حقیقت این است که هم مشکلات اینترنت به طور کلی و اینترنت ثابت به طور خاص در تمام دوران ارائه این سرویس وجود داشته است و علت اصلی آن را باید در ساختار شبکه ارتباطی انحصاری مخابراتی جستوجو کرد که اندکی بعد از راهاندازی این سرویس در کشور از دولت جدا و به نوعی به بخش خصولتی واگذار شد. منطقاً چنین شرکتی وقتی شبکه اصلی ارائه سرویس ثابت را در اختیار دارد، باید طبق ضوابط و قواعدی عمل کند که چنانچه قرار باشد بخش خصوصی مسئولیت ارائه سرویس اینترنت و توسعه آن را بر عهده بگیرد- که طبق مجوزها منطقاً چنین بود- نه تنها مانعی در این راه ایجاد نکند بلکه امکانات توسعه را در اختیار دارندگان مجوز بگذارد؛ ولی در عمل وقتی شرکت مخابرات خود به مثابه رقیب با امکانات برتر وارد بازار فروش شد، عملاً و مستقل از نیت مسئولان، چنان قواعدی نمیتوانست به درستی اجرا شود. اکنون نیز تنها راهحل عملی توسعه اینترنت ثابت کشور نگاهی مجدد و متفاوت به این موضوع است که نیاز به تصمیمات در سطوح ارشد تصمیمگیری کشور دارد و بعید است با تصمیمات موردی و مقطعی راه توسعه فناوریهای جدید، در حد توانایی و نیاز کشور گشوده شود. آیا همچنان قرار است مخابرات توسعه شبکه فیبر نوری کشور با امکانات موجود و مشکلات فعلی شبکه سیمی و قدیمی و بازسازینشده را در اختیار داشته باشد یا قرار است شرکتهایی خصوصی لااقل در بخشهایی از کشور شبکه مستقل ایجاد کنند؟ اگر قرار است بخش خصوصی این کار را انجام دهد، نیاز به سرمایهگذاری زیادی دارد که حتی در صورت تامین آن میبایست بازگشت سرمایه در چارچوب طرح منطقی تجاری تضمین شده باشد که وقتی گرانترین اینترنت دنیا را بخش خصوصی از شرکت انحصاری زیرساخت میخرد و باید به ارزانترین قیمت بینالمللی بفروشد، چگونه ممکن است چنین طرح تجاری پاسخگوی سرمایهگذار باشد؟ در کشور...