skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

اخبار

بهارک محمودی حنارود عضو تحریریه

نگاهی به فیلم «عامه‌پسند» ساخته سهیل بیرقی؛ فناوری در مسیر زندگی

بهارک محمودی حنارود
عضو تحریریه

۲۰ بهمن ۱۳۹۸

زمان مطالعه : ۳ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۳ بهمن ۱۳۹۸

در نخستین یادداشت از مجموعه یادداشت‌های سینما و فناوری، به این نکته اشاره کردم که نگاه قالب سینمای ایران به مسئله فناوری، نگاهی بدبینانه است که در طیفی از فناوری – ترسی (Techno phobia) با تأثیر گسترده و همه‌جانبه تا تأثیر محدود را در بر می‌گیرد. حقیقت این است که تجربه سینمایی ما نشان می‌دهد که هرچند فناوری حالا دیگر جزء پوست و گوشت و استخوان انسان امروز شده و بسیاری از آن به عنوان ابزاری «در امتداد بدن» یاد می‌کنند، اما سینما همچنان در برابرش موضع می‌گیرد و چون عنصری خارجی با آن روبرو می‌شود. فناوری همچون مهمانی خارجی و ناشناخته است که وارد جمعی می‌شود، تأثیر مخرب خود را برجای می‌گذارد و بعد از درس عبرتی که اهالی می‌گیرند، آنها را ترک می‌کند.

اما ماجرای فیلم‌هایی که در این یکی دو روز دیدم کمی با این الگوی آشنا و همیشگی متفاوت بود. از «خون شد» ساخته مسعود کیمیایی آغاز می‌کنم که تنها نسبتش با فناوری گوشیِ موبایلی بود در پاکت مقوایی پیچیده شده. اهدا کننده گویی که خبر مهمی در دست داشته باشد، با قطعیتی مردانه می‌گوید: «این اسمش موبایله! این‌روزا کسی بدون این از خونه بیرون نمی‌ره»

قهرمان داستان ما هم چنان با تعجب بدان می‌نگرد که گویی موبایل همین دیروز اختراع شده و او تنها چند روزی است که از اخبار روز جا مانده است. به هر حال تصویری از موبایل به نمایش درنمی‌آید تنها در نمای بعد صدای آن را می‌شنویم که از جیب او بیرون می‌آید. برادر می‌گوید: «برش دار دیگه بابا! موبایله» و او در لانگ شات با دست‌پاچگی و تمسخر دکمه پاسخ را می‌زند و شروع به صحبت می‌کند.

اگر نسبت «خون‌شد» با فناوری چنین دور و غریب است، اما «عامه‌پسند» با موبایل زندگی می‌کند و با او روزگار می‌گذراند. فارغ از اینکه گوشی هوشمند ابزار از نان واجب‌ترِ زندگی به شمار می‌آید، شبکه‌های اجتماعی، در کنار روزمرگی، تنهایی قهرمانان خود را پر می‌کنند و برایشان دغدغه‌هایی تازه می‌آفرینند. مسئله اینجا رویکرد مثبت و یا منفی به این ابزار نیست. مسئله، توجه به نگاهی است که فناوری را همچون ابزاری مثل سایر ابزارهای زندگی در خلال و در جریان زندگی می‌بیند. اینجا قرار نیست کسی به خاطر حضور در اینستاگرام بیچاره شود و به خاطر خرید از دیوار، کلاه بزرگی بر سرش گذاشته شود. اینجا دیوار و اینستاگرام همراه با قهرمانان خود همچنان که در تجربه زیسته‌مان می‌بینیم، حضور دارند و کار می‌کنند.

هر چند گه گاه اشاره قهرمانان داستان را می‌شنویم که با لحن معمول اینستاگرام را «اینی‌ ستا» خطاب می‌کنند و به بلاهایی اشاره می‌کند که سرگرم شدن با این شبکه اجتماعی بر سر زنان امروز آورده است؛ اما حضور همچنان و بی‌وقفه قهرمانان داستان در اینستاگرام و استفاده بی‌دریغ و همه‌جانبه از اپلیکیشنی مثل دیوار نشان می‌دهد که آن اشارات نیز چیزی بیش از نق نق روزمره نبوده و کماکان پرچم شبکه‌های اجتماعی بالاست.

http://pvst.ir/7fc

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو