skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

لازمه هوشمندسازی، آزادسازی قیمت انرژی است؛ عملیات غیرممکن صفر ۴

سمانه سمیع تحریریه

۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

زمان مطالعه : ۱۳ دقیقه

شماره ۱۳۳

تاریخ به‌روزرسانی: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

میزان ناترازی برق در سال ۱۴۰۴ به ۲۰ هزار مگاوات می‌رسد؛ ۳۶ سد کمتر از نصف آب دارند؛ ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم شد؛ زمان‌بندی جدول خاموشی‌ها اعلام می‌شود؛ محدودیت برق صنایع بزرگ از ۱۶ فروردین‌ماه آغاز شد.

بازار اخبار ناترازی انرژی با گرم‌تر شدن هوا داغ‌تر می‌شود و مردم نیز برای مقابله با این ناترازی سراغ خرید موتورهای برق باصدا و بی‌صدا رفته‌اند؛ حال هر موتور برق با قیمتی در بازه ۱۰ تا ۵۰ میلیون به فروش می‌رسد و مردم در فکر یافتن گازوئیل قاچاق برای آن هستند. از همین رو احتمالاً تابستان باید منتظر آلوده‌تر شدن هوا و قاچاق بیشتر گازوئیل باشیم مگر اینکه پروژه‌های هوشمندسازی انرژی برای رفع ناترازی نتیجه دهد و بخشی از این مشکلات برطرف شود.

این پروژه‌ها با هوشمند کردن تجهیزات صنایع و کارخانه‌ها و کنتورهای مصرفی نه‌تنها می‌توانند بخشی از ناترازی‌ها را برطرف کنند بلکه داده‌هایی در اختیار تولیدکنندگان انرژی قرار می‌دهند تا از طریق آن برای آینده تصمیم‌گیری کنند.

یک ستیز نابرابر؛ مدیران در برابر فناوری‌ها

سینا حسین‌پور ملکوتی مدیرعامل شرکت داده کاوان هوشمند نارگان (دیتال) شرکت فعال در زمینه هوشمندسازی انرژی در زمینه هسته اصلی فعالیت‌های این شرکت می‌گوید: «ماموریت شرکت‌هایی مثل شرکت ما که در زمینه هوشمندسازی فعالیت می‌کنند، تبدیل داده به ثروت است و این اصلی‌ترین شاخه فعالیت ما برای کارفرمایان‌مان در صنایع مختلف انرژی محسوب می‌شود. در واقع مانیتورینگ و تجهیزات لازمه آن و تبدیل خام‌ترین داده‌ها به سیگنال‌هایی برای تولید ثروت و تصمیم‌سازی، هدفی است که ما از طریق هوشمندسازی دنبال می‌کنیم.»

سینا حسین‌پور ملکوتی مدیرعامل شرکت داده کاوان هوشمند نارگان (دیتال)
سینا حسین‌پور

حسین‌پور ادامه می‌دهد: «عقب‌ماندگی ایران در زمینه بهینه‌سازی و هوشمندسازی انرژی شایان توجه است و از آنجا که این عقب‌ماندگی‌ها با رویکردهای عادی و سنتی جبران‌پذیر نیست، از سال ۹۹ به فکر تاسیس دیتال افتادیم. چون می‌دانستیم که آینده این بیزینس با هوش مصنوعی است و راه میان‌بر و جبران این عقب‌افتادگی از فضای داده و هوش مصنوعی می‌گذرد. گرچه با تمام این نکات، واقعیت این است که زور ناترازی‌ها در ایران از زور هوش مصنوعی بیشتر است و هوش مصنوعی راه‌حل نهایی نیست، چون راه‌حل در ایجاد زیرساخت، تولید و کنترل مصرف است‌ و ما اکنون با هوش مصنوعی مشغول بهینه‌سازی هر آنچه در اختیار داریم هستیم.»

حسین‌پور جدی‌ترین چالش شرکت‌های حوزه هوشمندسازی را در لایه مدیریتی می‌داند و اضافه می‌کند: «فناوری‌های هوش مصنوعی و رفتن به سمت رویکردهای داده‌محور همچنان برای بسیاری از مدیران تغییر دردناکی است. آنها تاکنون عادت کرده‌اند که به تصمیمات شهودی خود اتکا کنند اما فناوری و هوش مصنوعی آنها را در فضای شفافی قرار می‌دهد که باید برای تصمیمات خود دلیل و برهان بیاورند. تجربه نشان داده است تنها پروژه‌هایی موفق شده‌اند که شخص اول کارفرما و مدیرعامل پیگیری و رهبری پروژه را بر عهده گرفته و ریسک تغییرات را پذیرفته باشد. از سوی دیگر چالش‌ جدی زیرساخت برای جمع‌آوری داده را هم نمی‌توان نادیده گرفت و از طرفی نیاز به دریافت مجوزهای سازمان‌های امنیتی نیز موضوع پیچیده‌ای شده است که حالا خوشبختانه شرایط بهبود یافته است و تعامل نهادهای امنیتی و به‌خصوص پدافند غیرعامل با دانش‌بنیان‌ها بیشتر شده است. اما به‌واقع اول راهیم و مسیر زیادی برای پیمودن در پیش داریم. بحث منابع انسانی و مهاجرت هم از دیگر مشکلاتی است که به‌شدت شرکت‌هایی مثل ما را با چالش روبه‌رو کرده و با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنیم.»

فرار از اتاق شیشه‌ای؛ بازار محدود و بازیگران محدودتر

علی شاکر مدیرعامل شرکت بیتا نگار افزار که تجربه مدیر پروژه مانیتورینگ ایستگاه‌های تقلیل فشار گاز کشور، در موسسه انرژی دانشگاه تهران و مدیر پروژه سیستم مدیریت یکپارچه چاه‌های نفت در پژوهشکده علوم، فناوری و محیط زیست شریف را دارد نیز می‌گوید: «وقتی از هوشمندسازی حرف می‌زنیم، باید پای داده در میان باشد. اما در حوزه صنایع بزرگ یا داده قابل اتکایی وجود ندارد یا به خاطر الزامات امنیتی داده‌ها ایزوله شده‌اند، از سوی دیگر انتقال داده‌های حوزه صنعتی و تبدیل آن به داده‌های IT به فرایندهای تخصصی نیاز دارد. به بیان دیگر، متخصصان این حوزه هم باید با فرایندهای صنعتی مثل نفت، گاز و پتروشیمی آشنا باشند و هم فرایندهای IT را درک کنند و این مساله پیچیدگی فعالیت این شرکت‌‌ها را بیشتر می‌کند.»

علی شاکر، مدیرعامل بیتا نگار افزار
علی شاکر

شاکر محدودیت بازار و محدود بودن مشتریان را چالش اصلی بازیگران حوزه هوشمندسازی انرژی‌ها در ایران به شمار می‌آورد و ادامه می‌دهد: «بخش عمده این بازار در اختیار دولتی‌هاست که به خاطر نگاه سیاسی و امنیتی به مسائل، داده‌ها را حبس کرده‌اند. در مقابل تعداد بازیگران بخش خصوصی هم به‌شدت محدود است و بدیهی است در این شرایط، تعداد شرکت‌های هوشمندساز حوزه انرژی هم از آن کمتر باشد. از سوی دیگر وقتی تعرفه‌های قیمت انرژی در ایران پایین است شرکت‌ها هم تمایلی به استفاده از خدمات شرکت‌های هوشمندساز ندارند و تنها صنایع محدودی که توان و انگیزه پرداخت به این شرکت‌ها را دارند باقی می‌مانند.»

به گفته شاکر، هدف کلی هوشمندسازی بهینه‌سازی، کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمد است: «بخش‌های محدودی در دولت تمایل به هوشمندسازی و استفاده از فناوری‌های نوین در زیرساخت‌های خود دارند. در واقع با هوشمندسازی یک اتاق شیشه‌ای درست می‌شود که تمام عملکرد سازمان قابل رویت است و بخش دولتی از آنجا که عملکرد چندان مناسب و بهینه‌ای ندارد، مشتاق به این شفافیت نیست. از طرفی به دلیل نوظهور بودن این فناوری‌ها، لایه‌های مدیران ارشد دولتی آشنایی مناسبی با این فناوری‌ها ندارند و این ناآشنایی با جزئیات، موجب ترس از شروع کار می‌شود. مگر در بخش خصوصی چند شرکت وجود دارد که میادین نفتی یا پروژه‌های حوزه انرژی را در اختیار داشته باشند تا بخواهند فعالیت‌های خود را برای بهره‌وری بیشتر از انرژی هوشمند کنند؟ مابه‌ازای آن اصلاً چند شرکت هوشمندسازی وجود دارد که برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد تا وارد این چرخه شوند؟ گرچه شاید به‌ظاهر ناترازی‌ها تمام کارخانه‌ها و صنایع را تسلیم بهینه‌سازی و هوشمندسازی خدمات کند، اما بی‌میلی مدیران ارشد به شفافیت و حضور در اتاق شیشه‌ای این فرایند را دچار اختلال و تاخیر کرده است.»

شاکر راهکار نهایی خروج از وضعیت نابسامان فعلی را الزام در اجرای پروژه‌های هوشمندسازی در تمام صنایع می‌داند و می‌گوید: «صنایع بزرگ به دلیل استفاده ناکافی و نادرست از فناوری‌ها و اتوماسیون هنوز به قدری درگیر کارهای روزمره خود هستند که به اسم لوکس بودن و با برچسب غیرالزامی بودن، پروژه‌های هوشمندسازی را به تعویق می‌اندازند. این در حالی است که در نهایت جز واقعی شدن تعرفه قیمت انرژی، که هوشمندسازی انرژی را راهکاری منطقی و اقتصادی جلوه دهد، راه دیگری نمانده است.»

آب در هاون کوبیدن؛ هوشمندسازی با کولرهای فرسوده؟!

امید علوی بنیان‌گذار و رئیس هیات مدیره برقتو پلتفرم بهینه‌سازی مصرف برق دراین‌باره توضیح می‌دهد: «وقتی قیمت انرژی در ایران واقعی نیست اصلاً موضوع عجیب و جدیدی نیست که تعداد شرکت‌های هوشمندسازی انرژی در کشور بسیار پایین باشد. بهینه‌سازی برای مشترکانی معنا پیدا می‌کند که هزینه بالایی بابت انرژی می‌پردازند، مثل فولاد و پتروشیمی. چرا باید شرکت‌هایی تاسیس شوند و به بیان بهتر دوام بیاورند وقتی صنایع و سازمان‌ها اصلاً خریدار خدمات آنها نیستند و این همکاری برای آنها هم صرفه اقتصادی ندارد؟»

امید علوی، رئیس هیات‌مدیره برقتو
امید علوی

علوی ادامه می‌دهد: «برخلاف تصور عموم، اصل هدررفت برق در صنایع نیست. صنعت نهایت ۳۵ درصد برق کشور را در اختیار دارد و به خاطر ذات مولد آن به GDP کشور نیز کمک می‌کند. اما عمده هدررفت منابع ما در بخش خانگی و کشاورزی اتفاق می‌افتد که از قضا قابل ‌کنترل‌ است و ساده‌ترین راه برای صرفه‌جویی انرژی را می‌توان پیش ‌رویشان قرار داد. صرفه‌جویی یا تولید برق سرمایه‌های هنگفتی نیاز دارد و این پروژه‌ها گاه چندین سال طول می‌کشند. اما تعویض کولر، بخاری، تجهیزات مصرف انرژی در کنار تغییر الگو و رفتار مصرف‌کنندگان است که می‌تواند ایران را از شرایط بحرانی فعلی و این ناترازی نجات دهد.»

طبق گفته علوی، زمانی هوشمندسازی مفهومی واقعی و عملی پیدا می‌کند که ابتدا تجهیزات درست و بهینه در اختیار مردم باشد: «چطور می‌توان از فشار به شبکه در زمستان و تابستان اجتناب کرد وقتی کولرهای فرسوده و پنجره‌ای در جنوب و شمال‌ ایران و بخاری‌های قدیمی در سراسر کشور استفاده می‌شوند. چرا باید برای خانوار هزینه تعویض کولرهای فرسوده و پرمصرف پنجره‌ای به کولرهای کم‌مصرف و بهینه به‌صرفه قلمداد شود وقتی هزینه انرژی برق در ایران واقعی نیست؟ مناطقی مثل تهران البرز و استان‌هایی که رطوبت ندارند به‌جای استفاده از کولرهای گازی تنها با تعویض موتورهای کولرشان می‌‌توانند سهم بسزایی در کاهش مصرف انرژی در زمان‌های پیک مصرف داشته باشند.»

علوی اضافه می‌کند: «صحبت از هوشمندسازی وقتی منطقی است که تجهیزات گرمایشی و سرمایشی مردم به‌روز شده باشد، هوشمندسازی بعد از آن با فعالیت‌هایی مثل پایش مصرف، مانیتورینگ، اتومات شدن و غیره معنا پیدا می‌کند. پس راهکار عاقلانه این است که دولت در بخش تعویض تجهیزات سرمایه‌گذاری کند. اروپا هم همین کار را کرد. ابتدا مصرف‌کننده را به تغییر دعوت کرد، بهترین کولرها و بخاری‌های کم‌مصرف را در اختیار کاربران قرار داد، قیمت انرژی‌ها را واقعی کرد بعد پا به میدان هوشمندسازی گذاشت. هوشمندسازی با زور و شعار شدنی نیست.»

علوی مهم‌ترین مانع برای رسیدن به این اهداف را تضاد منافع بین دستگاه‌های دولتی می‌داند و توضیح می‌دهد: «حالا همه تسهیلات به تولید اختصاص داده شده و در این میان پای هزاران رانت در میان است. اما هیچ تسهیلاتی برای صرفه‌جویی و بهینه‌سازی وجود ندارد. مثلاً در دستگاه‌های متولی مثل ساتبا که متولی بهینه‌سازی بحث انرژی در وزارت نیرو است نیز هیچ اعتقادی به صرفه‌جویی وجود ندارد. با اینکه میادین گازی و نیروگاه‌های برق ظرفیت محدودی برای تولید دارند و تولید بسیار کندتر و پرهزینه‌تر از صرفه‌جویی است، رغبتی برای تسهیل در این فرایند دیده نمی‌شود. وقتی گاز متر مکعبی ۵۰۰ تومان برای کاربران تمام می‌شود، چرا باید کسی به فکر تعویض بخاری خود بیفتد؟ اما در نهایت حکومت و دولت به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید قیمت انرژی را بالا ببرند اما فعلاً دنبال راهکارهایی هستند که فشار کمتری به دهک‌های پایین جامعه وارد شود و کاربران مطابق میزان مصرف و رعایت الگوی مصرف هزینه انرژی را بپردازند.»

راهکار برون‌رفت از شرایط فعلی به نظر علوی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و تعویض تجهیزات سرمایشی و گرمایشی است؛ او دراین‌باره توضیح می‌دهد: «باید برای صرفه‌جویی مشوق‌هایی در اختیار کاربران گذاشت تا انگیزه تغییر داشته باشند. حال به همان نقطه اول می‌رسیم که وقتی تقاضایی برای بازار صرفه‌جویی وجود نداشته باشد، چطور می‌شود بازیگران فعال و مشتاقی حاضر به ارائه خدمت باشند؟»

آزادسازی زیر سایه ترس؛ از حرف تا عمل

مجید عبدالله‌زاده، رئیس هیات مدیره شرکت آرمان راهبرد نیرو، که تجربه مدیریت پروژه صرفه‌جویی روشنایی معابر از طریق جایگزینی چراغ‌های LED را هم دارد، می‌گوید: «هوشمندسازی در خدمت صرفه‌جویی انرژی است و بزرگ‌ترین چالشی که در این راه وجود دارد این است که با اینکه قوانین زیادی درباره صرفه‌جویی و راه‌های بهینه‌سازی انرژی تدوین شده اما دستورالعمل‌ اجرایی یا راهکاری عملی برای کمک به شرکت‌ها به منظور پیاده‌سازی آن در کشور مشخص نشده است. در حوزه هوشمندسازی مشکلاتی داریم اما بیشتر این مشکلات در مرحله پیاده‌سازی آن است. در حال حاضر وزارت نیرو باید راهکارهایی با ضمانت اجرایی برای صرفه‌جویی و درآمدزا کردن صرفه‌جویی پیدا کند. اما از گذشته هر فعالیتی که برای صرفه‌جویی در ایران انجام شده به دلیل غیرواقعی بودن قیمت برق، بی‌نتیجه مانده است. در تحقیقاتی نشان داده شده که در ایران میزان اتلاف انرژی در خطوط انتقال و توزیع برق حتی تا 18 درصد برآورد می‌شود. این عدد بسیار بزرگ است اما به خاطر غیرواقعی بودن قیمت انرژی نادیده گرفته می‌شود.»

مجید عبداله زاده رئیس هیات مدیره شرکت آرمان راهبرد نیرو
مجید عبداله زاده

عبدالله‌زاده ادامه می‌دهد: «به نظر من اصلی‌ترین چالش در آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هایی است که در وزارت نیرو تدوین شده است. حتی هیات وزیران در قالب بازار بهینه‌سازی انرژی و محیط زیست قوانینی برای تعویض کولرهای فرسوده و بخاری‌ها در نظر گرفته است اما از آنجا که صنایع معمولاً همیشه از رانت انرژی برخوردار بوده‌اند، هرگز به این موضوع اهمیت نداده‌اند. تعویض کولرها و تجهیزات سرمایشی قدیمی تا ۶۰ درصد کاهش مصرف انرژی را به همراه دارد اما چون همیشه قیمت انرژی در کشور پایین بوده، صرفه اقتصادی را برای سرمایه‌گذاران کم کرده است. آزادسازی قیمت برق قاعدتاً بهترین راهکار است اما چون قدم اول به‌درستی برداشته نشده حالا با مشکلاتی روبه‌رو هستیم.

در کشورهای توسعه‌یافته اگر شرکتی برای بهره‌وری و بهینه‌سازی مصرف انرژی تاسیس شود به‌شدت از آن استقبال می‌شود، چون قیمت انرژی در آنجا بالاست. در حالی که در ایران تعداد شرکت‌های فعال در حوزه هوشمندسازی نه‌ تنها در زمینه انرژی الکتریکی بلکه در سایر حامل‌های انرژی به‌شدت محدود است. بازاریابی دشوار و بازگشت سرمایه طولانی‌مدت تعداد این شرکت‌ها را محدودتر هم کرده است. به‌علاوه، پیاده‌سازی و نشان دادن صرفه اقتصادی در شرایطی که منابع سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی برای چنین ابَرپروژه‌هایی وجود ندارد، این شرکت‌ها را با چالش‌های بیشتری مواجه می‌کند.»

در آرزوی بلوغ؛ خدمات‌دهندگان و خدمات‌گیرندگان نابالغ

سید امیرحسین بحرینی، مدیر دفتر فنی و نظارت شرکت تولید انرژی برق شمس پاسارگاد (تابش)، (شرکت مالکیتی نیروگاه شریعتی) دراین‌باره می‌گوید: «زمانی که به توسعه هوشمندسازی به منظور رفع مشکلات ناترازی انرژی در ایران فکر می‌کنیم، در کنار سیاست‌های کلان حمایتی کشور، به دو بال برای رسیدن به این هدف نیاز داریم: شرکت‌های خدمات‌دهنده و شرکت‌های خدمات‌گیرنده. هر دو بخش در این زمینه نیاز به زمان بیشتری برای رسیدن به بلوغ دارند. اگر از دید کارفرمایان به موضوع نگاه کنیم، سپردن کارهای سنگین و پرریسک صنایع استراتژیک انرژی به شرکت‌های دانش‌بنیان و جوان تصمیم ساده‌ای نیست، پس در همین نقطه به موضوع حضور افراد ریسک‌پذیر و متخصص برمی‌خوریم. از سوی دیگر آنچه ریسک‌پذیری سازمان‌ها را به چالش‌ می‌کشد این واقعیت است که بتوانند ارزش‌های اقتصادی پروژه را به سازمان نشان دهند و توجیه‌پذیری آن را اثبات کنند. از طرفی اطمینان از پایداری شرکت‌های خدمات‌دهنده و نوپا بودن آنها کار را در این مسیر پیچیده‌تر هم می‌کند در حالی که شرکت‌هایی که در این عرصه پا گذاشته‌اند، غالباً در حال رشد هستند و سابقه کمی دارند.

 امیرحسین بحرینی، مدیر دفتر فنی و نظارت شرکت تولید انرژی برق شمس پاسارگاد (تابش)، (شرکت مالکیتی نیروگاه شریعتی)
امیرحسین بحرینی

در نتیجه ورود جدی مراکز علمی و صنعتی قوی از جمله دانشگاه‌های اصلی کشور به این عرصه اجتناب‌ناپذیر است. خود ما در شرکت تولید انرژی برق شمس پاسارگاد (نیروگاه شریعتی) به واسطه حمایت‌های مدیریت نوآوری و فناوری هلدینگ انرژی پاسارگاد و ریسک‌پذیری مدیران ارشد شرکت و همکاران متخصص نیروگاه توانستیم قراردادی با دانشگاه صنعتی شریف منعقد کنیم تا با به‌کارگیری تیمی نخبه و جوان موفق به توسعه پروژه مرکز پایش وضعیت هوشمند نیروگاهی (IPCM CENTER) شویم. بُعد قابل ‌اتکا بودن شرکت‌های توسعه‌دهنده خدمات هوش مصنوعی از منظر حقوقی و پایداری آنها خود موضوع مهمی است که باید به آن پرداخته شود. در نهایت اینکه خروجی ملموس این طرح‌ها برای کارفرماها و بهبود در فرایندهای ایشان از نکاتی است که باعث ترغیب روند فعالیت و انگیزه همکاری سازمان‌ها با شرکت‌های هوشمندسازی می‌شود.»

بحرینی ادامه می‌دهد: «از سوی دیگر سیاست‌‌های حمایتی کشور از جمله حمایت‌های قانون‌گذاران در مجلس و پشتیبانی‌های نهادهای مرتبط همچون معاونت علمی ریاست‌جمهوری در قالب شناسایی نیازهای فناورانه کشور، ارائه تسهیلات به منظور تامین مالی پروژه‌ها و همچنین در نظر گرفتن اعتبار یا تخفیف‌های مالیاتی برای کارفرمایان موجب توسعه و رشد صنعت هوش مصنوعی در کشور خواهد شد.»

 

این مطلب در شماره ۱۳۳ پیوست منتشر شده است.

ماهنامه ۱۳۳ پیوست
دانلود نسخه PDF
https://pvst.ir/kz9
سمانه سمیعتحریریه

    همه‌چیز از یک مطلب به اسم «اسپایدرزن» که در دوره ارشدم نوشته بودم شروع شد. درحالی که ۱۰ سال کارمند آژانس هواپیمایی بودم در همان روزها احساس کردم چقدر نوشتن را دوست دارم. از دی ۹۸ با کار در آژانس روابط عمومی پرسش و تولید محتوا شروع کردم. بعد از مدتی نوشتن بخش شرکت‌گردی پیوست را به عهده گرفتم و حالا خبرنگار ثابت پیوستم و دقیقا اینجا و در همین نقطه احساس می‌کنم از اینکه به پیوست، پیوستم خوشحالم.

    تمام مقالات

    0 نظر

    ارسال دیدگاه

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    *

    برای بوکمارک این نوشته
    Back To Top
    جستجو