فعالان ماینینگ خواستار اجرای بیقید و شرط مصوبات قانونی شدند
فعالان صنعت ماینینگ با تأکید بر ظرفیت این صنعت در حل بخشی از بحران انرژی…
۱۴ مرداد ۱۴۰۴
۱۹ مرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
در بازاری که سالها پشت دیوار تحریمها و نبود دسترسی به کارگزاریهای خارجی مانده، حالا پلتفرمهای داخلی امکانی تازه پیش روی کاربران گذاشتهاند: خرید و فروش توکنهای نماینده سهام شرکتهای بزرگی چون اپل و تسلا. این نوآوری میتواند پلی باشد میان بورسهای جهانی و سرمایهگذار ایرانی، اما در غیاب قانون روشن و با سایه سنگین تحریم، هنوز مشخص نیست این پل به مقصد میرسد یا به بنبست.
به گزارش پیوست، وقتی در فهرست داراییهای قابل معاملا یک پلتفرم ایرانی، نمادهایی مثل AAPL یا TSLA وجود دارد، شاید در نگاه اول تعجب آور باشد. خرید و فروش سهام اپل و تسلا در ایران؟ آن هم بدون حساب کارگزاری خارجی و در بازاری که سالهاست حتی دسترسی به یک حساب پیپال برای شهروندان ایرانی ممکن نیست؟
این همان جایی است که «توکن سهام» وارد بازی میشود. داراییای که قرار است پلی بین بازارهای مالی سنتی و دنیای رمزارزها ایجاد کند. هر توکن معادل یک سهم واقعی در بازار بورس بینالمللی است؛ البته به شرطی که پلتفرم ناشر، همان سهم را در جایی امن کند.
در بازار جهانی، بعضی ناشران این توکنها را تحت مقررات دقیق اتحادیه اروپا منتشر میکنند. صادق حائری، مدیرعامل سواپولت، معتقد است: این دسته از توکنها به گونهای طراحی شدهاند که مطابق مقررات اتحادیه اروپا هستند و به عنوان ابزارهای بدهی ساختاردهی شدهاند و آزادانه قابلیت انتقال دارند. هرچند که یک خط قرمز روشن وجود دارد؛ کاربران آمریکایی اجازه خرید و فروش این توکنها را ندارند.
برای پلتفرمهای ایرانی، این ابزار فرصتی تازه است. ایمان مشعلچیان، معاون ارشد مارکتینگ آبانتتر، میگوید: از نظر فنی، ایران ظرفیت بسیار خوبی برای توسعه ابزارهایی مانند توکنهای سهام دارد. اما طبیعتاً موضوع اصلی، بعد حقوقی و نظارتی ماجراست.
همین تضاد بین «امکان فنی» و «ابهام قانونی»، نقطه شروع ماجراست؛ جایی که نوآوری به دیوار بلند قانون و تحریم میرسد و مسیرش پیچیده میشود.
در ظاهر، همهچیز ساده به نظر میرسد؛ یک سهم واقعی در والاستریت خریداری میشود، معادل دیجیتالی آن روی بلاکچین ساخته و به کاربر فروخته میشود. اما وقتی پای جزئیات وسط میآید، میبینیم که همین مسیر کوتاه، چند مدل متفاوت دارد.
تعریف آبانتتر نشان میدهد: «برخی از پلتفرمها مانند xStocks، توکن را بهصورت کاملاً وثیقهدار منتشر میکنند؛ یعنی به ازای هر توکن، یک سهم واقعی نزد یک نهاد نگهدارنده یا کاستودی ذخیره میشود.» به زبان ساده، اگر کاربر یک توکن اپل بخرد، جایی در یک حساب کارگزاری خارجی دقیقاً همان یک سهم اپل وجود دارد.
اما این توکنها ساختاری دارند که در اروپا رایج است. صادق حائری مدیرعامل سواپولت به ساختار Backed Finance اشاره میکند که «تحت یک دفترچه راهنمای تأییدشده اتحادیه اروپا صادر میشوند و به عنوان ابزار بدهی ساختار یافتهاند.» به این ترتیب این توکنها نشاندهنده مالکیت مستقیم یک سهم به نام کاربر نیست، بلکه توکن، تعهدی مالی است که ارزشش به همان سهم وابسته است.
علی جلالماب مدیر محصول اینوستینو، به وجه مشترکشان اشاره میکند: «مدلها متفاوتاند؛ برخی شرکتها سهام را خریداری کرده و آن را توکن میکنند، برخی دیگر با بروکرها همکاری و فرایند مالیسازی را در بستر بلاکچین پیاده میکنند.
برای کاربر ایرانی، این تفاوت فنی شاید در ابتدا اهمیتی نداشته باشد؛ مهم این است که بتواند سهم اپل را بخرد و در کیف پولش نگه دارد. اما در دنیای حقوقی و رگولاتوری، همین تفاوتها میتواند تعیینکننده باشد که آیا یک دارایی در ایران روزی قانونی میشود یا نه.
برای سرمایهگذار ایرانی، جذابیت این ابزارها واضح است. دسترسی به بازارهایی که سالها پشت دیوار تحریمها پنهان بودهاند، آن هم بدون نیاز به سفر، افتتاح حساب خارجی یا مبالغ هنگفت ورودی.
مدیر محصول اینوستینو این مزیت را اینطور توضیح میدهد: «مزیت اصلی توکنسازی سهام، دسترسی با مبالغ خرد است، بدون نیاز به خرید یک سهم کامل.» این یعنی حتی اگر قیمت یک سهم تسلا بالای ۲۵۰ دلار باشد، کاربر میتواند کسری از آن را با سرمایهای بسیار کمتر بخرد و همچنان از نوسان قیمتی آن بهره ببرد.
از سوی دیگر، امکان نگهداری این توکنها خارج از صرافی، برای برخی کاربران یک مزیت امنیتی مهم است. مدیرعامل سواپولت به این ویژگی اشاره میکند: «این توکنها خارج از صرافیها و در کیف پول سولانا قابل نگهداری هستند و این میتواند ریسکهای مربوط به فریز شدن داراییها در صرافیها را کاهش بدهد.» به بیان دیگر، کاربر میتواند توکن سهام اپل خود را همانطور که یک توکن USDC یا NFT نگه میدارد، در کیف پولش ذخیره کند و کنترل کامل آن را داشته باشد.
اما همانجا که مزیتها ردیف میشوند، ریسکها هم بروز میکنند. قراردادهای هوشمند همین توکنها، میتوانند قابلیت «فریز» را داشته باشند؛ درست مثل تتر. حائری در مورد توکنهایی که این قابلیت را دارند هشدار میدهد: «روی کاغذ کانترکت این توکنها با تتر مشابه هست؛ USDC یا استیبل کوین است. پس عملاً اگه شرکت سازنده روزی تصمیم به فریز کردن دارایی کیفپولی کند، امکان این کار را دارد.
برای کاربران ایرانی، این یعنی حتی اگر داراییشان در کیف پول شخصی باشد، باز هم یک شرکت خارجی میتواند بنا به قوانین محل استقرارش، آن را قفل کند. تضادی که باعث میشود هیجان دسترسی به بازار جهانی، همیشه با سایه نااطمینانی همراه باشد.
به این ترتیب در انتخاب توکن کاربرانی که نمیخواهند ریسک استفاده از مدلها متمرکز را تحمل کنند میتوانند از مدلهای غیرمتمرکز استفاده کنند.
اگر در بازار جهانی، قانون و نظارت مسیر مشخصی دارند، در ایران ماجرا پیچیدهتر است. نه قانونی برای تأیید وجود دارد و نه ممنوعیتی صریح. این فضای خاکستری، همانطور که در رمزارزها تجربه شده، باعث میشود پلتفرمها با احتیاط قدم بردارند و هر لحظه آماده تغییر مسیر باشند.
مشعلچیان از آبانتتر نگاه امیدوارانهتری دارد: «ما فکر میکنیم با مشارکت نهادهای نظارتی و توسعه چارچوبهای قانونی روشن، این ظرفیت وجود دارد که توکنهای نماینده داراییهای واقعی در فضای داخل هم توسعه یابند.» از نظر او، این ابزار نه تهدید، بلکه فرصتی برای شفافتر شدن بازار سرمایه و جذب مشارکت عمومی است.
اما حائری از سواپولت به مسیری متفاوت اشاره میکند. او معتقد است قبل از هر اقدامی باید مشکلات بنیادیتری حل شود. از نگاه او: « بورس ایران باید روی موارد خیلی اساسیتر تمرکز کند. مشکلاتی مثل بسته شدن بازارها بعد از جنگ و گیر کردن داراییهای کاربران، دقیقاً زمانی که بهش نیاز داشتند و جلب اعتماد مجدد کاربران از این موارد هستند نه توکنایز.» به بیان دیگر، او مشکل را ابزار نمیداند؛ بلکه زیرساخت و اعتماد ازدسترفته را مسأله اصلی میبیند.
در این میان، علی جلالماب از اینوستینو نقش بلاکچین را پررنگ میکند و آن را ابزاری برای عبور از محدودیتها میداند. به این صورت که با پشتیبانی از ریال، زبان فارسی و امکان انتقال دارایی به کیف پول شخصی، با یک نسخه بومی از بازار جهانی مواجه هستیم و به این ترتیب کاربر ایرانی از تعامل مستقیم با زیرساختهای خارجی بینیاز میشود.
این سه نگاه، تصویر روشنی از مسیر آینده نمیدهند. اما یک چیز قطعی است: تا وقتی که قانونگذار در ایران موضع مشخصی نگیرد، این بازار میان فرصت و تهدید، معلق ماندن خواهد بود.
توکنهای سهام در ایران فعلاً بیشتر شبیه یک «آزمایش بیصدا» هستند؛ بازاری که کاربرانش محدودند، قانونگذارش ساکت است و مسیرش در هالهای از ابهام پیش میرود. با این حال، همین فضای مبهم، برای عدهای جذابیت دارد.
البته همه پلتفرمها تاکید میکنند که این توکنها بهمعنای داشتن حق رأی یا سود نقدی نیست و هدف اصلی، مشارکت در رشد قیمتی داراییهاست.
در مقابل، حائری هشدار میدهد که نباید ریسکهای ذاتی را فراموش کرد: «بههرحال سرمایهگذاری یک نیاز است و کاربران هم روش سرمایهگذاری را پیدا میکنند. در حالی که مسدود کردن این بازارها به دست رگولاتور باعث میشود دارایی کاربران به جایی انتقال پیدا کند که کاملا از دسترس نهادهای نظارتی خارج باشد.» او یادآور میشود که تلاش برای کنترل مطلق، ممکن است نتیجه معکوس بدهد.
اینوستینو هم بر جنبه عملگرایانه ماجرا تأکید دارد. از نگاه علی جلالماب، این ابزار بخشی از مسیر طبیعی تکامل بازارهای مالی است و کاربر ایرانی نباید از این روند جا بماند، حتی اگر فعلاً با نسخهای محدود و بومیشده روبهرو باشد.
در نهایت، توکنهای سهام برای ایران نه صرفاً یک محصول مالی، بلکه یک آزمون بزرگ اعتماد و قانونگذاریاند. اگر این آزمون با موفقیت طی شود، شاید در آینده نام اپل و تسلا در سبد داراییهای دیجیتال ایرانیان، دیگر عجیب به نظر نرسد. اما اگر شکست بخورد، تنها یک تجربه نیمهتمام دیگر به لیست بلند نوآوریهایی اضافه میشود که پیش از آنکه فرصت شکوفایی پیدا کنند، در پیچوخم سیاست و تحریم گم شدند.