تامین اجتماعی و پلتفرمهای سلامت دیجیتال بر سر میز مذاکره نشستند
سازمان تامین اجتماعی تعامل و مذاکره با پلتفرمهای سلامت دیجیتال را آغاز کرده است و…
۱۶ مهر ۱۴۰۳
۲۱ بهمن ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۲ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۳ بهمن ۱۳۹۸
در آخرین روزهای جشنواره، تماشای «روز بلوا» در ارتباط با موضوع این سری از یادداشتها، به مثابه محکمتر زدن آخرین ضربه بود. به این معنا که وقتی فناوری به عنوان ابزاری کارآمد برای قشری از جامعه مثل روحانیت، به تصویر کشیده میشود که احتمالاً آخرین گروهی به نظر برسند که درگیر این فضا شوند، نشان میدهد که کار از کار گذشته و دیگر نادیده گرفتن این دنیای جدید، غیر ممکن است.
داستان «روز بلوا» به همین فسادهای مالیِ به گوش آشنای این روزهایمان باز میگردد. اینکه یک حساب کلان بانکی خالی شود، فردی متواری شود و مردمانی در پی باز پسگیری حق خود در مقابل مؤسسهای اعتباری تحصن کنند. اما ماجرا، از آنجایی به ما مربوط میشود که قهرمان داستان که اتفاقاً روحانی شناخته شده و بانفوذی است، برای کشف چگونگی این ماجرا و بازگرداندن آبروی رفته خود به یک جوان به اصطلاح خوره اینترنت پناه میآورد که او برایش به قولی «رَد همه چیز و همه کَس را بزند».
روحانی جوان به دنبال برادر متواریاش میگردد که در اوج استیصال به پیشنهاد یکی از شاگردانشان با جوانی ملاقات میکند که تخصصش پیدا کردن گمشدههاست. نگاه فیلم به این دنیای جدید نه با ترس و وحشت که کاملاً کارکردگرایانه است. جوان لپتاپ به دست است و آواره که به اقتضای شغلش، از این خانه به آن خانه به دنبال «اینترنت امن» میگردد و کمک به قهرمان داستان. روحانی جوان که در چند ساعت و روز نخست با شک و تعجب، رفتارها و وجنات این مرد جوان را میپایید، پس از گذشت یک روز متوجه میشود که راه نجاتش در دستان کسی جز او نیست که در فضایی بیگانه و غریب از فضای ذهنیاش قرار دارد. اینگونه است که در «روز بلوا» فناوری، ابزار افشاگری است، ابزار شفافیت و برملا کردن گناهان. ابزاری که برای حسابهای پاک، باکی از محاسبه نمیگذارد و در عوض چنان شب اول قبر برای گنهکاران، دهشتناک و وهم انگیز است. و دقیقاً همینجاست که فناوری بلوا به پا میکند.