skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

اخبار

ناصر نیکورای نویسنده میهمان

آیا نظارت اینترنت در اتحادیه اروپا با الگوبرداری از چین سخت‌تر خواهد شد

ناصر نیکورای
نویسنده میهمان

۸ فروردین ۱۴۰۰

زمان مطالعه : ۶ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۴ فروردین ۱۴۰۰

نظارت شدید دولت چین بر محتوای اینترنتی، کاربران اینترنت را به استفاده از فضاهای مجازی زیرزمینی‌کشانده، فضاهایی که امکان نظارت بر آنها بسیار سخت‌تر است. اتحادیه اروپا به درستی به دنبال کاهش نفرت­ پراکنی و اطلاعات نادرست بوده و خوب می‌داند که هرگونه تنظیم‌­گری باید اقدامی متعادل میان حفظ امنیت و تضمین آزادی بیان باشد. با این حال، به نظر می‌رسد در حال حاضر اتحادیه اروپا به سمت و سویی  پیش رفته است که امنیت را در اولویتی بالاتر از آزادی قرار داده و این رویکرد، مشابه رویکرد نگران کننده پکن در دو دهه اخیر است. این در حالی است که تجارب به‌دست آمده در چین،  ثابت کرده است که قربانی کردن آزادی به پای امنیت، راهکار مناسبی نیست.

حکومت­‌ها از طریق وضع قواعد مختلف و ایجاد مسئولیت برای پلتفرم‌ها، به دنبال بهبود سطح تعدیل محتوا هستند؛ اما به این منظور حکومت‌ها صرفاً نشانه‌های بیرونی مشکلات را حل کرده و در زمینه رفع علل بنیادین محتوای مضر و گمراه کننده، اقدام کمتری انجام نداده‌اند. برای نمونه شهروندان چینی توانسته‌اند در طول زمان با پیدا کردن راه‌های گریز ویژه‌ای، اقدامات دولت در زمینه مسدود کردن محتوا را دور بزنند.

در چنین شرایطی کاربران پلتفرم‌های رایج که با هنجارهای الزام شده از سوی تعدیل‌کنندگان محتوا مخالف هستند، به برقراری ارتباط در محیط‌های کمتر شناخته شده روی می‌آورند، در نتیجه گرچه ممکن است در ظاهر همه چیز خوب به نظر بیاید، اما در حقیقت تهدید‌ها بزرگتر و ارزیابی آن‌ها دشوارتر می‌­شود.

قطعاً اگر از یک سیاستگذار بلژیکی بپرسید که رویکرد نمونه‌ای را در زمینه تنظیم‌گری اینترنت نام ببرد، پاسخ او رویکرد چین نخواهد بود. ابزارهای به شدت پیچیده چین در مسدود نمودن وب‌سایت‌ها و نظارت بر اینترنت و رفتار کاربران، باعث انتخاب لقب «دیوار آتشین بزرگ چین» برای سیاست­های مرتبط با اینترنت این کشور شده است.

چین زیرساخت فنی و نهادی عظیمی را برای رصد، نظارت، حذف و مسدود کردن محتواهای انتشار یافته از سوی کاربران، ایجاد کرده است. برای حکومت­های دموکراتیکی که با معضلاتی همچون اطلاعات نادرست، نفرت‌پراکنی و دخالت در انتخابات دست و پنجه نرم می‌کنند، رویکرد کشور چین الگوی مناسبی نیست. با این حال، تعاملات فعلی میان سیاستگذاران، شرکت‌ها و کاربران در اتحادیه اروپا، در واقع مشابه تعاملات این بازیگران، طی دو دهه گذشته در چین است.

سیاستگذاران اروپایی در مواقعی که عقاید عمومی بیان شده در فضای مجازی موجب تهدید ثبات سیاسی آنها می‌شوند، در پی افزایش کنترل بر فضای مجازی بوده و شروع به تعدیل محتوا می‌کنند؛ اما در این مسیر، از تنظیم‌گران برای حذف و تعدیل محتوا راهنمایی می‌خواهند. در سوی دیگر این ماجرا هم عده‌ای‌از کاربران ناراضی برای سازمان‌دهی و  اظهار آزادانه عقاید خود به دنبال یافتن فضاهای جایگزین می‌روند.

خشمگین‌ترین این کاربران ممکن است دست به خشونت یا اعتراضات خرابکارانه بزنند که خود منجر به افزایش کنترل و نظارت بر پلتفرم‌ها از سوی حکومت شده و حتی مشکلات پیش گفته را نیز حادتر می‌‌کند. توجه به این نکته، برای بازداشتن اتحادیه اروپا از تکرار اشتباه چین در تنظیم‌گریِ از بالا به پایینِ آزادی بیان، ضروری است.

کمیسیون اتحادیه اروپا به ریاست اورسولا فان دِر لِیِن، اخیراً اهداف خود را در زمینه دستیابی به یک استراتژی دیجیتال جدید اعلام کرد و اکنون در انتظار بازخورد گرفتن در مورد ایده‌هایی همچون تقویت نظارت بر محتوا است. برخی شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک و توییتر که مدت‌ها مخالف دخالت‌های حاکمیتی بودند، اکنون متوجه جوانب مثبت این امر شده‌اند. به این‌ترتیب فیسبوک نظرات خود را در قالب گزارشی از امور ارائه داد و مارک زاکربرگ،مدیرعامل این شرکت، نیز در ماه فوریه، پرونده خود را نزد سیاستگذاران بروکسل، ارائه کرد.

از نظر شرکت­ها، مقصر نشان‌ دادن تنظیم گران درباره دخالت­های نامطلوب برای کاربران، نسبت به مواجهه با انتقادات عموم در زمینه خود­تنظیم‌گری که از دیدگاه بعضی اهمال‌کارانه و از دیدگاه عده‌‌ای دیگر بسیار سختگیرانه است، آسان­تر است. فیسبوک و سایر غول­های این عرصه، متوجه شده‌اند که خود­تنظیم­گری، استراتژی مناسبی از نظر تعامل با عموم نیست.

ببر کاغذی

اقدامات شبکه های اجتماعی در زمینه خودتنظیم‌گری (از طریق آموزش دادن به کاربران و سپس دریافت گزارشات آنها)، در مساله مربوط به دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و اخبار جعلی، ناموفق بوده است؛ چراکه شرکت­ها دریافته‌اند که خودتنظیم‌گیری، آن­ها را ملزم به تعیین کردن مرزهای آزادی بیان می‌کند و این امردر میان شهروندان کشورهای لیبرال دموکرات (یعنی مشتریان آنها) پذیرفته نیست.

حکومت­ها برای اصلاح فضای مجازی، به مرور زمان متوجه خواهند شد که برای نظارت بر اینترنت و ملزم کردن شرکت­ها به حذف و مسدود کردن محتوا در راستای حفظ امنیت، نیازمند ایجاد ظرفیت­هایی ویژه‌ای هستند. در واقع این همان بازی موش و گربه‌ای است که در چین شاهد هستیم. نکته جالب آن است که حکومت چین علی‌رغم موفقیتش در ایجاد بزرگترین دستگاه نظارت نهادی در جهان، برنده این بازی نیست. هراس از چالش‌های امنیت عمومی، حکومت چین را به طور روزافزون در این گودال فرو خواهد برد. کاربران اینترنت در کشور چین، به دفعات توانسته‌اند که از طریق روش‌هایی همچون انتقال گفتگو‌های خود به چت‌روم‌های بازی‌ها و یا استفاده از VPN برای رد شدن از این دیوار آتشین، نظارت حکومتی را دور بزنند.

پلتفرم پخش زنده Bilibili  (که کاملا بر سرگرمی افراد متمرکز است) تنها یکی از چندین وب‌سایتی است که حکومت در برابر آن دست به اقدامات شدیدی زده‌ است. البته این رویکرد از اواسط دهه ۹۰ میلادی در جریان بوده است. در این پلتفرم، کاربران می‌­توانند با پخش­‌کنندگان محتوای زنده تعامل کرده و در مورد ویدیوهای آن­ها، اظهار نظر کنند. اما گاهی اوقات گفت‌وگوها در بستر این پلتفرم رنگ و بوی سیاسی به خود می­‌گیرند و همین امر منجر به بروز حساسیت های حکومتی نسبت به آن شد. نهایتا این وبسایت در سال ۲۰۱۹ از بعضی اپلیکیشن­های گوشی­‌های هوشمند حذف شد.

سرخوشی از قتل در Twitch

تیراندازی‌های مرگبار سال ۲۰۱۹ در یک کنیسه در شهر هال آلمان، از سوی شخص مهاجم به طور زنده در پلتفرم Twitch پخش شد و این تصمیم او، اصلاً اتفاقی نبود. دلیل انتخاب این پلتفرم از سوی شخص مهاجم به این  علت بود که پلتفرم Twitch اکثراً برای بازی کردن مورد استفاده قرار می­‌گرفت و بستری رایج برای نشر عقاید افراطی راست‌گرا شناخته نمی‌شد و به همین دلیل فعالیت در این پلتفرم غیر رایج و دور از نظارت، برای شخص مهاجم آسان‌تر بود.

پس از این اتفاق، سیاستگذاران آلمانی لایحه پیشنهادی برای اصلاح قانون سال ۲۰۱۸ ناظر بر نظارت بر محتوا را ارائه کردند که به موجب آن، اختیارات بیشتری در رابطه با محتوای پلتفرم‌ها و سوق داده‌ شدن کاربران به وب‌سایت‌های غیر جریان اصلی، به مجریان قانون اعطا شد.

با این حال لازم است اتحادیه اروپا به این نکته توجه کند که مسدود کردن محتوا، صرفاً موجب دشواری بیشتر و افزایش هزینه‌های کنترل محتوای نامناسب می‌شود و می‌تواند به مصرف شدن مالیات‌های پرداختیِ مردم برای ساخت‌ نهادهایی منجر شود که تنها شایسته یک حکومت‌ نظارتی هستند.

اتحادیه اروپا باید به دقت به مسیری که پیش‌گرفته و عواقب بالقوه آن برای آزادی بیان و به‌طور کلی‌ آزادی‌های مدنی توجه کند. اگر این مسیر به اتاق‌های پژواک نفرت‌پراکنی بیرون پلتفرم‌های رایج و نظارت بیش از پیش حاکمیت بر مردم منتهی شود، چطور؟  زمان آن رسیده که اروپا به رویکردهای جایگزین تعدیل محتوا توجه کند و از این طریق مدلی طراحی کند که با خود مشکل و نه صرفاً نشانه­‌های بیرونی آن برخورد می‌کند.

منبع: euobserver

http://pvst.ir/9s6
ناصر نیکوراینویسنده میهمان

    نویسنده مهمان

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو