skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

هوش مصنوعی و نیروی کار: اینبار کلاه‌سفید‌ها و دورکارها بیشتر از همه در معرض خطر هستند

۲۵ مرداد ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه

هاروارد بیزینس ریویو در مقاله جدیدی به تاثیر هوش مصنوعی مولد به عنوان یک انقلاب فناورانه بر نیروی کار و وظایف آینده پرداخته است. در این مقاله تاکید می‌شود که برخلاف موج‌های پشین خودکارسازی،‌ از جمله خودکارسازی با اختراع خط تولید و روی کار آمدن کامپیوتر‌ها، کارکنان کلاه‌سفید یا دانش‌محور بیشتر از همه تاثیر هوش مصنوعی بر کاهش فرصت‌های شغلی را احساس می‌کنند. همچنین بسیاری از وظایف امروز در نتیجه پیشرفت روز افزون این فناوری متحول می‌شوند و کارکنان و شرکت‌ها برای بقا و پیشرفت حداکثری در عصر هوش مصنوعی باید مهارت‌های تازه بیاموزند و روند کاری امروز را تغییر دهند.

به گزارش پیوست، HBR می‌گوید در آینده نزدیک باید در انتظار ابزارهای هوش مصنوعی مولدی باشیم که برخلاف موارد امروزی نه تنها به پرامپت‌های ما پاسخ می‌دهند، بلکه می‌توانند یک هدف خاص را گرفته و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی و روی آن کار کنند. در این مقاله به ابزاری به نام Devin اشاره می‌شود که در حال حاضر در مرحله بتای عمومی است و می‌توانید با دریافت یک هدف و توضیحات لازم، مراحل رسیدن به آن را طی کند.

این بار فرق می‌کند

تاریخچه اتوماسیون و خودکارسازی یک روایت روشن دارد: کارگران کارخانه و مشاغل بازرگانی اول از همه ضربه خوردند. موج مکانیکی باعث شد تا بافندگان مستقل به کارخانه کشانده شوند. سپس با رونمایی فورد از خط تولید، مکانیک‌های ماهر و مهندسان باید کار در خط تولید را یاد می‌گرفتند. در نهایت، خدمه پشتیبان ادارات هم به سرنوشت مشابهی دچار شدند. وقتی کامپیوتر‌ها از راه رسیدند، شغل کارکنان دفتری و اداری از ارتباط با مردم به پر کردن فرم‌های نرم‌افزاری و تیک زدن آنها تغییر کرد. حقوق بسیاری از آنها کاهش یافت. مهارت لازم برای بسیاری از این مشاغل کمتر شد و در آخر هم تنوع کاری، روابط انسانی و جایگاه بسیاری از این کارکنان تقلیل رفت.

اما برای کارکنان دانش محور روند کاملا متفاوتی رقم خورد: اتوماسیون باعث پیدایش کارهای دشوار، خلاق و مهارت‌محوری شد که عایدی بهتری هم از لحاظ پولی و هم از لحاظ جایگاه داشتند. همچنین در کمال تعجب، همه‌گیری و دورکاری باعث شد تا استقلال و تعادل زندگی و کار این دسته از کارکنان هم بهتر شود. تحقیقات هم این روند را تایید می‌کنند. بیش از پنج دهه تحقیقات در حوزه‌هایی مثل اقتصاد، روانشناسی و جامعه‌شناسی نیروی کار به این حقیقت اشاره دارد که کارکنان کلاه‌سفید بیشتر از همه از خودکارسازی و اتوماسیون نفع برده و می‌برند. یک مدیر ارشد با مدرک MBA، وظایف غیر روتین و قضاوت‌محور زیادی دارد که ارزش بالایی خلق می‌کنند. در نتیجه چنین فردی بیشتر از همه از فناوری‌هایی که کارهای روتین را خودکارسازی و از دوش او بر می‌دارد نفع خواهد برد. در واقع، پژوهشگران با عبارت «ثروت برای ثروتمندان» به این پدیده اشاره می‌کنند: فناوری با سوگیری مهارتی تغییر می‌کند.

اما انگار در آستانه یک تغییر روند مهم قرار داریم.

از این پس و با ظهور هوش مصنوعی مولد، این حضور فیزیکی است که اهمیت اصلی را دارد. اگر شما کاملا دورکار هستید (یا امکان دورکاری کامل برای شما وجو دارد)، بسیاری از وظایف‌تان تا حد زیادی خودکارسازی می‌شود، در حالی که کارکنان حضوری و آنهایی که باید از بدنشان برای رسیدن به نتیجه استفاده کنند، امنیت بیشتری دارند. این یعنی برخی از دورکارها شغل خود را از دست می‌دهند و میلیون‌ها دورکار دیگر هم به زودی یک تغییر بزرگ را تجربه می‌کنند و با یک تغییر مهارتی دشوار روبرو می‌شوند.

برای درک چرایی این موضوع، باید کارمان را با پیشگویی‌های مربوط به «مواجهه» با هوش مصنوعی مولد آغاز کنید. براساس تحقیقات جدید، مشاغل هرچه بیشتر در معرض هوش مصنوعی مولد قرار گیرند، پتانسیل بیشتری برای افزایش بهره‌وری دارند. برای مثال، دنیل رایک (از مدرسه تجاری Wharton) ‌و هم‌مولفان او در اوپن‌ای‌آی دریافتند که اگر نمایندگان خدمات مشتری از هوش مصنوعی مولد (حتی به شکل اصلاح نشده و هذیان‌گوی امروزش) استفاده کنند، بهره‌وری نیمی از وظایف‌شان ۵۰ درصد افزایش می‌یابد. مهندسان بلاک‌چین، نویسندگان و ریاضی‌دان‌ها هم به طور کامل در معرض این فناوری قرار دارند. به طور کلی مدل‌سازی این مولفان نشان می‌دهد که ۸۰ درصد از بزرگسالان مشاغلی دارند که ۱۰ درصد در معرض هوش مصنوعی هستند و ۱۹ درصد هم مشاغلی دارند که حداقل ۵۰ درصد در معرض این فناوری است. به هرحال همه ما با استفاده از هوش مصنوعی مولد می‌توانیم بهره‌وری را تا سطح بالایی افزایش دهیم.

تبعات این موضوع را می‌توان حتی همین حالا نیز مشاهده کرد. نظرسنجی اخیر مایکروسافت از نیروی کار (۳۱ هزار نفر در ۳۱ کشور) نشان می‌دهد که تا ماه مه، ۷۵ درصد از کارکنان حاضر در این نظرسنجی برای کارهای روزمره خود از هوش مصنوعی مولد استفاده می‌کنند (آماری که به نسبت ماه ژانویه حدود دوبرابر شده است) و ۷۸ درصد از کارکنان می‌گویند خودشان مستقلا به استفاده از این ابزارها روی آورده‌اند. البته که کارفرما‌ها هم چندان عقب نیستند: نظرسنجی گارتنر در اکتبر ۲۰۲۳ نشان داد که ۵۵ درصد از شرکت‌ها یا در حال آزمایش اولیه و یا در حال عرضه پروژه‌های LLM (مدل بزرگ زبانی) هستند.

برای اکثر ما سرعت و گستره استفاده از هوش مصنوعی مولد سرسام‌آور است. اما این مساله از لحاظ تاریخی و اقتصاد کلان ممکن است به نرخ تغییرات بی‌سابقه‌ای در مشاغل منجر شود. هوش مصنوعی مولد همواره در دسترس ۲.۶ میلیارد نفر (۸۰ درصد از بزرگسالان شاغل در سراسر جهان) قرار دارد و از سوی دیگر رایگان و مفید است. در نتیجه ما باید همانند فناوری‌های فراگیری پیشین، به سرعت خود را با این فناوری وفق دهیم. فراگیر شدن موتورهای احتراق، ارتباطات و کار تلفنی و اینترنت چند دهه زمان برد؛ آنها یا پرهزینه بودند و به زیرساخت جدید نیاز داشتند و یا توزیع‌شان دشوار بود. همین چند دهه اضافی برای وفق گرفتن ما کافی بود. ما پیش از تمامی این فناوری‌ها حسابدار، آرایشگر و مهندس داشتیم و حالا هم آنها را در تعداد بیشتری داریم اما شکل کاری آنها با گذشته تفاوت دارد.

اما سه نیروی مهم باعث می‌شوند تا موج هوش مصنوعی به اندازه تا دیگر روند‌ها زمان‌بر نباشد. درنتیجه باید تغییرات سریع‌تر و گسترده‌تری در بازار کار را، به ویژه برای دورکاران، انتظار داشت.

سهولت استفاده

اولین نیروی این فناوری روشن است: هوش مصنوعی از طریق اپلیکیشن‌هایی با کاربری ساده قابل دسترسی است. هوش مصنوعی مولد را مثل پیدایش الکتریسیته و موتور برقی در نظر بگیرید: یک منبع بسیار قدرتمند که روی کاغذ کاربرد‌های بسیاری دارد اما در همان ابتدا برای هیچ کار مشخصی فوق‌العاده محسوب نمی‌شود. با این حال ما پس از الکتریسیته چیزهایی مثل ماشین ظرفشویی، پمپ آب، اره برقی و محصولات مشابه را داشتیم. در حال حاضر هم بسیاری از شرکت‌ها در حال توسعه محصولات مشابه برای هوش مصنوعی مولد هستند. برخی از قابلیت‌های کوپایلوت مایکروسافت از جمله «مربی نویسندگی» (از ابزارهای بومی بسته نرم‌افزاری آفیس)، نمونه خوبی از این ابزارها هستند. گزارشی که پیشتر از مایکروسافت نقل کردیم نشان می‌دهد که با پیشروی این روند، مواجهه (و در نتیجه کاربرد) هوش مصنوعی مولد برای بسیاری از کارکنان به شکل قابل توجهی بیشتر می‌شود: برای مثال، برخلاف آمار ۱۰ درصدی در تمام جهان، در ایالات متحده به طور متوسط ۴۷-۵۶ درصد از کارکنان در معرض این فناوری قرار می‌گیرند.

سازمان‌ها از همین حالا برای هوش مصنوعی مولد آماده هستند

مساله دوم مربوط به شرکت‌ها است. شرکت‌ها از قبل خود را برای تسهیل خودکارسازی هوش مصنوعی مولد آماده کرده‌اند: حداقل از زمان اختراع ابزارهای ارتباط و کار تلفنی، و به ویژه در پاسخ به کووید، وظایف دیجیتالی امکان دورکاری را برای میلیون‌ها نفر فراهم کرد. گزارش تحول دیجیتال کووید-۱۹ مکینزی برای سال ۲۰۲۰ این مساله را به خوبی خلاصه می‌کند: فرض یک مدیر معمولی این بود که فراگیری درست «دورکاری یا همکاری از راه‌ دور» تا ۴۵۴ روز زمان می‌برد، در حالی که تنها ۱۰.۵ روز زمان برد. بله درست خواندید: ۴۳ برابر کمتر از انتظارات مدیران. نظرسنجی اخیر شرکت Upwork نشان می‌دهد که ۲۲ درصد از نیروی کار آمریکا تا سال ۲۰۲۵ به دور کاری کامل مشغول می‌شود. هوش مصنوعی مولد در حال حاضر تنها وظایف دیجیتالی و به ویژه آنهایی که با ورودی و خروجی داده سر وکار دارند، را به خوبی انجام می‌دهد. این یعنی اگر قابلیت دورکاری کامل برای شما وجود دارد، هوش مصنوعی مولد بیشتر از دیگرانی که به صورت حضوری فعالیت می‌کنند برای کمک به وظایف شما مفید است.

هوش مصنوعی مولد خودمختار‌تر می‌شود

سومین نیرو، جهش اجتناب‌ناپذیر خودمختاری و استقلال هوش مصنوعی است. آنچه ما به عنوان هوش مصنوعی مولد می‌شناسیم،‌ تابع است و با دریافت پرامپت، کاری که می‌خواهیم را انجام می‌دهد (اما کارهای کمی انجام می‌دهد و حافظه آن ضعیف و محدود است.)

اما اوپن‌ا‌ی‌آی، گوگل و آنتروپیک (سه فعال اصلی هوش مصنوعی) به روشنی اعلام کرده‌اند که در انتظار عرضه سیستم‌های بسیار خودمختاری هستند که این مشکلات را در سه تا شش ماه آینده برطرف می‌کند. همچنین از چهار ماه پیش شاهد بتای عمومی یکی از عاملیت‌های آینده‌نگر با خودمختاری بالا به نام Devin هستیم. برخلاف ابزارهای قدیمی هوش مصنوعی مولد، شما می توانید برای Devin یک هدف تعیین کنید (حتی یک هدف بسیار مبهم) و هوش مصنوعی برنامه‌ای برای تحقق آن هدف ارائه می‌کند و در پس زمینه مشغول آن می‌شود. شما از طریق یک رابط ساده برای چت می‌توانید از Devin درمورد روند پیشرفت کار بپرسید. هوش مصنوعی همانند همکارتان، از طریق پیامی شما را از روند پیشرفت مطلع می‌‌کند. شکست می‌خورد و بهبود می‌یابد. اصلاح می‌شود پیشرفت می‌کند و حتی نوآوری می‌کند. Devin معمولا یک کار را به طول کامل انجام می‌دهد. چیزی که ChatGPT قادر به انجام آن نیست.

به زودی می‌توانید هر وظیفه پیچیده‌ای را در اختیار سیستم هوش مصنوعی مولد بگذارید و این ابزار خیلی سریع بخش زیادی از کار را انجام می‌دهد (از جمله ارائه پرسش‌های تکمیلی و تشکیل تیم‌های کوچکی از عاملیت‌های مختلف برای انجام کرد.) در نتیجه هر کاربر هوش مصنوعی مولد در واقع باید مدیریت یک سازمان خودکار از عاملیت‌های مصنوعی را یاد بگیرد.

در نتیجه چنین روندی، برخی از کارکنان (که شاید تعدادشان بیشتر از عادت ما است) شغل‌شان را از دست می‌دهند. مساله‌ای که برای ده‌ها هزار نفر یک موضوع جدی است و سازمان‌ها و رگولاتور‌ها باید از همین حالا به آن توجه کنند. اما همین نیروها باعث می‌شوند تا میلیون‌ها دورکار دیگر در سراسر جهان که به فعالیت خود ادامه می‌دهند نیز یک تغییر سریع و شگرف را در روند کاری خود تجربه کنند.

پاسخ صحیح به این سونامی تغییرات، مهارت‌آموزی است. شرکت‌ها و کارکنان باید روی یادگیری و توسعه کارکنان سرمایه‌گذاری کنند و آنها را در روند همپایی با تغییرات یاری دهند. یکی از اهداف واضح شما باید اینگونه باشد: اگر دورکار هستید، باید روی یادگیری مهارت‌های مدیریتی تمرکز کنید. احتمالا می‌توانید برای هرکاری که پیشتر انجام می‌دادید، گروهی از عاملیت‌های نرم‌افزاری خودمختار را به کار بگیرید. برای این کار باید مهارت تخصیص وظیفه را داشته باشید و آنچه می‌خواهید انجام شود را به طور دقیق مشخص کنید تا پیش از آغاز به کار شفافیت لازم را داشته باشیم و همچنین همانند وقتی که دیگران را مدیریت  می‌کنید، به ارائه بازخورد واضح برای بهبود عملکرد نیاز است.

شاید اینگونه فرض کنید که نیازی نیست نگران تشویق عاملیت‌ها و توجه به مسیر حرفه‌ای آنها باشد، اما تنها بخشی از این فرض (آنهم فعلا) حقیقت دارد. تشویق عاملیت‌ها و توجه به مسیر حرفه‌ای آنها مهم است و برای این کار به مهارت‌های ویژه هوش مصنوعی نیاز است. به نظر می‌رسد که عاملیت‌های مصنوعی واکنش بسیار متفاوتی نسبت به جوانب اجتماعی پرامپت‌های ما دارند و «تشویق» درست آنها بسیار موثر است. اما در نگاه گسترده‌تر نیز شرکت‌هایی که نتوانند چالش‌های بازآموزی مهارتی را پشت سر بگذارند، نه تنها از بهره‌وری هوش مصنوعی مولد محروم می‌شوند، بلکه با عدم آماده‌سازی کارکنان باعث می‌شوند تا حتی نیروی کاری که مهمترین برتری رقابتی است هم آنها را رها کند.

https://pvst.ir/iow

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو