شهردار تهران: «شاتل سرویس» ۲۵۰ هزار سرویس ارائه کرده است
شهردار تهران با تحسین فعالیتهای «شاتل سرویس»، اعلام کرد این شرکت تاکنون ۲۵۰ هزار سرویس…
۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۸ آبان ۱۳۹۹
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
سال ۲۰۱۷ که موضوع بلاکچین و رمزارزها بحث داغ و جذاب روز بود، هرروز یک پروژه یا ایده «انقلابی» از سوی توسعه دهندگان نرم افزارها مطرح می شد. سیستم مالی غیرمتمرکز، ردیاب تورنت غیرمتمرکز، سیستم مستندات اداری غیرمتمرکز؛ همه چیز و همه پروژهها به شکل غیرمتمرکز تعریف میشدند و معلوم نبود آیا نیازی به غیرمتمرکز شدن تمامی این پروژهها بود؟
به گزارش پیوست، استفاده بیش از حد از عبارات «شفاف»، «توزیعی» و «برپایه بلاکچین» باعث شد تا مقالات خبری یک شکل واحد پیدا کنند. هرچه به اوج قیمت بیتکوین در سال ۲۰۱۷ نزدیکتر میشدیم اسامی پروژههای بیشتری در این زمینه به گوشمان میخورد: «سیستم پرداخت اتریومی برای کارکنان صنعت گوشت» و بسیاری از پروژههای عجیب اینچنینی.
آیا کسی به این پروژهها احتیاجی داشت؟ پاسخ در بسیاری از موارد منفی بود. از تمامی پروژههایی که براساس بلاکچین معرفی شدهاند به نظر تنها ۳۰ مورد آنها در حال حاضر ارزش سرمایهگذاری دارند. به چند مورد از پروژههای شکست خورده نگاهی میاندازیم و دلایل شکست را بررسی کنیم.
در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، گزارشاتی منتشر شد که نشان میداد تلگرام قصد دارد پلتفرم بلاکچین و رمزارز خاص خود را عرضه کند. رمزارز TON که با نام گرم هم شناخته میشد قرار بود براساس شبکه باز تلگرام فعالیت کند و بلاکچین TON در قلب این پلتفرم قرار گیرد. توسعه دهندگان در سپیدنامهها یا گزارش دقیق اولیه اعلام کردند که میتوان از این ارز در آینده به عنوان رمرارز استاندارد برای معاملات رایج در زندگی روزمره استفاده کرد.
گفته میشد که بیتکوین طلای دیجیتال و اتریوم پلتفرم فروشهای عمده است اما TON قرار است به جایگزینی برای پول سنتی و سیستمهای پرداخت قدیمی از جمله ویزا و مسترکارت تبدیل شود. براساس این سپیدنامهها دیگر رمزارزها امکان جذب کاربران کافی ران نداشتهاند. تلگرام همچنین ادعا میکرد که با توجه به تخصصی که در زمینه ذخیره داده به صورت توزیعی دارد میتواند سیستمی معتبر برای استفاده گسترده از این رمزارز ارائه دهد.
در حالی که ادعای این شرکت تا حدی درست بود اما آیا تلگرام که تجربهای در زمینه امور مالی و خدمات مالی ندارد میتواند چنین خدمتی را ارائه دهد؟ چطور تلگرام میتواند این ارز را از دیگر محصولات مشابه متمایز کند؟ آیا استفاده از این رمزارز در مقابل سیستمهای مالی سنتی و متمرکز مزیتی نیز برای کاربران خواهد داشت؟
پاسخی برای این سوالات وجود نداشت اما با این وجود عرضه عمومی این رمزارز در سال ۲۰۱۸ موفق ظاهر شد. این شرکت توانست ۱.۷ میلیارد دلار جذب سرمایه کند.
با این همه در ادامه راه مشکلات زیادی ایجاد شد. در ۱۲ ماه می سال ۲۰۲۰ پاول دوروف اعلام کرد که پس از جدال قانونی با کمیسیون سهام و معاملات ایالات متحده تلگرام رسما خود را از این پروژه کنار خواهد کشید. بله این شرکت منابع قانونی لازم برای پیشبرد این ایده را در اختیار نداشت. میتوان گفت که دشواریهای فنی و رقابت شدید بازار نیز نقش مهمی در این موضوع داشتند.
از اقداماتی که از سوی شرکتهای مختلف در سال ۲۰۱۸ صورت گرفته میتوان به این نتیجه رسید که شرکتهایی که برای یک حوزه کاری آماده نیستند با حرکت و سوار شدن بر موجب بازار و ایدههای بلندپروازانه تنها توهمی از یک موج جدید را ایجاد کردند.
پِتچینها به عنوان سیستم مدیریت اطلاعات جهانی و پلتفرم معامله در بازار حیوانات خانگی معرفی شدند. براساس مقالات منتشر شده در رسانهها، این سیستم به کاربران اجازه میدهد که دادههای حیواناتی که در خانهها و پناهگاههای آنها زندگی میکنند را حفظ و نگهداری کنند. هدف از این پروژه ایجاد یک شبکه از مالکان حیوانات خانگی، متخصصان، سازمانها، ارائه دهندگان خدمات و داوطلبان نگهداری از حیوانات بود. این سیستم نیز همانند بسیاری از دیگر پروژهها قصد داشت از بلاکچین و تکنولوژی دادههای بزرگ استفاده کند. بودجه اولیه قرار بود از طریق عرضه یک ارز جمع آوری شود.
سوال اینجاست که آیا جهان به یک پلتفرم اطلاعاتی و معاملاتی براساس بلاکچین برای بازار حیوانات خانگی نیاز دارد؟ به نظر میرسد تمرکز گرایی در این حوزه مشکلی تا به امروز ایجاد نکرده است. فروشگاههای حیوانات خانگی معمولا از سوی مشتریان با تحلیل و بررسی آنلاین و آفلاین انتخاب میشوند.
مشکلاتی که میتوان گفت کاربران در این بازار با آن مواجه هستند اطلاعات نامطمئن درمورد سلامت یا مالکان قبلی حیوان خانگی است. با این وجود این مشکلات یک مسئله قانونی هستند که احتمالا تکنولوژی بلاکچین قادر به حل آن نخواهد بود.
همچنین قوانین رفاه حیوانات در کشورهای مختلف متفاوت است و درنتیجه نمیتوان یک پلتفرم واحد بینالمللی برای این بازار ارائه کرد. تیم پشتیبان این پروژه تقریبا بی نام و نشان و بدون تجربه قبلی بود. حتی نمیتوان گفت که نامهای ارائه شده افراد واقعی هستند یا خیر. با وجود تلاشهایی که برای جذب سرمایه انجام گرفت اما بودجه قابل توجهی جمع آوری نشد و در حال حاضر وبسایت رسمی این پروژه غیرفعال شده است.
یکی دیگر از پروژههای مرده نیز ایدهای کار نشده و بی اساس به نام ویکیتوکن است. ویکیتوکن یک توکن برپایه اتریوم به نام 20ERC- است که قرار بود به عنوان ابزاری برای پرداخت در دانشگاه کریپتو استفاده شود. این پلتفرم که براساس پروژه بیتکوین ویکی ساخته شده بود به عنوان یک سیستم آموزشی کاملا مستقل، نامتمرکز و بدون سانسور توصیف میشد.
دورههای آموزشی دانشگاه کریپتو قرار بود از سوی اعضای جامعه این پروژه تهیه شوند. قرار بر این بود که این اعضا در ازای نوشتن مقاله و ارائه دورههای آموزشی توکنهای 20ERC- دریافت کنند. این توکنها سپس در بازارهای رمزارزی قرار خواهند گرفت و امکان تبدیل آنها وجود خواهد داشت و شما میتوانستید از این توکنها برای خرید دورههای آموزشی در دانشگاه کریپتو استفاده کنید.
ایده این پروژه اولین بار در سال 2018 مطرح شد و از همان ابتدا نیز منطقی به نظر نمیرسید. اول از همه اینکه چه دانش پنهانی در صنعت رمزارزها وجود دارد که قرار است با استفاده از سیستمهای پرداخت توکنی در اختیار کاربران قرار گیرد؟ این دانشگاه چطور با مطالب و محتوای رایگان موجود در اینترنت رقابت خواهد کرد؟
از لحاظ نظری چنین چیزی امکان پذیر است همانند آنچه در وبسایت آموزشی کورسرا ارائه میشود. میتوان گفت که دانشگاه کریپتور نیز همانند کورسرا به یک پلتفرم برای دسترسی به مشتری و آموزگار تبدیل می شود. اما با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود.
ارزش یک محصول آموزشی به شهرت خالق آن است. اکثر دورههای آموزشی کورسرا توسط برنامههای آموزش دانشگاهی تهیه میشود و موسساتی مشهور و با سابقه آنها را ارائه میکنند و شما در این دورهها میتوانید با معلم و دیگر متخصصان آموزشی در ارتباط باشید. پس از پایان دوره دانش آموز مدرکی دریافت میکنند که از سوی شرکتها و موسسات آموزشی بزرگ به رسمیت شناخته خواهد شد. تمامی این فاکتورها ارزش این دورهها را بالا میبرد و به همین دلیل مردم هزینه مورد نیاز برای آن را پرداخت میکنند.
اما پروژه ویکی توکن تقریبا در تمامی زمینههایی که گفته شد به مشکل برمیخورد. این پروژه با هیچ موسسه بزرگ یا دانشگاه مشهوری همکاری نخواهد داشت. همچنین زمینه خاصی که دراین پروژه مد نظر است یعنی رمزارز و بلاکچین نیز در حال حاضر متخصصان بزرگی در حوزه آموزش ندارد و همچنین این پروژه نیز نشان نمیدهد که افرادی با مشخصات خاص و ویژگیهای خاص در آن حضور نخواهند داشت. پس آیا جستوجو در یوتیوب یا دیگر منابع رایگان اینترنتی سادهتر نیست؟
در اکتبر سال ۲۰۲۰ وبسایت این پروژه نیز پس از مدتها سکون از دسترس خارج شد و حسابهای شبکه اجتماعی این پروژه نیز چند سالی است که غیرفعال شدهاند.
پروژههایی که در بالا توضیح دادیم مزیت خاصی نداشتند و تنها به جریانی پیوستند که در آن زمان پرطرفدار بود. یکی از قوانین مهم بازاریابی میگوید: مشکلی را بفروشید که باید حل شود، نه محصولی که ارائه میکنید. توسعه دهندگانی محصول، ابتدا به نیازهای مشتری فکر میکنند. اگر چنین رویکردی وجود نداشته باشد همانند پروژههایی که گفته شد موفقیتی در کار نخواهد بود.