مشکل فنی بانکی موجب تاخیر در تسویه پرداختیارها شد
براساس اطلاعیه پرداختیارهای زرینپال، وندار و جیبیت، تسویه پرداختیاری امروز، یکم آذر ۱۴۰۳، با تاخیر…
۱ آذر ۱۴۰۳
۶ مرداد ۱۳۹۸
زمان مطالعه : ۲ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۱۷ اسفند ۱۳۹۸
تعداد آمریکاییهایی که وضعیت حفاظت از حریم خصوصی در فضای آنلاین را بحرانی می دانند، افزایش یافته است. بخشی از این دغدغهها ناشی از سیستم سیاسی و خطمشیهایی است که دولت ترامپ در مورد شرکتهایی مثل فیسبوک و گوگل پیش گرفته است.
به گزارش پیوست، بر اساس تحقیق SurveyMonkey (شرکت ارائه خدمات اینترنتی) ۶۱ درصد از آمریکاییها وضعیت حریم شخصی را بحرانی میدانند؛ این آمار نسبت به سال ۲۰۱۸ حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. به گزارش فورچون، برخی تحلیلگران این وضعیت را نتیجه تبلیغات دولت امریکا علیه شرکتهای بزرگ فناوری میدانند.
در این میان، علیرغم تلاشهای کنگره برای ایجاد فضای ضدانحصاری و افزایش تمایل به وضع مقررات بیشتر، هنوز توافق چندانی در مورد جزئیات این مساله وجود ندارد. برخی تحلیلگران در مورد تصمیمهای آنی کنگره و پیامدهای ناخواسته این نوع تصمیمگیری، هشدارهایی دادهاند. به نظر آنها مقررات بیشتر، برعکس عمل خواهد کرد و به نفع غولهای فناوری از جمله فیسبوک و گوگل خواهد بود؛ زیرا این شرکتها روشهای قانونی را میشناسند و میدانند در مقابل این قوانین چه کنند؛ اما در مورد شرکتهای کوچکتر اینطور نیست. در واقع مقررات و فشار بیشتر، فشار بر شرکتهای کوچک را افزایش میدهد، نه شرکتهای بزرگ.
از سوی دیگر، افرادی مانند کوین مکشری از بنیاد حریم الکترونیک (Electronic Frontier Foundation) میگویند مردم باید از شرکتهای بزرگ در مقابل مقررات فدرال حمایت کنند. به نظر مکشری «رگولاتورهای فدرال در کل عملکرد خوبی ندارند».
در مقابل، لوییگی زینگالس، مدرس دانشکده کسب و کار شیکاگو معتقد است که مقررات میتوانند نتیجهبخش و برای صنعت فناوری مفید باشند. به نظر منتقدان، پنج شرکت بزرگ فناوری آمریکا، بیشتر از دولت قدرت دارند و کنگره سعی دارد با مقررات همه جوانب کسب و کار را کنترل کند.
در میان این همهمهها، از سویی این بحث شنیده میشود که کنگره امریکا در حق این شرکتها بیعدالتی کرده است روی بهت، سرمایهگذار کارآفرین، میگوید: «نه کنگره ایدهای در مورد فناوری دارد و نه فناوری ایدهای در مورد کنگره».
در نهایت، به نظر میسد بخش بزرگی از بحران کنونی به دلیل تمرکز قدرت و انحصارگرایی است. اما اگر بر فرض سرویسهایی مانند واتزاپ، فیسبوک و اینستاگرام به سه شرکت جداگانه بدل شوند، آیا دوباره یکی از آنها در بازار غالب نخواهد بود و قدرتی انحصاری در اختیار نخواهد داشت؟ گوگل را نیز میتوان مجبور کرد از خیر یوتیوب بگذرد، اما اجرای قوانین ضدانحصاری در موتور جستوجوی این شرکت، بسیار دشوار خواهد بود.