انجمن فینتک در اعتراض به اولتیماتوم بانک مرکزی به رئیس جمهوری نامه نوشت
انجمن فینتک در نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهوری، با اعتراض به اولتیماتوم بانک مرکزی…
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه
اخیرا بیمه مرکزی به شرکتهای بیمه هشدار داده تا ارتباط خود با اینشورتکها را اصلاح کنند تا از رسوب حق بیمه در این استارتآپها جلوگیری شود، اما اینشورتکها با کارگزارن برخط بیمه معتقدند از انباشت حق بیمه برای توسعه سرویسهای بیمهای خود و ارائه خدمات به شهروندان استفاده میکنند و از سویی انباشت حق بیمه فقط مختص آنها نیست و عرفی در صنعت بیمه است.
به گزارش پیوست، نگرانی بیمه مرکزی درباره رسوب حق بیمه، تعلل شرکتهای بیمه در پرداخت حق بیمه بیمهگذار از سوی شرکت بیمه است.
همچنین کارگزاران متعارف اعتقاد دارند که کارگزاران برخط با استفاده از رسوب حق بیمه در حال توسعه کسبوکار خود هستند. واسطههای بیمهای خرد نیز به اینشورتکها معترضند زیرا به گفته آنها کارگزاران برخط با وجود تخفیفهایی که به مشتریان خود میدهند بازار این بخش را از رونق میاندازند.
علی الیاسی عضو هیاتمدیره ازکی توضیح میدهد که جمع شدن منابع مالی نزد کارگزار موضوعی نیست که مختص اینشورتکها باشد و این مفهوم به عنوان یک عرف در جریان مالی بازار بیمه وجود دارد.
الیاسی عنوان میکند که حتی محل استفاده منابع مالی جمع شده در اختیار کارگزار در اینشورتکها شفافیت بیشتری هم دارد. عضو هیئتمدیره ازکی در این باره میگوید: «برخلاف تصورات، در بسیاری از اینشورتکها، وجوه منابع مالی جمع شده در نزد کارگزار صرف ارائه خدمات مالی خرد به مشتریان میشود. این به شکل وامهای کوتاهمدت بدون بهره یا تسهیلات پرداخت قسطی برای خرید بیمهنامه مانند بیمه شخص ثالث، درمان یا عمر، انجام میشود که نه تنها به گسترش ضریب نفوذ بیمه کمک میکند، بلکه امکان خرید بیمه برای اقشار متوسط و کمدرآمد را هم فراهم میسازد.»
او در ادامه درباره شفافیت فعالیت اینشورتکها میگوید: «برخلاف بخشی از شبکه سنتی که گاهی فاقد ردیابی دقیق جریان وجوه است، در بسیاری از اینشورتکها، به دلیل استفاده از فناوریهای مالی، جریان ورودی و خروجی وجوه قابل حسابرسی، ردیابی و شفافسازی است. بنابراین استفاده از منابع مالی در اختیار کارگزاری در این بستر، حتی قابل اندازهگیری و مدیریت نیز هست.»
الیاسی در ادامه توضیح میدهد که بر اساس آییننامه ۹۲ بیمه مرکزی که رابطه بین کارگزار و شرکت بیمه را تعریف میکند، در ماده ۲۳ این آییننامه که در سال ۹۴ مصوب شده است مدل همکاری شرکتهای بیمه و کارگزاران بر اساس توافق بین این دو واحد تجاری مستقل مجاز شمرده شده است.
به اعتقاد الیاسی عجیب است که نهاد ناظر به جای تسهیلگری در اجرای مدلهای پیشرو در صنعت بیمه اصرار بر طرفداری از یک بخش سنتی بازار دارد. به گفته او کارگزاران برخط و گرفتن سهم از بازار تقریبا در همین سالها اتفاق میفتد.
علی الیاسی درباره محل خرج منابع مالی در اختیار کارگزار در ازکی توضیح میدهد: «سیاست تخصیص منابع ما مشخصاً بازگشت مبالغ ناشی از حق بیمه به بیمه گذاران از طریق اعطای وام خرد برای خرید محصولات بیمهای است. اعتقاد داریم با توجه به شرایط اقتصادی اولویت مردم بر تامین نیازهای ضروریتری است و بنابراین در چند سال گذشته شاهد کاهش در خرید محصولات بیمهای غیراجباری بودهایم. شرکت ازکی با تنوع بخشی به مدلهای پرداخت حق بیمه از طریق فروش اقساطی و BNPL تا حد بسیار خوبی به ایجاد تعادل بین منابع و مصارف مشتریان و در نتیجه افزایش پوشش بیمهای در سطح جامعه کمک کرده است.»
او در واکنش به این موضوع که رئیس بیمه مرکزی منابع مالی در اختیار کارگزاران برخط را ۱۷ درصد معرفی میکند عنوان کرد: «علاقمندیم که جزئیات این گفته را بررسی کنیم. خوشبختانه این اطلاعات در دسترس عموم هم قرار دارد. کافی است به اطلاعات افشا شده در کدال شرکتهای بورسی مراجعه کنیم و مبلغ حسابهای دریافتنی از نمایندگان را برای شرکتهای بیمه با هم جمع بزنیم و آن را با عدد فروش کارگزاران برخط که اتفاقاً آن هم در اختیار بیمه مرکزی است مقایسه کنیم. به جرات میتوانم بگویم میزان طلب از کارگزاران برخط بسیار کمتر از سایر مطالبات شرکتهای بیمه است. ضمن آنکه کارگزاران برخط برای همان میزان ناچیز از بدهی نیز ضمانت انجام تعهدات شامل وثایق گوناگون و چک و سایر مستندات ارائه دادهاند و تا امروز حتی یک مورد رعایت نکردن انضباط مالی در این کارگزاران گزارش نشده است. این موضوع را مقایسه کنید با حجم مطالبات وصول نشده شرکتهای بیمه از سایر بدهکاران خود.»
اینشورتکها میگویند از جمله مواردی که بخش سنتی برای محدودیت آنها در نظر گرفته آییننامه ۱۰۲ شورای بیمه است. در این آییننامه برای کارگزاران بیمه در رشتههای مختلف کمیسیون ثابتی در نظر گرفته شدهاست.
به گفته اینشورتکها به واسطه کمیسیون ثابت، اینشورتکها و شرکتهای بیمه امکان ایجاد منفعت مشترک را برای یکدیگر ندارند و همین موضوع نیز آنها را وادار به نوعی دیگر از همکاری کرده است که به تسویه شصت روزه حق بیمه یا همان تسویه بلندمدت با شرکتهای بیمه برمیگردد. زیرا عملا در این آییننامه تفاوتی در کارمزد کارگزاران پرفروش و کم فروش در نظر گرفته نشده است.
برای مثال در قسمتی از آییننامه ۱۰۲ که مربوط به بیمه وسایل نقلیه است کارمزد ثابت برای کارگزاران حقیقی در بخش وسائط نقلیه سواری ۱۰ و برای کارگزاران حقوقی ۱۲درصد است.
به گفته علیرضا فرحی بنیانگذار بیمهبازار موضوع کمیسیون ثابت باعث شد تا استارتآپها از رسوب حق بیمه به عنوان ابزار جایگزین کارمزد استفاده کنند.
این درحالی است که از سال ۱۳۹۹ و ظهور استارتآپها در عرصه بازار بیمه، بخش سنتی برای حذف رسوب حق بیمه در استارتآپها به بیمه مرکزی فشار وارد میکنند.
او در توضیح فعالیت اینشورتکها گفت: « استارتآپها به دلیل ماهیتی که دارند از شفافیت زیادی برخوردار هستند در نتیجه همان مسائل قدیمی که در صنعت بیمه وجود داشت به واسطه استارتاپها شفاف شده است.»
علیرضا فرحی به اعدادی که پرویز خسروشاهی رئیس بیمه مرکزی درباره رسوب حق بیمه استارتآپها در یادداشت خود منتشر کرده است اشاره میکند و میگوید: «به گفته آقای خسروشاهی از کل رسوب صنعت بیمه تنها ۱۷ درصد آن متعلق به استارتآپها است. البته که همین عدد ۱۷ درصد هم درست نیست.»
او در توضیح نادرستی ۱۷ درصد رسوب حق بیمه در استارتآپها توضیح داد: «هنگامی که یک کارگزار سنتی مناقصه امور بیمهای یک کارخانه را برنده میشود اگر حق بیمه را بگیرد در واقع آن را نزد خود نگاه میدارد. این در حالی است که نود درصد از هفده درصد رسوبی که نزد استارتآپها است و آقای خسروشاهی به آن اشاره میکند در دست کاربران استارتآپها است و نه خود آنها؛ زیرا اینشورتکها برای اولینبار در صنعت بیمه BNPL را راه اندازی کردند.»
فرحی در ادامه بیان میکند که برای رضایت مشتریان بیمه میتوان از رسوب حق بیمه استفاده کرد.
او توضیح میدهد: «به جای این که حق بیمه را از همان ابتدا یک جا پرداخت کنیم که باعث فرار بیمهای میشود عملاً امکان خرید اقساطی را فراهم کردیم بنابرین واقعیت قضیه این است که تقریباً رسوبی در دست استارتآپها نیست.»
اما به عقیده فرحی رسوب واقعی در دست بخش دیگری از صنعت بیمه است. فرحی درباره ین موضوع عنوان میکند: «آن چیزی که به عنوان رسوب از آن یاد میشود و به گزارش رئیسکل ۸۳ درصد آن در دست غیر استارتآپها است که البته به نظر من این عدد به ۹۹ درصد میرسد، در واقع رسوب واقعی است. »
البته او تاکید میکند که نود درصد شبکه فروش متعارف متعلق به نمایندگان کوچک است که دستشان از هرگونه رسوب کوتاه است و رسوب واقعی در دست همان چند نفر نماینده و کارگزار بزرگ است که اکنون پرچمدار حمله به استارتآپها برای حذف رسوب هستند.
فرحی در ادامه صحبتهای خود از میزان برخط شدن صنعت بیمه میگوید و توضیح میدهد که صنعت بیمه برخلاف بسیاری دیگر از کسبوکارها مانند کسبوکارهای اینترنتی کاملاً برخط نشده است و بخش آفلاین و سنتی در بخش قابل توجهی هنوز فعال هستند و حتی بسیاری از رشتههای بیمه نیاز به مشاوره حضوری دارند که اینشورتکها قابلیت انجام آن را ندارند.
با وجود توضیحات بنیانگذار بیمهبازار به نظر میرسد که اینشورتکها و نمایندگان متعارف به صورت مساوی از بازار بیمه سهم میبرند و علت اعتراض بخش سنتی به اینشورتک دریافت این سهم از بازاری است که پیش از آن کسی جز بخش سنتی مالک آن نبوده است.
او دلیل اصلی پرداختن به اینشورتکها برای حذف حق رسوب را این گونه بیان میکند که: «بخش سنتی با حضور اینشورتکها تحت تاثیر قرار میگیرند و سالها فعالیت بدون رقیب آنها تمام میشود. فعالان تازه که از صنعت IT یا صنعتهای غیربیمهای وارد صنعت بیمه شدند بخشی از پرتفو یا زمین بازی را به خود اختصاص میدهند.»
به عقیده فرحی بخشی از صنعت بیمه همواره به شکل غیربرخط و بخشی دیگر به صورت آنلاین فعالیت خواهد کرد. به گفته او نمیتوان با مقرراتگذاری جلوی رشد طبیعی بازار و فناوری را گرفت.
محمد طباطبایی، مدیرعامل بیمهداتکام، رسوب حق بیمه را با توجه به سه مدل تسویه با شرکت بیمه توضیح داد. به گفته او در صنعت بیمه تسویه نقدی، تسویه صندوق و اعلامیه بدهکار وجود دارد که دو گزینه اخیر باعث رسوب حق بیمه در کارگزاری بیمه میشوند.
طباطبایی توضیح میدهد: «به عبارتی هر کسی که فروش و صدور بیمهنامه انجام میدهد از یکی از این سه مدل تسویه استفاده میکند که دو گزینه صندوق و اعلامیه بدهکار در واقع استفاده از رسوب است. این رسوب میتواند یکروزه باشد و میتواند برای مدتزمان نامشخصی باشد؛ زمان نگهداری رسوب را خود شرکت بیمه در اختیار کارگزاری قرار میدهد.»
او حذف رسوب بیمه را با توجه به تعاملی که بین شرکت بیمه و کارگزاری وجود دارد ممکن دانست.
طباطبایی همچنین عنوان میکند که اکنون کارگزاران برخط به دلیل حجم فروش بالای روزانه مجبور هستند تا تسویه خود را با شرکتای بیمه در مدت سی تا شصت روزه انجم دهند زیرا نمیتوان به صورت روزانه مبالغ بالایی به حساب شرکت بیمه واریز کرد.
او نتیجهگیری میکند که: «به همین جهت میتوان گفت رسوبی وجود ندارد و آن چه به عنوان رسوب از آن یاد میشود همان حق بیمهای است که قرار است در پایان ماه پرداخت شود. اما افراد معترض که بخش سنتی شبکه فروش بیمه هستند این اعتقاد را دارند که در مدتزمان یکماهه صدور بیمهنامهها و دریافت حق بیمه رسوب اتفاق میافتد در صورتی که نام این اتفاق رسوب نیست.»
او رسوب موجود در اینشورتکها را متعلق به فروش اقساطی خدمات و محصولت بیمهای معرفی میکند و همین موضع را گواهی بر نبودن رسوب در اینشورتکها عنوان میکند.
او در واکنش به موضوع استفاده از رسوب حق بیمه در اینشورتکها برای توسعه کسبوکارشان میگوید که این موضوع اتهام است و بیشترین مدت زمان رسوب در اینشورتکها شصت روز است.
او همچنین تأکید میکند: «این نکته قابل ذکر است که تمام امکاناتی که شرکتهای بیمه در اختیار کارگزاران برخط قرار میدهند در اختیار فروشندگان سنتی یا کارگزاران متعارف هم قرار میدهند اما بخش سنتی نمیتواند از این امکانات استفاده کند زیرا اساساً امکان فروش را ندارد و این موضوعی است که کسی به آن توجه نمیکند.»