ردیت از آنتروپیک به دلیل استفاده غیرمجاز از محتوای سایت شکایت کرد
شرکت ردیت شکایتی رسمی علیه شرکت هوش مصنوعی آنتروپیک را در دادگاه عالی ایالت کالیفرنیا،…
۱۵ خرداد ۱۴۰۴
۱۵ خرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۹ دقیقه
اوپنایآی که با شعار «تضمین اینکه هوش مصنوعی عمومی (AGI) به نفع تمام بشریت باشد» در سال ۲۰۱۵ پا به عرصه گذاشت، در زمان تاسیس خود نه تنها به دنبال سودآوری مستقیم نبود، بلکه فلسفهای را دنبال میکرد که در آن علم و فناوری باید از مرزهای ملی، ایدئولوژیک و حتی اقتصادی فراتر برود. سم آلتمن و ایلان ماسک، بنیانگذاران این شرکت، آیندهای را متصور بودند که در آن تکنولوژی هوش مصنوعی «به طور آزادانه در اختیار جهان» قرار گیرد. اما تنها طی یک دهه، این رویای جهانگرایانه جای خود را به واقعگرایی ژئوپولیتیکی داده است که در آن منافع ملی آمریکا بر هرچیزی اولویت دارد.
به گزارش پیوست به نقل از اینترسپت، در سندی محرمانه که در تاریخ ۱۳ مارس ۲۰۲۵ مستقیما به دولت ترامپ ارائه شده، کریس لِهین، رئیس امور بینالملل اوپنایآی، به صراحت خواستار ایجاد سازوکاری برای همکاری نزدیک بین صنعت هوش مصنوعی و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده شده است. این سند که در ظاهر مملو از عباراتی چون «آزادی» و «دموکراسی» است، در واقع برنامهای برای تحکیم هژمونی آمریکا در برابر چین به حساب میآید.
در این سند، مفهومی از «دموکراسی فناورانه» ارائه میشود که معادل در واقع مترادف با «هوش مصنوعی آمریکایی» است. اصل ماجرا بهجای ارزشهای جهانی، تمرکز بر امنیت ملی، حفظ برتری آمریکا، و جلوگیری از پیشرفت چین در حوزه هوش مصنوعی است.
این شرکت در نامه خود به دولت ترامپ و با اشاره به فرمان اجرایی دونالد ترامپ در حوزه هوش مصنوعی، خواستار ایجاد یک خط مستقیم برای ارتباط صنعت هوش مصنوعی با جامعه امنیت ملی آمریکا شده است تا با همکاری اوپنایآی برای «توسعه مدلهای شخصیسازی شده برای امنیت ملی» تلاش کنند و تعامل اطلاعاتی بین صنعت و آژانسهای جاسوسی برای «جلوگیری از خطرات امنیت ملی» افزایش یابد.
در حالیکه اوپنایآی هنوز در وبسایت رسمی خود از «ماموریت جهانی و بشردوستانه» سخن میگوید، در سند ارائهشده به دولت ترامپ حتی یک بار هم از واژه «بشریت» استفاده نشده است. جای آن را عباراتی چون «هوش مصنوعی آمریکایی»، «برتری در برابر حزب کمونیست چین»، و «حفظ امنیت ملی» گرفتهاند. این تغییر رویه بهوضوح نشاندهنده شکاف بنیادین میان ارزشهای امروز این شرکت با رویکرد اولیه آن است.
اوپنایآی از ترامپ میخواهد تا برای تضمین پیشتازی هوش مصنوعی آمریکایی نسبت به «هوش مصنوعی تحت رهبری حزب کمونیست چین» تلاش کند و «هم رهبری آمریکا در هوش مصنوعی و هم آیندهای روشنتر برای تمام آمریکاییها» تضمین شود.
اینترسپت میگوید در گفتههای شرکت اوپنایآی، مفاهیمی همچون «ارزشهای دموکراتیک» و «زیرساخت دمومکراتیک» در واقع خالی از معنا هستند و چیزی فراتر از آمریکایی بودن را در بر نمیگیرند و در اینجا هوش مصنوعی دموکراتیک با هوش مصنوعی آمریکایی هم معنا است.
لهین در این نامه همچنین بر لزوم کاهش قوانین تاکید کرده و هرگونه قانونگذاری را «مانع توان رقابت اقتصادی و تضعیف امنیت ملی» تعریف میکند. این در حالی است که پیشتر و در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، اوپنایآی یکی از شرکتهایی بود که بر لزوم قانونگذاری هوش مصنوعی برای جلوگیری از خطرات احتمالی آن تاکید داشت.
در طرح پیشنهادی اوپنایآی، کشورهای جهان به سه دسته تقسیم میشوند:
۱. دسته اول: کشورهایی که به اصول دموکراسی آمریکایی در توسعه و استفاده از هوش مصنوعی پایبند هستند.
۲. دسته دوم: کشورهایی که فاقد زیرساختها یا اراده لازم برای تبعیت کامل از استانداردهای آمریکایی هستند.
۳. دسته سوم: چین و همپیمانانش، که بهطور کامل از دسترسی به فناوریهای هوش مصنوعی آمریکایی محروم میشوند.
در واقع، اوپنایآی برای تضمین پیشتازی ایالات متحده در جهان، حاضر است تا بیش از یک میلیارد نفر (شامل چین و متحدانش) را از دسترسی به فناوری هوش مصنوعی پیشرفته محروم کند.
در سالهای ابتدایی، اوپنایآی آشکارا استفاده از فناوریهای خود در کاربردهای نظامی و امنیتی را ممنوع کرده بود. اما در ژانویه ۲۰۲۴، این بند بدون هیچ اطلاعرسانی عمومی از سیاستهای شرکت حذف شد. این حرکت، آغازی بر همکاریهای گستردهتر با نهادهای اطلاعاتی، نظامی و دولت آمریکا بود.
آنا ماکانجو، یکی از مدیران اجرایی شرکت، در مصاحبهای با بلومبرگ تاکید کرد که تمرکز فعلی اوپنایآی «بر همکاری با آژانسهای امنیت ملی آمریکاست». این سخن بهوضوح بر چرخش استراتژیک شرکت صحه میگذارد.
لیز بورژوا، سخنگوی اوپنایآی، طی ایمیلی با وجود خودداری از اظهارنظر درمورد چرخش ملیگرایانه شرکت در دفاع از جبههگیریهای اخیر میگوید: «ما باور داریم که همکاری نزدیک با دولت ایالات متحده در ماموریت ما برای تضمین منافع هوش مصنوعی عمومی برای تمام بشریت، حیاتی است. ایالات متحده جایگاه ویژهای برای کمک به شکلدهی هنجارهای مربوط به توسعه ایمن، امن و عمدتا مفید هوش مصنوعی دارد که از ارزشهای دموکراتیک و همکاری بینالمللی منشا بگیرد.»
این در حالی است که آلتمنم در سال ۲۰۱۵ طی مصاحبهای با ماسک از هوش مصنوعی به عنوان نوعی فناوری سخن میگوید که به حدث خاص و قدرتمند است که باید در جایگاهی بالاتر از تدابیر ملی قرار گیرد. آلتمن در آن زمان در پاسخ ترجیحش بر نحوه کنترل هوش مصنوعی گفت: «اگر تنها یک نفر آن را داشته باشد، چطور میتوان تصمیم گرفت که آن یک نفر باید گوگل باشد یا دولت آمریکا یا دولت چین یا داعش یا کس دیگری؟»
همچنین آلتمن در اولین روز تاسیس شرکتش بر حد و مرزی درمورد سطح همکاری شرکتش با آمریکا تاکید دارد. او سال ۲۰۱۶ در مصاحبهای با نیویورکر میگوید: «من بیپروا عاشق این کشورم که بهترین کشور جهان است. اما یک سری کارها هست که ما هیچگاه برای وزارت دفاع انجام نمیدهیم.» او در آن زمان به وضوح مسیر شرکتش را از بکارگیری فناوری برای اهداف دفاعی و هدفگیری جدا میداند و در عین حال بر چارچوبهای داخلی شرکت در حوزه اخلاق تاکید دارد؛ چارچوبهایی که به وضوح به عدم استفاده از خدمات شرکت برای اهداف «نظامی و جنگی» تاکید داشت و با هرگونه همکاری با پنتاگون مخالفت داشت.
برخی منابع داخلی به اینترسپت گفتهاند که در جلسات داخلی شرکت، نگرانیهایی در خصوص احتمال ملیسازی اوپنایآی توسط دولت آمریکا مطرح شده است. از نظر آنان، یکی از راهکارهای جلوگیری از چنین سناریویی، تقویت روابط نزدیک با دستگاههای حکومتی و نشان دادن وفاداری به ماموریتهای امنیت ملی است.
تغییر در رویکرد اوپنایآی در سیاستگذاری و روابط عمومی، با جذب افراد برجسته از ارتش، آژانسهای اطلاعاتی و وزارت دفاع ایالات متحده همراه بوده است. افراد کلیدی مانند کاترینا مولیگان (که پیشتر مسئول پاسخ رسانهای دولت اوباما به افشای اسناد اسنودن بود) و کارشناسان امنیتی از NSA، CIA و پنتاگون، به تیم سیاستگذاری اوپنایآی پیوستهاند.
یکی دیگر از کارکنان این شرکت به اینترسپت اعلام کرده است که اوپنایآی اگر یک سازمان مستقل تحقیقاتی با اهداف جهانی و پسندیده باقی میماند، توان کافی برای جلوگیری از مداخله رگولاتوری را نداشت و در نیتجه شرکت در حال تبدیل از یک موسسه عاملالمنفعه با اهداف حامی بشریت به یک قدرت مهم اقتصادی و نظامی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت و محافظت کند و خودش جلوی مداخلهها را بگیرد.
از نگاه این منبع، تاکید اخیر اوپنایآی بر بحث امنیت ملی در واقع بازتابی از رویکرد واقعی این شرکت نیست و مدیران به دنبال جلب توجه و نوعی چاپلوسی از دولت فعلی هستند.
این منبع همچنین میگوید هدف اصلی اوپنایآی از تاکید بر جلوگیری از سلطه چین بر عرصه هوش مصنوعی با اهداف تجاری همراه است و نگرانیهای سیاسی نقش چندانی در این رویکرد ندارند: «به نظرم هدف آنها این است که کنترل خودشان بر قدرتمندترین چیزها را حفظ کنند.»
اوپنایآی با شعار حمایت از «دموکراسی فناورانه» پروژهای به نام Stargate را آغاز کرده است و هدف از آن حمایت از «کشورهایی در سراسر جهان» عنوان شده است که مایل به ساخت و توسعه هوش مصنوعی بر مسیر «دموکراتیک» هستند و جایگزینی برای نسخههای استبدادی هوش مصنوعی میخواهندو.
با این حال در کنار تاکید بر دموکراسی هوش مصنوعی، اشاره به این واقعیت نشده که یکی از سرمایهگذاران اصلی این پروژه، دولت امارات متحده عربی است؛ حکومتی که بر اساس معیارهای Freedom House یک رژیم «غیردموکراتیک» محسوب میشود.
این تضاد میان شعارها و واقعیتهای میدانی، اعتماد به تعهد اخلاقی شرکت و پروژه استارگیت را زیر سؤال میبرد.
آلتمن در تاریخ ۲۳ مه طی توییتی اعلام کرد که «همکاری با امارات در استارگیت فوقالعاده است» و طحنون بن زاید آلنحیان، مشاور امنیت ملی امارات را «حامی بزرگ اوپنایآی، باورمندواقعی به هوش مصنوعی عمومی و یک دوست عزیز» توصیف کرد.
این در حالی است که گزارشی از رویترز در سال ۲۰۱۹ فاش کرد تیمی از هکرها به نیابت از واحد اطلاعات تحت رهبری طحنون، به صورت غیرقانونی به دستگاه اهدافی در سراسر جهان از جمله شهروندان آمریکایی نفوذ کردهاند.
با این حال لهین که پیشتر مشاور ویژه بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا، بوده است در مصاحبهای با The Hill پیرامون همکاری با امارات میگوید: «ما در حال همکاری نزدیک با مقامات آمریکایی هستیم تا تضمین کنیم که همکاریهای بینالمللی ما با بالاترین استانداردهای امنیتی و پیروی از قانون همخوانی دارند. رژیمهای استبدادی مستثنی میشوند.»
روابط روز افزون شرکت اوپنایآی با دستگاههای امنیتی، نگرانیهایی را در مورد شفافیت و ایمنی بلندمدت فناوری ساخته این شرکت مطرح کرده است. محققان ایمنی هوش مصنوعی هشدار دادهاند که در صورت ورود فناوریهای خودتکاملی هوش مصنوعی که خودشان نسلهای بعدی هوش مصنوعی را میسازند، به پروژههای مخفی نظامی، ممکن است با یک «انفجار هوشمندی» در بخش نظامی مواجه شویم که کنترل آن غیرممکن است.
گزارش اینترسپت نشان میدهد اوپنایآی که روزگاری نماد همکاری علمی جهانی برای «توسعه انسانی» بود، اکنون در حال تبدیل شدن به نسخهای دیجیتالی از شرکتهای صنایع دفاعی مانند لاکهید مارتین است. آرمان «هوش مصنوعی برای همه» جای خود را به«هوش مصنوعی برای آمریکا» داده است.
در دنیای امروز که قدرت فناورانه مترادف با قدرت ژئوپلیتیکی است، شاید این چرخش اجتنابناپذیر باشد. اما آنچه باقی میماند، سؤالاتی است درباره مرز اخلاق در علم، نقش شرکتهای خصوصی در شکلدهی سیاست خارجی، و آینده جهان در عصری که هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری تعیینکننده قدرت خواهد بود.