روزی که توماس ادیسون در نیوجرسی آمریکا چراغ برق را اختراع کرد فکر نمیکرد شش سال بعد شاه ایران در تکیه دولت، چراغ برق را روشن کند و مردم تهران مبهوت شوند. اما 20 سال طول کشید که این تکچراغ به کارخانه برق محمدحسین خان امینالضرب در تهران بدل شود و 30 سال دیگر هم طول کشید تا اولین نیروگاه برق ایران در 1316 آغاز به کار کند. اما با اینکه از اولین چراغ تا اولین نیروگاه 50 سال طول کشید تنها 80 سال لازم بود که ایران در سال 2017 چهاردهمین تولیدکننده و نهمین صادرکننده برق دنیا باشد. راز این رشد ناگهانی صنعت برق چیست؟ چرا این اتفاق مثلاً در صنعت کشاورزی رخ نداد؟ چرا هنوز در بیشتر دنیا مردم همانگونه زراعت میکنند که دو هزار سال پیش میکردند؟ چرا وقتی هنری فورد اولین کارخانه خودروسازی جهان را در سال 1903 با 28 هزار دلار سرمایه راه انداخت پنج سال طول کشید که اولین خودرو فورد را تولید کند و در حالی که در ماه اول تنها 11 خودرو تولید کرد اما در کمتر از 20 سال به تولید ماهانه 100 هزار خودرو فورد رسید؟ چرا این اتفاق در صنایع هستهای رخ نداده؟ چرا در صنایع دستی و هنری این رشد انفجاری شکل نگرفته است؟ چه فرقی میان صنایع مختلف است که بعضی تغییرات انقلابی و تحول سریع داشتهاند اما برخی کند و تدریجی تکامل یافتهاند؟ به باور من رشد سریع در یک صنعت زمانی به وقوع میپیوندد که دو اتفاق رخ دهد. اول اینکه زنجیره ارزش آن صنعت قابل تفکیک به اجزای مشخص باشد؛ مثلاً در صنعت خودروسازی تولید خودرو به ساخت قطعات منفصل تفکیک شد یا در صنعت برق تولید برق از انتقال و توزیع و مصرف آن تفکیک شد و هر کدام از این اجزای زنجیره ارزش به هزاران فعالیت مستقل دیگر تجزیه شدند. اتفاق دوم...