باما زمینه کاری: موتور جستوجوگر خودرو نیروی انسانی: ۴۵ نفر سال تاسیس: ۱۳۸۸ حالا که دیگر گوشیهای هوشمند و به قولی این فناوریهای نوین ارتباطی از سر و کول زندگیمان بالا میرود دیگر تصور خرید برگهای روزنامه و جستوجو در مکعبهای کوچک و متراکم صفحه نیازمندیهای آن برای خرید اتومبیلی درخور جیب و جایگاه خانواده تصوری تاریخی به نظر میرسد. انگار سالهای سال است که دیگر نه فقط جستوجو در صفحات روزنامه که حتی حضور در نمایشگاههای پرزرقوبرق ماشین یا پارکینگهای مخصوص فروش خودرو هم کاری دِمُده به نظر میرسد، زیرا از مد انداختن کارهایی که نه سالیان پیش که همین چند صباح گذشته از ملزومات و واجبات کسبوکار و زندگیمان به شمار میرفتند خاصیت فناوریای است که برای دگرگون کردن همه چیز رخصت از کسی طلب نمیکند. اینگونه میشود که حالِ خرید و فروش خودرو نیز همچون حال کارهای دیگرمان تغییر میکند و به جای پرسه در نمایشگاههای اتومبیل و جستوجو در مکعبهای کوچک صفحه نیازمندیها به بالا و پایین کردن ماوس یا فشار چند کلیک خلاصه میشود. و این خلاصهی همان کاری است که «باما» انجام آن را به جستوجوگران و عرضهکنندگان خودرو پیشنهاد میدهد. «مدیا گستر نت» و تولد باما صحبت از روزگاری بود که هرچند نهچندان دور اما سازوکارش با آنچه امروز میشناسیم بسیار متفاوت بود. از این روست که اگر این روزها انواع و اقسام آگهیها و خرید و فروشهای اینترنتی به نظر خیلی هم طبیعی و کاربردی میآیند، کمتر از ۱۰ سال پیش چنان دور از ذهن و خارق عادت به شمار میرفتند که به راه انداختن کسبوکاری بر اساس آنها جسارتی درخور میطلبید و هوشی سرشار؛ ویژگیهایی که میتوان در توصیف شخصیت مدیران مجموعه باما به کار برد، چراکه در دوران کیا و بیای بنگاههای ماشین و پارکینگهای خرید و فروش خودرو فکر راهاندازی وبسایتی...
سعید امامی مثل همه سالهایی که میشناسمش با کت و شلوار و کراوات خوشتیپ و عطرزده وارد آسانسور ماهنامه پیوست میشود. دیدن تحریریه خالی که به دلیل دورکاری تحمیلی کرونا تعطیل است غمانگیز است، اما با دیدن همان خوشمشربی و وقتشناسی که در کمیسیون نرمافزارهای پیشرفته سازمانی مشخصهاش است ناخواسته زیر ماسک لبخند میزند. میدانم هنوز هم وقتی جایی میداند به ظاهرش گیر میدهند خیلی بیسروصدا غایب میشود. اینکه نوه حاج میرزا آقاامامی چهره جاودانی مینیاتور اصفهان و روحانی هنرمند جلدهای سوخت حالا یک کراواتی است که احتمالاً مشهورترین چهره ERP کشور به حساب میآید خودش به خودی خود برای اثبات گذر تاریخی کافی است. سعید امامی آن روز در مقابل دوربین و پشت فنجانهای قهوه، چهره حتی متفاوتتری از خود نشان داد که بیانگر آن بود که با چه صعود و سقوطی یکی از اولین سری فارغالتحصیلان مدرسه عالی کامپیوتر ایران توانست جزو موسسان شرکت تاریخی پارس سیستم باشد. در روایت این سرگذشت شخصی با ما همراه باشید.
اسماعیل ثنایی آن مدیری نیست که شما تصور میکنید. تصور کلیشهای از یک استاد دانشگاه، مدیر کارکشته یک شرکت، همکار بزرگان اقتصادی ایران و شریک جانسخت اپراتورهای تلفن همراه چندان در مورد ثنایی دقیق نیست. آنچه در پس این کتوشلواری ریزنقش کشف خواهید کرد یک انقلابی دهه ۵۰، محقق دهه ۶۰، استاد دهه ۷۰ و بازرگان بینالمللی دهه ۸۰ است که حالا در پایان دهه ۹۰ با چشیدن یک تبعید بازرگانی از سوی قدرتهای نوخاسته بازار در پی بازآفرینی خود برای دستکم یک دهه دیگر در استارتآپهاست. ثنایی را بسیاری به عنوان موسس و مدیرعامل سالهای متمادی آریا همراه سامانه میشناسند که نماد نسل جدیدی از پیمانکاران مخابراتی و اپراتوری ایران بود ولی در حقیقت شالوده شخصیت تجاری او در شرکت پتسا گذاشته شده. همانجایی که در فضایی سرد و خالی یکی از گرمترین گفتوگوهای کل تاریخ این بخش انجام شد. ثنایی بدون شک در آستانه ورود به عصر جدیدی از چهار دهه فعالیت خود در زمینه فناوری اطلاعات است و شاید این گفتوگوی جسورانه خود نمادی از پردهبرداری از نسل جدید مخابراتی کشور باشد. اگر بخواهم فقط در یک عبارت این بحث گرم در روزی سرد برای شما تصویر کنم، باز هم میگویم اسیر جثه کوچک، ظاهر اتوکشیده و موهای خاکستری این استاد باسابقه دانشگاه شریف که تازه بازنشسته شده، نشوید. بیهوده نیست نام درس محبوبش هم به این شخصیت پیچیده و درهمفشرده ارتباط دارد: ریزپردازنده.
0 نظر