جوان یا میانسال، رسمی یا غیررسمی، کوچک یا بزرگ، رهبران یک ویژگی رایج دارند: شرایط را برای تغییر مهیا میکنند. درست مثل کشتی رهسپار دریا میشوند و این امری است که آنها را از بقیه جدا میکند. رهبری مسالهای است که راجع به آن زیاد صحبت شده است؛ برخی باور دارند رهبر به دنیا آمدهاند و از کودکیشان اینطور بوده که میخواستند کار بزرگی صورت دهند؛ برخی دیگر معتقدند مهارتهای رهبری قابل یادگیری است. عده بسیاری بر ویژگیهای مثبت رهبری تاکید دارند. با این حال از اثرات منفی آن کمتر صحبت میشود. رهبری نیز، مثل هر چیزی در زندگی، دو سویه دارد و سویه منفی آن نیز باید در نظر گرفته شود. در ادامه به چهار مساله منفی رهبری اشاره میکنیم. ابتدا اینکه رهبری عموماً ذهنیتی میخواهد که هر لحظه آماده باشد. باید همزمان نسبت به بسیاری از مسائل آگاه بود. نظر اکثر رهبران این است که «کاش شبانهروز بیشتر از ۲۴ ساعت بود». بسیاری از رهبران تحت فشار شدید با کاهش انرژی مواجه میشوند، احساس منفی یا بدی نسبت به شغلشان پیدا میکنند و بهرهوریشان کم میشود. رهبران برای حفظ بهرهوری خود، باید ذهن، بدن و روانشان را با تغذیه سالم، احساسات مثبت و مدیتیشن آماده کنند. مساله دوم این است که فضای کار به طور مداوم در حال تغییر است و رهبران به عنوان آغازکنندگان تغییر مدام دارند به سمت آیندهای روشنتر حرکت میکنند. توقف غیرممکن است. اما همه افراد لزوماً میزان فعالیت یکسان ندارند و ممکن است تحت فشار احساس خوبی نداشته باشند؛ این امر ممکن است منجر به قطع ارتباط با تیمها شود و رهبران نتوانند استرس را از بین ببرند. آنها باید حواسشان به روابط دوطرفه با تیمهای خود باشد و به مسائلی مثل دستورالعملهای واضح کاری، تصمیمگیری موثر و اجتناب از کشمکش توجه کنند. مساله سوم این است که در برخی موارد موفقیت رهبر...