشکلات کنیم.
پاسخ شما به کسانی که فکر میکنند این یک بحران نیست و در تایید حرفشان میگویند خیلیها وقتی اخبار چاپی متولد شد هم چنین نگرانیهایی داشتند چیست؟
کارل برگستروم: خب من چنین نظری درمورد اخبار چاپی را رد میکنم. اخبار چاپی متولد شد و تاریخ را از کار انداخت. ما هنوز در روند بهبودی ظرفیتی هستیم که اخبار چاپی در اختیار مارتین لوتر قرار داد. اخبار چاپی چشمانداز سیاسی اروپا را به شدت تغییر داد و میدانید، بستگی دارد که از کدام سمت تاریخ به آن نگاه کنید؛ ما پس از تولد اخبار چاپی دههها یا حتی قرنها جنگ داشتیم.
خب حالا به هر طریقی که شد بهبود پیدا کردیم؟ بله درست است. اما آیا بهتر بود که از راه مباشرت این کار را انجام دهیم؟ نمیدانم. شاید. این تحولات عظیم در تکنولوژی اطلاعات معمولا باعث خسارت میشوند. ما معمولا امیدواریم که این تحولات در کنار مشکلاتی که برای دانش انسان و دیگر موضعات ایجاد میکنند، پیامدهای مثبت زیادی داشته باشند. اما اینکه ما از این مرحله جان سالم به در بردیم دلیل نمیشود که به یک گذار روانتر و آسانتر فکر نکنیم.
این موضوع من را یاد یکی از انتقادهای هوشمندانه به واکسنهای کووید-۱۹ میاندازد: «ما در دوران بحران طاعون واکسنی نداشتیم. اما با این حال بازهم اینجا هستیم.» ما اینجا هستیم اما به قیمت یک سوم از جمعیت اروپا که در آن بحران تلف شدند.
به نظرم باید این موضوع را درک کنیم. با این حال حتی اگر مطمئن هستید که از دوره گذار زنده عبور میکنید بازهم میتوان از آسیب یک تحول جلوگیری کرد. با این حال حتی به نظر من تضمینی وجود ندارد که ما از این تحول عبور کرده و به سلامت به آن سوی داستان برسیم.
یکی از پیامهای اصلی مقاله این است که عمدتا اطمینان دارند همه چیز درست میشود، مردم بالاخره نظارت بر منابع اطلاعات را یاد میگیرند و بازار در نهایت خودش را اصلاح میکند.
به نظرم براساس این مقاله، دلیل مشخصی وجود ندارد که فکر کنیم این فرض درست است. هیچ دلیل معتبری وجود ندارد که اطلاعات خوب در هر اکوسیستمی که بسازیم به راس آن منتقل میشوند. به همین دلیل ما خیلی نگران این موضوع هستیم.
یکی از دفاعیههای اصلی که در دفاع از شبکههای اجتماعی مطرح میشود این است که فیسبوک و توییتر جایی هستند که مردم ایدههای جدید را به اشتراک میگذارند و دیگر این جریان اصلی نیست که در نهایت پیروز میشود. گاهی ناظران رسانه اشتباه میکنند و شبکههای اجتماعی اطلاعات بهتری را منتشر میکنند. برای مثال کسانی مثل زینب توفکچی (Zeynep Tufekci) خیلی زود و عمدتا از طریق توییتر، در فوریه سال 2020 یعنی خیلی زودتر از CDC (مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها در آمریکا) و اکثر روزنامهنگارن در مورد پاندمی هشدار دادند.
کارل برگستورم: بله، اما برای نگاه به یک شبکه، باید به میزان تاثیر شبکهای آن سیستم نگاه کنید، درست است؟ اگر شخصی در شبکه اجتماعی موضوعی را درست فهمیده اما تاثیر شبکه اجتماعی به معنای ترویج تمایلات ضد واکسن در ایالات متحده شده است تا حدی که نمیتوانیم به مصونیت همگانی برسیم، شبکه اجتماعی تبرئه نمیشود.
من در دهه 90 به شدت نسبت به اینترنت خوشبین بودم. من فکر میکردم که این تکنولوژی ناظران را حذف و به مردمی که توان مالی، اجتماعی و سیاسی لازم را نداشتند اجازه میدهد تا داستان خود را منتقل کنند.
اما غیرممکن است که این موضوعات به حقیقت پیوسته و در عین حال نگرانیهایی که به آن اشاره کردیم هم واقعی باشند.
جو بککولمن: دموکراتیک کردن اطلاعات، اثرات پررنگی به ویژه روی جوامع حاشیهای و کم نماینده دارد. آنها میتوانند وارد فضای آنلاین شده، پلتفرم و صدایی داشته باشند. این فوقالعاده است. با این حال ما چیزهایی مثل نسلکشی مسلمانان در میانمار و شورش ساختمان کنگره (شورش 6 ژانویه در آمریکا به سمت مجلس) را هم در کنار آن داریم و من امیدوارم این گفته اشتباه باشد که ما برای داشتن مزایا، باید این دردها را تحمل کنیم.
ما چقدر اطلاعات داریم که آیا شایعه در یک، پنج یا ده سال گذشته افزایش یافته و این افزایش به چه مقدار است؟
کارل برگستروم: این در واقع یکی از مهمترین چالشهایی است که با آن روبرو هستیم، اینکه ما اطلاعات زیادی نداریم. باید بفهمیم که چطور و تا چه اندازه مردم در معرض شایعات قرار گرفتهاند و این موضوع تا چه اندازه روی رفتار آنها در فضای آنلاین تاثیر گذاشته است. تمام این اطلاعات در انحصار شرکتهای تکنولوژی است که این پلتفرمها را اداره میکنند.
[تذکر ویراستار: اکثر شرکتهای بزرگ شبکه اجتماعی با دانشمندانی که روی تاثیرات پلتفرمها بر جامعه تحقیق میکنند همکاری دارند اما این شرکتها میزان اطلاعاتی که محققان مجاز به استفاده هستند را محدود میکنند.]اینکه ما تاثیر شبکه اجتماعی را به عنوان ساماندهی بحران در نظر بگیریم به چه معناست؟
کارل برگستروم: از نظر من، ساماندهی بحران در واقع شرایطی است که شما تمام اطلاعاتی که باید بدانید را در اختیار ندارید اما زمان کافی برای یافتن آن اطلاعات وجود ندارد.
مسئله کووید در فوریه یا مارس دقیقا به همین صورت بود. ما در زمینه تغییرات اقلیمی هم در همین شرایط هستیم. ما مدلهای بهتری نسبت به 20 سال پیش داریم اما هنوز توصیف کاملی وجود ندارد که این سیستم چطور کار میکند. اما با این حال زمان کافی برای انتظار کشیدن و فهمیدن این موضوع نداریم.
به نظر من سرعت شبکههای اجتماعی در کنار خیلی موضوعات دیگر باعث انتشار گسترده اطلاعات اشتباه شده و این موضوع در آمریکا مشکلات سیاسی را در پی داشته است. به نظر شما چند انتخابات دیگر تا اینکه اوضاع بطور اساسی بهم بریزد فاصله داریم؟
پس برای حل مشکلات خیلی سخت به همکاری فرا رشتهای نیاز داریم. باید راهی پیدا کنیم که کنار هم جمع شده و در مورد تمام این موضوعات صحبت کنیم. اما در عین حال نباید اقدامات را متوقف کنیم.
پاسخ شما به استدلال مرغ و تخم مرغ چیست؟دمدافعان تکنولوژی میگویند: «ما تنها انعکاسی از تضاد دنیای واقعی را به صورت آنلاین شاهد هستیم»، اما هیچ اثباتی وجود ندارد که اینترنت باعث این تضاد شده باشد.
کارل برگستروم: این یک توجیح آشنا است. شرکتهای بزرگ تنباکو از همین توجیح استفاده میکردند، درست است؟ این همان تجارت چیزهای شکدار است. آنها میگفتند: «بله، نرخ سرطان ریه به ویژه بین سیگاریها در حال افزایش است، اما هیچ اثباتی وجود ندارد که این ناشی از آن باشد.»
حالا همین توجیح را درمورد شایعات میشنویم: «بله، مطمئنا شایعات زیادی در فضای آنلاین وجود دارد اما این رفتار هیچ کسی را تغییر نمیدهد.» اما به یک باره دیوانهای با شیپور بوفالو به ساختمان کنگره هجوم میبرد.
این مقاله از مردم میخواهد که خیلی زود تاثیرات ناشی از پیشرفتهای سریع تکنولوژی ارتباطات در 15 سال گذشته را درک کنند. آیا به نظر شما محققان دانشگاه، رهبران دولتی یا شرکتها به اندازه کافی به این موضوع رسیدگی نمیکنند؟
جو بککولمن: کارهای زیادی در این زمینه انجام شده، ما سعی نداریم چرخ را دوباره اختراع کنیم. ما در واقع میخواهیم بر نیاز به اقدام اضطراری تاکید کنیم و برای مقایسه به تغییرات اقلیمی و زیست شناسی حفاظتی اشاره کردیم که با مشکلاتی مشابهی دست و پنجه نرم میکنند. ساختاربندی این بخشها به گونهای است که مثلا تغییرات اقلیمی درحال حاضر همه رشتهها از بوم شناسی تا شیمی را درگیر میکند و به نظر من علوم اجتماعی در رشتههای زیرمجموعه نسبتا متلاشی است و ارتباط چندانی بین آنها وجود ندارد. یکی از هدفهای بزرگ این مقاله نزدیک کردن آنها به یکدیگر بود.
به نظر میرسد که ترس و نگرانی زیادی درمورد تاثیر شبکه اجتماعی وجود دارد. شایعات، اعتیاد به گوشی همراه، همه اینها موضوعاتی است که مردم عادی نگران آن هستند. چرا شما فکر میکنید که توجه زیادی به این مسئله نشده است؟
کارل برگستروم: درسته وقتی درمورد شبکههای اجتماعی با مردم صحبت میکنم، نگرانی زیادی وجود دارد، نگاه منفی دارند و پدر یا مادر بودن هم باعث طرفداری از این دیدگاه میشود. اما تمرکز اصلی معمولا روی تاثیرات فردی است. مثلا: «کودکان من مشکلاتی در زمینه اعتماد به نفس دارند زیرا اینستاگرام به گونهای ساختاربندی شده که برای بینقص بودن و نشان دادن بدن «لایک» میگیرند.»
اما درمورد تغییرات بزرگ ساختاری در نتیجهی شبکههای اجتماعی صحبت چندانی نمیشود. پس ما از مردم میخواهیم به تغییرات بزرگ ساختاری که این تکنولوژیها روی جامعه دارند نگاه کنند.
منبع: Recode