تسهیلاتیارها: بانک مرکزی باید متولی این حوزه باشد
تسهیلاتیارها درخواست کردند که بانک مرکزی متولی حوزه سیاستگذاری و حمایتی این حوزه باشد. در…
۸ خرداد ۱۴۰۴
۷ خرداد ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۷ دقیقه
جا ماندن از دور رقابت و بهرهمند نشدن از نتایج و فواید بهکارگیری فناوریهای جدید، اصلیترین دلایل انگیزه همکاری صنایع با اکوسیستم استارتآپی است. اکوسیستم فناور و نوآور نیز برای رشد و ارتقا نیازمند جلب حمایت و همکاری از سمت برندهایی است که از اعتبار و سرمایه درخورد توجهی برخوردارند. در این میان، افراد یا سازمانهایی که نقش پل یه بهعبارتی سازندههای اکوسیستم را برعهده دارند پررنگتر از پیش است. شاید بتوان گفت ایفای نقش این بازیگران تاثیر چشمگیری روی همافزایی اقتصاد کلان و دیجیتال کشور داشته باشد.
بهگزارش پیوست، موفقیت و سودآوری پرنوسان بسیاری از صنایع حتی در شرایط نابسامان اقتصادی، تضمین حفظ جایگاه آنها در عرصه رقابت مبتنی بر فناوری نخواهد بود. تن به تن شدن با شرکتها و بنگاههایی که بهواسطه تجهیز و بهرهمندی از ابزارهای فناورانه در حال سهمگیری بیشتری از بازار هستند کار دشواری است. هرچند مسیر و خطمشی صنایع تا به کنون ثمرهبخش بوده اما حالا دور ماندن از هوشمندسازی صنعتی و فعالیت باسرعت حداکثری که نتیجه استفاده از این ابزار است، به خودی خود تهدید بزرگی به حساب میآید.
زهره لورک، رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز معتقد است تحولات سریع فناورانه و رشد بازیگران جدید در صنایع نوآور، تبدیل به زنگ خطری جدی برای صنایع سنتی شده است. امروزه تهدید از بین رفتن جایگاه بازار تنها از درون یک صنعت ناشی نمیشود، بلکه رقابت شکل گرفته از سوی صنایع دیگر، حرکت در این مسیر را بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد داد. او همچنین اشاره کرد که چابکی، سرعت بالای رشد و بازدهی بالای برخی استارتآپها موجب شده است که منابع نوآوری بیرونی برای صنایع به فرصتی جدی و جذاب تبدیل شود.
از نظر مهدی محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران ۲ محرک اصلیِ نیاز درونی سازمانها به ضرورت استفاده از فناوری ناشی از رقابت یا کفاف ندادن منابع درونی و همچنین مزایا و تسهیلات قانون جهش دانش بنیان علل اصلی روی آوردن صنایع به این سمت بهشمار میرود.
هرچند تاکید و توصیهها معطوف به ضرورت و لزوم همکاری دوگانه صنایع و اکوسیستم استارتآپی است اما قدم برداشتن صنایع در مسیری که ذاتا با ریسکپذیری گره خورده، بدون چالش نیست. حساب و کتاب سرمایهگذاری صنایع تا پیش از این مشخص، سودآور و کمریسک بود. حال آنکه لحظه به لحظه دنیای فناوری با تغییرات همراه است. از این رو انتقال حجم چشمگیری از سرمایه به این بخش بدون شک به منوال قبل نخواهد بود.
محمدی در رابطه با این چالش عنوان کرد: الگوی فکری و کاری سابق صنایع با سبک فعالیت استارتآپها از منظر سرمایهگذاری متفاوت است و به همان نسبت احتمال مقاومت از سمت صنایع وجود دارد. تجربه نشان داده بسیاری از شرکتها حتی اگر متمایل به همکاری با اکوسیستم استارتآپی باشند اما چون منابع و ظرفیت لازم را ندارند نمیتوانند این ریسک زیاد را بپذیرند.
محمدی فضای ذهنی صنایع با استارتآپها را ۲ دنیای متفاوتی توصیف کرد که یکی مبتنی بر چابکی، ریسک و سرعت عمل است و دیگری چارچوب مشخص و جاافتاده خودش را دارد.
رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران همچنین اشاره کرد که همراستا نبودن این ۲ حوزه از منظر فرهنگ کاری و استراتژی از دیگر چالشهای همافزایی آنهاست.
او پیرو همراستا نبودن استراتژیکی گفت: لزوما محصولات، خدمات و راهحلهایی که شرکتهای دانشبنیان و استارتآپی بهویژه همسو با ترند هوش مصنوعی عرضه کردند مورد نیاز صنایع نیست. به اصطلاح این موارد دردی را از صنعت دوا نمیکند.
محمدی معتقد است تعامل افراد مختلف این ۲ حیطه منجر به افزایش شناخت، توسعه همکاری و رسیدن به یک نقطه تلاقی خواهد شد.
لورک، رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز بخشی از به موفقیت رسیدن این ۲ حوزه را همراهی و درک اهمیت موضوع توسط مدیران ارشد سازمانها قلمداد کرد. طبق گفته او تفاوت در فرهنگ سازمانی، افق زمانی تصمیمگیری و میزان تحمل ریسک از چالشهای اصلی در این نوع همکاریها محسوب میشود.
از دید رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز، ورود صنایع به اکوسیستم استارتآپی نوآوری اغلب بدون نقشه مسیر، چارچوبی منسجم و استراتژی مشخص اتفاق میفتد. او نتیجه این امر را وقوع چالش در همکاری میبیند.
لورک همچنین به ناهمخوان بودن نیازها و راهحلهای موجود اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین موارد، مشخص کردن آنتیتزهاست، اینکه صنعت به چه بخشی از نوآوری نباید ورود کند، اینکه قرار نیست به تمامی گزینههای روی میز پاسخ مثبت دهد. فاصله گرفتن از این فضا میتواند سرمایهگذاران صنعت را درگیر تئاتر نوآوری کند تا رویارویی واقعی با اکوسیستم استارتآپی.
محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران معتقد است اگر سازندههای اکوسیستم که نقش پل را میان استارتآپها با سایر حوزههای دیگر برعهده دارند به خوبی ایفای نقش کنند نتایج سودمندی حاصل خواهد شد. او با اشاره به تاسیس و راهاندازی مراکز نوآوری، شتابدهندهها، صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و غیره روند تعامل با اکوسیستم نوآوری را کند و گاهی نیز پیچیده و بغرنج تعریف کرد.
لورک، رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز راهکار رسیدن به یک نقطه مشترک برای صنایع و استارتآپها را تاسیس مراکز نوآوری، برنامههای شتابدهی، ساختارهای منعطف سرمایهگذاری نظیر CVCها و VCها عنوان کرد. او معتقد است تدوین قراردادهای همکاری شفاف و پذیرش سطح مشخصی از ریسک توسط صنعت ضروری است. او همچنین گفت: در سطح ساختاری، بازنگری در ماموریت دپارتمانهای تحقیق و توسعه به سمت تحقیق و نوآوری (R&D) میتواند زمینهساز تعامل بهتر با استارتآپها باشد؛ چرا که در برخی سازمانها، R&D هنوز استارتآپها را به عنوان رقیب تلقی میکند نه شریک نوآور.
باید از دل خود صنایع مجموعههایی ایجاد شود که نقشEcosystem Builder یا سازنده اکوسیستم نوآوری را بازی کنند
محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران یکی از لازمههای همکاری میان این ۲جنبه را شکلگیری مجموعههایی درون این شرکتها عنوان کرد که نقش پل را برعهده داشته باشند. مانند فناپ و تریگاپ و MSTID FUND(صندوق سرمایهگذارى خطریذیر) فولاد مبارکه. طبق گفتههای او باید از دل خود صنایع مجموعههایی ایجاد شود که نقش Ecosystem Builder یا سازنده اکوسیستم نوآوری را بازی کنند.
آشنایی با فرهنگ دانشبنیان و استارتآپی، طراحی بهینه مکانیسمهای همکاری، ایجاد روابط شراکتی مثبت از جمله ویژگیهایی است که محمدی در رابطه با این پلها برشمرد. او همچنین با اشاره به ضعف کارآمدی پارکهای علم و فناوری، مراکز نوآوری و نهادهای اینچنینی، نقش آنها را در این مسیر پررنگ توصیف کرد.
لورک، رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز میان آمادگی و بلوغ یک صنعت در استفاده از ابزارهای فناورانه بهخصوص هوش مصنوعی ارتباط مستقیمی ترسیم کرد. او معتقد است پیشرفت در هوش مصنوعی بدون عبور از مراحل پایهای مانند دیجیتالیسازی اطلاعات و سپس بهبود فرآیندها از طریق ابزارهای دیجیتال ممکن نخواهد بود. او البته اشاره کرد که در حال حاضر با توجه به اقدامات موثری که در زمینه نوآوری حوزههای داروسازی، فینتک، لجستیک و تجارت الکترونیک افتاده شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه هستیم.
لورک معتقد است که نهادها و سازمانهای دولتی علاوهبر نقش مهمی که در تدوین و تصویب قوانین دارند وظیفه مهم دیگر آنها همراهی موثر با صنعت در اجرای این سیاستها و کاهش بروکراسیهای اداری است. از منظر او در بسیاری از موارد هرچند قوانین حمایتی به درستی تدوین میشود اما اجرایی کردن آن با موانع ساختاری مواجه است. او این امر را عاملی در ناامیدی بازیگران اکوسیستم و توقف فعالیتهای نوآورانه دانست.
رئیس توسعه اکوسیستم نوآوری گلرنگ ونچرز اثربخشی قوانین حمایتی را مستلزم پشتیبانی اجرایی واقعی آن دانست. طبق گفته او در این صورت، مهمترین نقش نهادهای دولتی، تسهیلگری در مسیر عملیاتیسازی نوآوری و ایجاد اطمینان برای صنایع از همراهی حاکمیت در اکوسیستم نوآوری و فناوری است.
محمدی، رئیس انجمن مدیریت فناوری و نوآوری ایران یکی از دلایل حرکت کند به سمت نوآوری در کشور را نبود فضای رقابتی قلمداد کرد. طبق گفته او چون بسیاری از شرکتها در فضای رقابتی تنفس نمیکنند بیشتر به دنبال یک Show نوآوری هستند و لزوما میان آن نوآوری و نیازهایشان پیوندی برقرار نیست. به عبارتی آنگونه که بسیاری از شرکتهای خارجی نوآوری را نقطه نجات میبییند شرکتهای ایرانی چنین دیدی ندارند.
محمدی معتقد است در صورت فراهم آمدن شرایط و موجباتی برای رقابت با بازارهای بین المللی و استمرار حمایتهای مختلف، تلاش شرکتها برای خلق یا بهکارگیری نوآوری مهمتر خواهد شد. به اصطلاح باید برای استارتآپها دغدغه ایجاد شود تا برای رقابت جدیتر و جنگیدین در بازارهای بزرگتر به سمت نوآوری بروند.