دیوید لیون انسان عجیبی است. به عنوان یک معلم طرفداران زیادی ندارد اما در جایگاه یک متفکر تاثیر پررنگی داشته است. از هیاهو و نمایش بیزار است اما به خصوص در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته و جنبشهای حمایت از آزادیهای مدنی هر روز بیشتر تحت تاثیر افکار او قرار میگیرند. علاقهای به سخن گفتن در مورد زندگی خصوصیاش ندارد و ترجیح میدهد در مورد ایدههایش صحبت شود. دوست دارد به واسطه مطالعات پژوهشی و کتابهایش شناخته شود. معتقد است بزرگترین خوشبختی درگیر شدن با یک کار پژوهشی و کنار گذاشتن همه درگیریها و دغدغههای دیگر، حتی تدریس است. برخلاف آنچه به زبان میآورد، چندان حوصله کشمکش کردن درباره افکار و نقد ایدههایش را ندارد. در نهایت تاکید میکند «جامعه نظارتی» یک مفهوم است نه یک نظریه.
این پرسش را از همه میپرسم: به نظر شما ظهور عصر جدید -هر نامی که بر آن بگذاریم، مثلا جامعه اطلاعاتی- نتیجه یک تغییر جدی در سطح هستیشناسانه است یا نتیجه یک تحول در سطح معرفتشناسانه؟ این سوال یکی از مباحثی است که مورد کشمکش فکری است. برخی معتقدند اصلا مهم نیست تحول در سطح هستیشناسی باشد یا در سطح معرفتشناسی؛ مهم این است که عملا با یک تحول جدی مواجه هستیم؛ خوب یا بد، قطعیت عصر حاضر است. من اعتقاد دارم تحولات ناشی از فناوری جدید در سطح معرفتی تغییر ایجاد کرده و هستیشناسی تغییری نکرده است. ظهور جنبشهای جدید و قدرت گرفتن جنبشهای زیستمحیطی، فمینیستی، بنیادگرایی و استقلالطلبانه قومی همگی در سطح معرفتشناسی قابل تحلیل است. این تحول با آنچه در دوره رنسانس [در غرب] پیش آمده، متفاوت است. جامعه مدرن رابطه انسان را با آسمان قطع کرد و او را تنها رها کرد. این یک تحول هستیشناسانه بود که بر همه چیز تاثیر گذاشت و حتی باعث شد تعریفی که ما از انسان داریم، خلق شود. اما تحولات ناشی از فناوری جدید و فرهنگ پستمدرن در واقع پارادایم شیفت معرفتی است. [...] متفکران پستمدرن اعتقاد دارند وضعیت موجود را نمیتوان با رویکرد جامعهشناسی تحلیل کرد و ما نیازمند چارچوب تحلیلیروشی متفاوتی هستیم. مثلا جنبشهای اجتماعی را مثال میزنند. اما شما تاکید میکنید این تلقی نادرست است و رویکرد جامعهشناسی پاسخگوی همه این سوالات است. جنبشهای سالهای اخیر را که به شدت متکی بر فناوری جدید هستند، چگونه میتوان با چارچوب جامعهشناسی تحلیل کرد؟ به جنبشهای فمینیستی نگاه کنید! با وجودی که اکثریت غالب آنها به شدت متاثر از گفتمان پستمدرن هستند اما دقیقا در حوزه جامعهشناسی قابل تحلیلند. اتفاقی که افتاده این است که جامعه اطلاعاتی از یک سو به آنها امکان «بیان» و از طرف دیگر قابلیت «تجمیع» داده است. درک این موضوع برای تحلیل دیگر...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.