پذیرش دیوار در بورس بهطور شفاهی تائید شد
پذیرش دیوار در بورس بهصورت شفاهی تائید شده است اما گفته میشود این تائید در…
۴ دی ۱۴۰۴
۴ دی ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۶ دقیقه

مدیران صنعت مالی ایران راه موفقیت صنعت فینتک ایران را در مسیر همکاری و مشارکت بانکها با فینتکها میدانند و معتقدند تا زمانی که بانکها خود را در تقابل و رقابت با فینتکها ببینند، نه فینتکها امکان رشد پایدار خواهند داشت و نه اکوسیستم بانکی ایران میتواند به نوآوری عمیق و ارزشآفرینی واقعی دست پیدا کند.
به گزارش پیوست در پنل «چالشگران صنعت بانکی» محمد نژادصداقت، مدیرعامل داتین، با نگاهی ریشهای به وضعیت نوآوری در صنعت مسئله امروز بانکداری و فینتک ایران گفت: مشکل صرفا ضعف فناوری یا کمبود ایده نیست، بلکه نادیدهگرفتن ماهیت حساس صنعت مالی است. صنعتی که پول و اعتماد، هسته اصلی آن را شکل میدهد. او ادامه داد: طی حدود ۲۰ سال گذشته، نوآوریهای مالی اغلب از ذهنهای مهندسی و محصولمحور شروع شدهاند، در حالی که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اعتمادمحور آنها کمتر دیده شده و همین موضوع امروز صنعت را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
نژاد صداقت با اشاره به نقش رگولاتور گفت: تنظیمگری نکات مهمی دارد، اما در برخی حوزهها مانند کفایت سرمایه، ورود دیرهنگام یا برخوردهای ناهماهنگ باعث پیچیدهتر شدن مسیر رشد شده است. در ایران نمیتوان انتظار شکلگیری بازیگران بزرگ و مقیاسپذیر را داشت، مگر با مشارکت واقعی بانکها که سرمایه و الزامات رگولاتوری را بر عهده دارند، با شرکتهای فناوری که به تجربه کاربری و ذائقه مشتری نزدیکترند.
مدیرعامل داتین آینده صنعت مالی را در همگرایی این دو نهاد دانست و اضافه کرد: جایی که بانک و استارتآپ یا شرکت فناوری، مکمل یکدیگر شوند و خدمات جدیدی بسازند آینده این صنعت شکل میگیرد.
او با تقسیم نیازهای مالی مردم به چهار دسته، از خدمات پایه بانکی مثل حساب و چک تا تأمین مالی، سرمایهگذاری، بیمه و در نهایت خدمات ترکیبی جدید، تأکید کرد: نسل جدید خدمات مالی نیازمند تجمیع و ترکیب ابزارهایی مانند اعتبار، بیمه و محصولات نوآورانه است.مسیری که بدون مشارکت و درک متقابل بازیگران سنتی و نوآور، به نتیجه نخواهد رسید.
در ادامه گفتوگو مجید حسامی مدیرعامل اسنپپی با نگاهی ساختاری به موانع نوآوری مالی در ایران گفت: ریشه بسیاری از مقاومتها، نه در فناوری، بلکه در جابهجایی نقاط قدرت است. تغییری که بهطور طبیعی برای حاکمیت و بازیگران سنتی نگرانکننده است. اگر مشخص بود پلتفرمی مانند اسنپ یا دیجیکالا و… تا چه اندازه قدرت و نفوذ پیدا میکنند، احتمالا مسیر رشدش به این شکل طی نمیشد و حاکمیت مانع آنها میشد.
حسامی با اشاره به نقش پررنگ بانک مرکزی، نهادهای ذینفع و بازیگران سنتی تأکید کرد حساسیت همیشگی بر پول مردم در حالی مطرح میشود که پرسش اصلی این است: تاکنون بیشترین آسیب به دارایی مردم از کدام بخش وارد شده است؟
حسامی توضیح داد: برخوردهای سختگیرانه معمولا زمانی جدی میشود که یک کسبوکار به مقیاسهای بزرگ نزدیک میشود؛ آنهم نه لزوما برای توقف، بلکه برای کنترل.
حسامی همچنین در پاسخ به نیما نامداری مدیرعامل کارنامه و دبیرپنل درباره چشمانداز آینده صنعت فینتک گفت: افق کوتاهمدت یک تا دو ساله را برای تغییرات بزرگ چندان محتمل نمیدانم، اما آینده پنجساله را امیدوارکننده ارزیابی میکنم؛ البته به شرطی که بانکها به ضرورت مشارکت واقعی برسند.
او ادامه داد: مسیر پیشرفت از همکاری میگذرد. مدلی که در دنیا رایج است و در ایران هم نشانههایی از آن دیده میشود. حتی در برخی بانکهای دولتی مانند بانک ملت رویکردهای حمایتی و تجربهگرایانه وجود دارد، هرچند هنوز فراگیر نشده است. اگر بانکها بهصورت عملی به جای رقابت وارد مشارکت با بازیگران نوآور شوند، هم رقابت معنا پیدا میکند و هم نتیجه نهایی به نفع کل اکوسیستم مالی خواهد بود. راه رستگاری صنعت فینتک از همکاری بانکها با فینتکها میگذرد نه با رقابت.
امید ترابی مدیرعامل دیجیپی هم با نگاهی انتقادی به مسیر سرمایهگذاری و رقابت در فینتک ایران گفت از سالهای ۹۶ و ۹۷ تصور میشد ترندهایی مثل Open API و بانکداری باز بازار ایران را متحول کند، اما در عمل، اکوسیستم با یک مشکل سیستماتیک روبهرو بود. نه فقط چالشهای هر بازیگر، بلکه نبود سرمایهگذاری موثر و تغییر نکردن پارادایم ذهنی بازار.
او با اشاره به تجربه بازیگران بزرگی مثل اسنپ گفت بسیاری از استارتآپهای بزرگ ناچار شدند برای بقا پول بسوزانند. هزینههایی که نه از سر انتخاب، بلکه بهدلیل نبود چشمانداز سرمایهگذاری بعدی و بستهبودن مسیر سرمایه خارجی به آنها تحمیل شد.
او افزود: وقتی امیدی به سرمایهگذاری تازه وجود ندارد، بازیگران بالقوه بازار به سمت بانکها میروند، اما بانکها هم بهدلیل شرایط خودشان و وضعیت سهام، همیشه آمادگی ورود جدی ندارند. نتیجه این وضعیت، شکلگیری بازاری کوچک با رقابتی بهشدت فرسایشی است. جایی که بازیگران برای بقا وارد رقابتهای مقطعی و کوتاهمدت میشوند، مثل رقابت بر سر تسویه آنی یا افزایش مصنوعی تعداد تراکنشها، بدون اینکه ارزش واقعی خلق شود.
ترابی با اشاره به بازار پرداخت و BNPL گفت: امروز رقابت بر سر چند هزار تراکنش روزانه، بهاشتباه به شاخص موفقیت تبدیل شده است. باید بپذیریم سهم فعلی بازیگران از بازار واقعی کوچک است و بهجای دعوا بر سر یک کیک محدود، تمرکز را روی بزرگکردن بازار گذاشت؛ چه با ورود به بخشهای آفلاین اقتصاد و چه با بازتعریف مدلهای اعتباری و پرداخت. آینده صنعت مالی ایران نه در رقابت نمایشی، بلکه در تغییر نگاه، همکاری و ساختن بازاری بزرگتر رقم میخورد.
علی تیموریشندی هم با اشاره به مسیر سرمایهگذاری در خدمات مالی گفت: سرمایهگذاریهایی که تاکنون انجام شده، عمدتاً با نگاه ترکیبی میان بانکها و سرویسهای مالی بوده، اما ظرفیت بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در نوآوری همچنان بهطور کامل بهکار گرفته نشده است. بخش خصوصی میتواند با تکیه بر همین ظرفیتها که نوآوری در بازار ایجاد کرده، نقش پررنگتری در شکلدادن به اتفاقات متفاوت ایفا کند. زیرساختهایی که امروز در صنعت مالی شکل گرفتهاند، قابلیت استفاده و توسعه بیشتری دارند و میتوانند مبنای ارائه سرویسهای متنوعتری قرار بگیرند.
او با اشاره به آینده این فضا اضافه کرد: حرکت به سمت مدلی که همه بازیگران بتوانند روی این زیرساختها سرویس تولید کنند، ساده نخواهد بود و با چالشهایی همراه است، اما همین مسیر میتواند به شکلگیری اکوسیستمی بازتر و کارآمدتر منجر شود. با وجود دشواریها، چشمانداز روشنی برای توسعه خدمات مالی و سرمایهگذاری نوآورانه در این حوزه قابل تصور است. مشروط بر اینکه از ظرفیتهای موجود بهدرستی استفاده شود و نگاه به نوآوری، محدود به چارچوبهای سنتی نماند.