سفر یکروزه به سرزمین سوالات کوئیزآفکینگز
وقتی مهندسان پادشاه شدند
۴ دی ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۱۴ دقیقه
شماره ۷۵
تاریخ بهروزرسانی: ۱۸ دی ۱۳۹۸
کوئیزآفکینگز زمینه کاری: بازی آنلاین سبک معمایی و رقابتی نیروی انسانی: ۶۰ نفر سال تاسیس: 1394 «صحنه: شب یلدا، خانه مادربزرگ. اعضای خانواده دور هم جمع شدهاند، خیره به صفحه موبایل. خط سبز پر میشود؛ ۱۰ درصد، ۵۰ درصد، ۱۰۰ درصد.... پادشاه عصبانی با چشمانی گشاد و دهانی کج تمام خانواده را به قلمرو فرمانروایی خود میبرد.» شاید فکر کنید چند خط بالا بخشی از یک فیلم علمیتخیلی است، اما اشتباه حدس زدهاید. این داستانی واقعی است. چهار سال میشود که همه ما ایرانیان در قلمرو فرمانروایی پادشاه خشمگین به سر میبریم. سرزمینی مملو از چالشهای نفسگیر و رقابتهای پایاپای همراه با جمعآوری غنائم؛ سرزمین کوئیزآفکینگز. قلمرویی که در موبایلهای کوچک ما جای گرفته است و هر زمان اراده کنیم به آن سر میزنیم. البته محبوبیت و اشتیاق ورود به این سرزمین اتفاقی نبود و نیست. امیرحسین ناطقی و تیمش توانستند در روزگاری که صنعت بازی روی لبه تیغ قرار دارد با گذر از فراز و نشیبهای بسیار و کسب تجارب گوناگون چراغ بازی ایرانی را روشن نگه دارند. همواره پشت صحنه خلق یک اثر جالبتر از خود آن است. به همین خاطر این ماه به سراغ این استارتآپ متفاوت رفتیم تا داستان چگونگی پیدایش و توسعه سرزمین رویایی ایرانیان را بشنویم. ورود به قلمرو کینگز عصرگاه روز ۱۲ آذرماه بعد از چند روز که تهران از نفس افتاده بود، باد و باران به یاری آن شتافت و به خاطر پاکی آسمان کوهها از فرسنگها دور قابل لمس بودند. در چنین روزی ما وارد ساختمان پرهیاهوی کوئیزآفکینگز شدیم. ظاهر ساختمان ساده بود و برخلاف آن ساکنانش پرهیاهو و پرانرژی بودند. برخی به زیرزمین رفتوآمد میکردند که دریافتیم تیم بازیسازی دیگری در حال کار روی پروژه جدید هستند. بسیاری از بچههای تیم در حیاط فوتبالدستی بازی میکردند. اعضای دیگر تیم داخل ساختمان در حال تبادل نظر و قدم زدن در میان...
شما وارد سایت نشدهاید. برای خواندن ادامه مطلب و ۵ مطلب دیگر از ماهنامه پیوست به صورت رایگان باید عضو سایت شوید.
وارد شویدعضو نیستید؟ عضو شوید