skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

جایگاه چک در اقتصاد امروز جهان

چک‌ها محکوم به مرگند

مینا پاکدل تحریریه

۲۹ مرداد ۱۳۹۴

زمان مطالعه : ۷ دقیقه

شماره ۲۵

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۷ مهر ۱۳۹۸

پیشرفت و توسعه در اقتصاد امروز وابسته به برآورده کردن نیازهای روز کاربر است. در این میان، روش‌ها و استراتژی‌ها به‌ سرعت تغییر می‌کنند و چک، یکی از گزینه‌هایی است که تحت‌ تاثیر این تغییرات قرار گرفته است. امروزه با توجه به دگرگونی‌های پویایی که در تجارت رخ می‌دهد، بانک‌ها وظیفه‌ای سنگین بر عهده دارند. آنها باید با به‌کارگیری نیرویی در حد نیروی هرکول افسانه‌ای و استفاده از نوآوری‌ها، پلی میان سیستم خود و نیازها و خواسته‌های روز کاربر ایجاد کنند تا از هرگونه گسست بین نظام بانکی و کاربران جلوگیری شود. چک از سال‌های دور رواج داشته و تا دوران مدرن نیز حیات خود را ادامه داده و سر پا بوده است. اوج استفاده از چک در بسیاری از کشورهای جهان به اواخر سال ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ بازمی‌گردد؛ اما جایگاه چک‌ها با توسعه‌ بانکداری الکترونیکی به ‌تدریج متزلزل شد. بالطبع در دنیایی که فناوری‌های بسیار پیشرفته به کمک بانکداری آمده‌اند، حرف زدن از چک و روند کلاسیک آن، توجیه‌ ناپذیر به نظر می‌آید. امروزه استفاده از چک در بسیاری از کشورهای اروپایی منسوخ شده است و دیگر نقل ‌و انتقالات از طریق دسته‌چک انجام نمی‌پذیرد. در واقع باید گفت چک در اقتصاد پسامدرن جایگاه پیشین را ندارد؛ زیرا فناوری‌ها و مکانیسم‌های هوشمند الکترونیکی در رقابت پیروز شده‌اند و توانسته‌اند جایگزین کاربرد دسته‌چک در سراسر جهان شوند. وضعیت امروز چک در مناطق مختلف جهان امروزه در بسیاری از کشورها مثل نروژ، هلند، آلمان و سوئد، پرداخت از طریق چک‌های کاغذی کنار گذاشته شده است. لهستان استفاده از چک را از سال ۲۰۰۶ به دلیل کاهش شدید استقبال مردم از نظام بانکی خود حذف کرده است. حتی در کشورهایی مثل استرالیا، کانادا و آمریکا که معاملات با استفاده از چک‌ها انجام می‌شود، چک‌های کمتری نوشته می‌شود و شیوه‌های پرداخت الکترونیکی رایج‌تر است. در دیگر کشورها نیز با توجه به...

شما وارد سایت نشده‌اید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.

وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

این مطلب در شماره ۲۵ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۲۵ پیوست
دانلود نسخه PDF
http://pvst.ir/1tw
مینا پاکدلتحریریه

    کارشناسی ادبیات انگلیسی را که گرفتم دیگر مطمئن بودم کلمه‌ها را اگر در گفتار شفاهی کم می‌آورم، در نوشتار توی مشتم هستند و از لای انگشت‌هایم لیز نمی‌خورند. در آن سال‌ها ترجمه می‌کردم و ویرایش. در گیرودار پایان‌نامه ارشد فلسفه بودم که برای یکی از ویژه‌نامه‌های پیوست چند گزارش ترجمه کردم و قرار شد پاره‌وقت کار کنم. آن‌موقع‌ها دفتر پیوست خانه دوطبقه قدیمی‌ای بود که حیاطش درخت داشت، ایوانش بزرگ بود و آسمان معلوم. جای‌گیر شدم طبقه هم‌کف در اتاق میثم. در واقع او و مهرک بودند که به من چم‌وخم روزنامه‌نگاری را یاد دادند؛ اینکه چطور باید یادداشت و گزارش نوشت یا کنداکتور بست؛ چطور نباید ترسید و از قالب سفت‌وسخت آکادمیک بیرون آمد. حالا تقریبا ده سالی از آن روز اول می‌گذرد. در این سال‌ها با چند ماهنامه و فصل‌نامه دیگر و نشرهای مختلف همکاری کرده‌ام و همچنان و همیشه در پیوست مشغول بوده‌ام. اینجا محل کار من نیست؛ خانه من است و آدم‌هایش کسانی‌اند که تو را همان شکلی که هستی، می‌پذیرند، با همه ضعف‌ها و قوت‌ها، با همه روشنایی‌ها و تاریکی‌ها.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو