نقشه اول شکست خورده است. هیچ معامله جهانی موثری برای مدیریت تهدیدهای تغییرات اقلیمی صورت نگرفته است. نقشه دوم چیست؟ کنترل یا کاهش تهدیدهای تغییرات اقلیمی پس از ۲۵ سال کنفرانس، گزارش، ملاقاتها و جلسهها، بحثهای عمومی و ارائه مهمترین مدارک در زمینه تغییرات اقلیمی با شکست مواجه شده است. زمان آن رسیده که دوباره در مورد پیمان پاریس فکر کنیم.* واقعیت ساده و مسلم است: هیدروکربن همچنان حدود ۸۰ درصد از انرژی جهانی را، که طی هر روز مورد نیاز است، تامین میکند همانطور که ۱۰، ۲۰ سال قبل اینطور بود. بر اساس آمار ارائهشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی، در نتیجه کربن منتشرشده، گازهای گلخانهای (CO2) ۴۰ درصد بیشتر از سال ۲۰۰۰ منتشر میشوند. مجموعهای گزارش در هفتههای آخر سال ۲۰۱۸- از جمله «چشمانداز جهانی انرژی» آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، «ارزیابی ملی آبوهوا»ی آمریکا و و جدیدترین تحقیق منتشرشده از هیات بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC)- این مساله را تایید کردند. مساله جدی است و اوضاع بدتر میشود. هیچ دولت جهانیای وجود ندارد و ملیگرایی نیرومندترین سیاست زمانه ماست؛ بنابراین هیچ راهبرد همکاری سازندهای برای حل کردن مسائل جهانی وجود ندارد. ما در مسیر دشواری قرار داریم که در آن کربن اتمسفر به سطحی رسیده که دما را تا یک و نیم درجه سانتیگراد افزایش داده است. آیا راهحلی غیر از پذیرش منفعلانه این وضع اجتنابناپذیر وجود دارد؟ از نظر تاریخی همکاری سیاسی منبع پاسخ همه سوالات بشر و حتی بیشتر این سوالات در زمینه چالشهای بزرگ جهان نبوده است. علم پزشکی در ریشهکن کردن فلج اطفال و بیماریهای دیگر بیشتر از خطمشیهای سیاسی موثر بوده است. ایجاد فناوریهایی که منجر به «انقلاب سبز»** (green revolution) در کشاورزی شده و غذا را برای بیش از ۲/۷ میلیارد شهروند در جهان عرضه کرده است، کار سیاست نیست. راهحل تغییرات اقلیمی- اگر ایجاد شود- از سوی علم، فناوری و مهندسی...