مدیرعامل تپسی: درآمد تپسی ۳ برابر شده است
سید مصطفی سید حسینی، مدیرعامل تپسی، بسیار کوتاه و سرراست به سوالها پاسخ میدهد و…
۲۶ اسفند ۱۴۰۳
همواره مفتون دستاوردهای فناورانه و نوآورانهای بودهام که بشر برای بهبود کیفیت زندگی خلق کرده است. با این حال، امسال تصمیم گرفتم بهجای پرداختن صرف به جنبههای فنی نوآوری، بر عامل اصلی شکلدهنده این پیشرفتها تمرکز کنم؛ عاملی که همواره در پس موفقیتهای چشمگیر سازمانهای پیشرو قرار دارد: سرمایههای انسانی خلاق. در ادامه یافتههایم در این مسیر را با شما به اشتراک میگذارم.
پژوهشهای متعدد نشان میدهد موفقیت سازمانها، بهویژه در حوزههایی نظیر فناوری، تجارت الکترونیکی، خدمات آنلاین و مالی و سرمایهگذاری، بیش از هر چیز متکی بر عملکرد، قدرت تصمیمگیری و خلاقیت نیروهای انسانی آنهاست. از آنجا که عوامل روانی و جسمی به صورت مستقیم بر توانمندی ذهنی و پویایی فکری افراد تاثیر میگذارد، نمیتوان نقش سلامت روان و تعادل میان کار و زندگی را در بهبود عملکرد این سرمایههای انسانی نادیده گرفت.
در ایران با وجود شرایط اقتصادی پرچالش و محدودیتهای گوناگون از جمله در حوزه انرژی، ضرورت پرداختن به سلامت روان و بهزیستی کارکنان، دوچندان حس میشود. مطالعات نشان میدهد هرچه سازمانها توجه عمیقتر و جدیتری به سلامت و بهزیستی کارکنان داشته باشند، شانس بیشتری برای تداوم روند نوآوری و رشد پایدار خواهند داشت. بیتردید، تنها با ایجاد فضایی که کارکنان از نظر جسمی و روانی در وضعیتی مناسب قرار داشته باشند، میتوان به ایدههای خلاقانه و تصمیمهای جسورانه دست یافت.
یکی از مهمترین معضلاتی که امروزه در بسیاری از سازمانها خودنمایی میکند، فرسودگی شغلی است؛ حالتی که بر اثر استرس مداوم، حجم بالای کار و تغییرات پیدرپی ایجاد میشود و بهتدریج از منظر روانی، فرد را فرسوده میکند. تداوم این روند، علاوه بر کاهش بهرهوری، پیامدهای منفی دیگری نظیر افت حس تعلق و رضایت شغلی نیز به دنبال دارد. در سازمانهای نوآور که رقابت فشردهای را تجربه میکنند، کارکنان کلیدی اغلب در معرض بالاترین سطح فشار کاری قرار دارند و اگر نتوانند بهدرستی از حمایتهای لازم بهرهمند شوند، این وضعیت میتواند به ترک خدمت نیروی متخصص و اختلال در نوآوری بینجامد.
تجربه و پژوهشهای میدانی حاکی از آن است که توجه به سلامت جسمی و روانی کارکنان، دیگر یک انتخاب تجملی نیست، بلکه ضرورتی راهبردی برای تضمین بقای سازمان است. استفاده از فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی و سامانههای دادهمحور، امکان پایش مداوم علائم فرسودگی شغلی کارکنان را فراهم میآورد و به مدیران اجازه میدهد پیش از جدی شدن بحران، مداخله کنند. زمانی که کارکنان کلیدی احساس کنند سازمان به رفاه آنها اهمیت میدهد، سطح مشارکتشان در فرایندهای خلق محصولات و خدمات رقابتی افزایش مییابد و تمایل بیشتری به باقی ماندن در مسیر تحول سازمان خواهند داشت.
سازمانها برای دستیابی به رشد پایدار، نیازمند رهبرانی هوشمند و آگاه هستند. مدیران عامل و کارآفرینان در خط مقدم تصمیمگیری، هدایت و مدیریت منابع قرار دارند و به دلیل مسئولیتهای چندجانبه، اغلب با تنشهای فراوانی دست به گریباناند. پژوهشهای انجامگرفته در حوزه سبک زندگی کارآفرینان نشان میدهد این گروه به طور معمول روزانه تا ۱۰ ساعت کار میکنند و بین چالشهای درون سازمانی و پاسخگویی به ذینفعان خارجی، در معرض فرسودگی روانی و جسمی بیشتری قرار میگیرند.
خودمراقبتی برای رهبران سازمانی، ورای یک توصیه عمومی، یک الزام حیاتی است. اگرچه گفته مشهور «رهبران آخر غذا میخورند» بر اولویت دادن به نیازهای تیم تاکید دارد، اما درست همانند دستورالعملهای ایمنی در پرواز- که ابتدا باید ماسک اکسیژن خود را بگذارید و سپس به دیگران کمک کنید- رهبرانی که در حفظ سلامت جسمی و روانی خود کوتاهی میکنند، در بحرانها توان یاریرسانی موثر را از دست میدهند. این مراقبت عبارت از بهرهگیری منظم از برنامههای ورزشی، خواب کافی و باکیفیت، رعایت رژیم غذایی مناسب و مشاورههای روانشناسی و روانکاوی است. از سوی دیگر، تداوم ارتباط با خانواده و دوستان نیز نقشی کلیدی در حفظ تعادل کار و زندگی و سلامت روان ایفا میکند. رهبرانی که به نیازهای جسمی و ذهنی خود بیتوجهاند، در تصمیمگیریهای حیاتی احتمال بیشتری دارد که مرتکب خطا شوند؛ وضعیتی که مستقیم نوآوری و پایداری سازمان را تضعیف میکند.
با توجه به نیاز فزاینده سازمانهای ایرانی به رقابت در بازارهای نوظهور، مشخص شده است که رهبران و مدیران منابع انسانی به راهبردهایی کلان برای پیشگیری از فرسودگی شغلی و ارتقای سلامت کارکنان- از سطوح اجرایی تا عالیترین سطوح مدیریت- نیاز دارند. این راهبردها میتواند پایش مستمر سطح استرس، آموزش مهارتهای خودمراقبتی و تسهیل بهرهمندی از این خدمات، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای ارزیابی سلامت روان و ایجاد برنامههای بهزیستی شخصیسازیشده را دربر گیرد. در نهایت، آنچه سازمانها را در مسیر رشد پایدار و خلق دستاوردهای نوآورانه یاری میکند، نهتنها تکیه بر فناوری و تجهیزات جدید، بلکه تمرکز هوشمندانه بر حفظ و ارتقای سلامت جسمی و روانی سرمایههای انسانی است که این نوآوریها را به ثمر میرسانند.