skip to Main Content
محتوای اختصاصی کاربران ویژهورود به سایت

فراموشی رمز عبور

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ عضو شوید

ثبت نام سایت

با شبکه های اجتماعی وارد شوید

عضو نیستید؟ وارد شوید

فراموشی رمز عبور

وارد شوید یا عضو شوید

جشنواره نوروزی آنر

روانشناسان درباره عواطف در دنیای دیجیتال چه می‌گویند؟

۲۲ تیر ۱۴۰۳

زمان مطالعه : ۷ دقیقه

تاریخ به‌روزرسانی: ۲۳ تیر ۱۴۰۳

تاثیری که فضای دیجیتال بر جنبه‌های مختلف زندگی‌مان داشته، موضوع تازه‌ای نیست. الگوهای جدید عشق‌ورزی در این جهان جدید، دوست‌یابی و ترک روابط قدیمی، تجربه کردن و بروز دادن احساسات مختلف و غیره همه و همه از موضوعاتی است که در این سال‌ها با دیجیتالی شدن بیشتر جهان، همیشه مورد بحث بوده است. در این گزارش به‌ مناسبت چاپ ترجمه‌‌ای از کتاب Emotions in Digital World توسط انتشارات راتلج، پس از مروری بر آن سراغ روانشناسان رفته‌ایم تا درباره این موضوع با آنها گفت‌وگو کنیم.

به گزارش پیوست، پیش از ورود به نظریات روانشناسان شاید بد نباشد مروری بر موضوعات این کتاب داشته باشیم. این کتاب در سال ۱۴۰۲ توسط نشر دکسا با ترجمه میثاق شایق در ۲۸۴ صفحه به چاپ رسید. «عواطف در دنیای دیجیتال» به پژوهشگران کمک می‌کند تا شبکه‌ها و امکانات فضای دیجیتال را برای پژوهش اجتماعی به‌کار ببندند. به عقیده نویسنده این کتاب، امروزه مرز میان «جهان واقعی» و «جهان دیجیتال» ازبین رفته و پدیده‌هایی مانند بی‌ثباتی، توده‌ای شدن، آنی بودن و دیجیتال شدن زندگی روزمره حاصل دورانی است که آن را دوران «سیاست‌های جدید لمس کردن» و «سیاست‌های متنوع دیدن» می‌نامد. «عواطف دیجیتال» در این اثر، به عواطفی گفته می‌شود که با تولید، برقراری ارتباط و بازتولیدشان به وسیله رسانه‌های دیجیتال، زمان-مکان واکنش به آن عاطفه تغییر پیدا می‌کند.

از موضوعات جالب توجه در این کتاب نشان دادن این مسئله مهم است که چگونه افراد «رسانه‌ای شدن» عواطف‌شان را تجربه می‌کنند و صرف زمان بیشتر در رسانه‌های دیجیتال، چگونه بیانگری‌ عواطف‌شان را بیش از همیشه، به یکدیگر شبیه کرده‌اند.

این کتاب، اینستاگرام را ابزاری برای ضبط عواطف معرفی می‌کند؛ پهپادها، ابزارهای مشاهده جدیدی هستند که فضاهای قدرتمندی در علوم اجتماعی ارائه می‌دهند و اپلیکیشن زوم و برنامه‌های مشابه، فرصتی برای تفسیر عواطف از روی چهره فراهم کرده است. فیس‌بوک نیز به عنوان قدیمی‌ترین ابزاری از این نوع، فضایی برای در هم‌آمیختن دنیای مجازی، موبایلی و دیجیتالی معرفی می‌شود. به عقیده نویسنده کتاب، فیس‌بوک می‌تواند شبکه‌ای ایدئال برای قوم‌نگاری دیجیتال باشد. واتس‌اپ را هم ابزاری معرفی می‌کند که احساسات مختلف می‌توانند هم ابراز و هم ضبط شوند و به نوبه خود امکان مشاهده انتقادی نحوه ابراز عواطف خاص در زمان‌های خاص را میسر می‌کند.

فرقی نمی‌کند جهان جدیدمان را جهان دیجیتال بخوانیم یا موبایلی یا مجازی؛ نویسنده کتاب می‌گوید کانال‌های ایجاد عواطف گسترش پیدا کرده و این جهان تا حد زیادی بر شکل‌دهی به ارتباطات جمعی از طریق ابزارهای خاص برای تولید این عواطف متمرکز شده است. پژوهش‌های کمی و کیفی این کتاب، راهنمای مناسبی برای علاقه‌مندان به موضوعات ارتباطات، روانشناسی و علوم اجتماعی است و داده‌های مهمی برای آنان گردآوری کرده است.

در ادامه ما نیز سوالاتی از همین حوزه را با روانشناسان مطرح کردیم تا با دیدگاه‌های آنها نیز آشنا شویم. صفا امامی آل آقا، یکی از روانشناسانی است که به سوالات ما درباره تغییراتی که عواطف در جهان دیجیتال پیدا کرده، پاسخ می‌دهد. او ابتدا با تقسیم کلاسیک روابط انسانی می‌گوید: در گذشته ما ارتباطات انسان را در سه حوزه تقسیم‌بندی می‌کردیم: انسان در ارتباط با جهان اطراف و اشیا. انسان با انسان‌های دیگر که به بعد اجتماعی مربوط می‌شد و آخر هم رابطه انسان با خودش. از این منظر، امروز می‌بینیم که تعاملات انسان با انسان دیگر خیلی رودررو نیست و هیجاناتی که با ارتباطات واقعی و نه مجازی ایجاد می‌شود، خیلی با قبل فرق کرده است. مثلا در فضای مجازی ترس افراد از اینکه محبوبیت، لایک و لینک‌های خودشان با دوستان‌شان از دست بدهند، احساس ترس و اضطراب در آنها ایجاد می‌کند. وابستگی زیاد افراد و فرو رفتن در جهان مجازی، باعث می‌شود آنها تنهایی، یاس و دلسردی را تجربه کنند. اینکه یک عده برای دوست‌یابی و یا حتی برای بازی به این دنیای دیجیتال روی می‌آورند، سرعت، حرکت و فاصله واکنش‌های افراد را بیشتر می‌کند و این موضوع تاثیر زیادی روی تمرکز و آگاهی فرد از هیجان آنی‌اش دارد. مثلا به محض اینکه فرد هیجان خشم را در بازی تجربه می‌کند بلافاصله با امتیاز بعدی‌ای که در آن بازی به دست می‌آورد، این احساس تبدیل به شادی می‌شود.

او ادامه داد: این نوسان بسیار سریع در احساسات، آگاهی لحظه‌ای فرد را از هیجاناتی که دارد، دچار تلاطم و مشکل می‌کند. بنابراین تجربیات عاطفی و هیجانی فرد عمیق نمی‌شود. افراد در مواجهه با جهان دیجیتال، اطلاعاتی که به‌دست می‌آورند را از یک فیلتر ذهنی رد می‌کنند و تمام آنچه مطابق با تعصبات آنهاست، لایک می‌شود و قبول است و هر آنچه که مطابق با ارزش‌ها و بینش‌های‌شان نباشد، می‌شود گفت اصلا اهمیت ندارد. شاید در جهان غیردیجیتال و ارتباطات رو در رو فرصت بیشتری برای پذیرش نظرات متفاوت داشته باشیم. من تجربه هیجاناتی مثل اضطراب را در این دنیای دیجیتال خیلی زیاد می‌بینم. افراد در خود فرو رفتگی‌ای را تجربه می‌کنند که حس صمیمیت، اجتماعی بودن و حس همدلی را در آنها کمتر می‌کند و هیجانات بیشتر بر خود فرد متمرکز است تا بر تعاملات واقعی و اجتماعی که بده و بستانی در آن اتفاق می‌افتد؛ فرد هم نظری را جلب می‌کند و هم می‌تواند با نظری مخالفت کند. صفا امامی می‌گوید کم حوصله شدن کاربر در مقابل متن طولانی، از یک طرف قدرت بیان عواطف را با کمترین کلمات ممکن ساخته و از طرفی دیگر، کلمات کم‌تر یعنی بستن درها و جلوگیری از خروج عواطف در قالب کلمات. چون با تعداد کلمه کم‌تری سر و کار داریم، می‌توانیم بگوییم بار معنایی آنها تقسیم به تعداد کلمه کمتری می‌شود.

صفا امامی: در فضای مجازی ترس افراد از اینکه محبوبیت، لایک و لینک‌های خودشان با دوستان‌شان از دست بدهند، احساس ترس و اضطراب در آنها ایجاد می‌کند.

ساره ابراهیم‌زاده، روانشناس نیز با اشاره به نظریات کارل راجرز، روانشناس آمریکایی و بنیانگذار رویکرد انسان‌گرایی، معتقد است «خود» در ما به دو بخش تقسیم می‌شود: خود واقعی و خود آرمانی. خود آرمانی ما، خودی است که می‌خواهیم باشیم، فرمی ایدئال، نه چیزی که واقعا هستیم. او می‌گوید: هر چقدر بین خود واقعی و آرمانی ما فاصله باشد، فرد افسرده‌تر است. در درمان‌های راجرزی هم سعی می‌شود فرد خودش را بپذیرد و با پذیرش خود واقعی، اضطراب و استرسش کاهش پیدا کند. دنیای شبکه‌ای شده امروز، فضایی برای نمایش خود آرمانی و ایدئال به‌وجود آورده که فاصله با خود واقعی شخص را بیشتر می‌کند. این شکاف، خشم کاربران این فضاها را بیشتر می‌کند چون نمی‌توانند خودی که هستند را بپذیرند. انگار با دنیایی روبرو هستیم که افراد و زندگی‌هایشان همه آرمانی‌اند. این خودنمایشی، باعث تجربه خشم هم نسبت به خود و هم افراد دیگر می‌شود. اضطراب، وسواس و حتی مشکلات جسمی نتیجه همین خشمی است که در این فضا انباشته می‌شود.

ساره ابراهیم‌زاده:با دنیایی روبه‌رو هستیم که افراد و زندگی‌هایشان همه آرمانی‌اند. این خودنمایشی، باعث تجربه خشم هم نسبت به خود و هم افراد دیگر می‌شود.

امین قاسمی، روان‌درمانگر تحلیلی، ضمن اشاره به موضوع امر واقع، امر نمادین و امر خیالی در نظریه روانکاوی لکان، معتقد است نباید فضای مجازی را مقابل فضای حقیقی قرار داد؛ این فضا در برابر واقعیت قرار دارد. او همچنین از منظر این روانکاو فرانسوی می‌گوید: «آنچه در فضای مجازی تجربه می‌کنیم به مثابه آینه‌ای برای بازنمایی تصویر ما عمل می‌کند. فضای مجازی گاه نمود واقعیت و گاه برسازنده آن است و انسان امروزی مدام خود را با این تصویر برساخته شده در این فضا مقایسه می‌کند.» او به احساس دوپارگی در شبکه‌های مجازی اشاره می‌کند و می‌گوید: «شبکه‌ای مثل اینستاگرام امروزه استانداردهایی می‌سازد و احساس دوپارگی بین واقعیت و آن تصویرساختگی را تشدید می‌کند. گویی تمام وجود ما در آینه شبکه اجتماعی جمع شده است. طبق نظریات لکان، این ساحت پنداری انسان را تا ابد در دور باطل می‌اندازد و می‌بینیم که افراد چطور دارند برای یک ایدئال بی‌نقص می‌دوند.» این روان‌درمانگر در پایان نتیجه می‌گیرد احساس عقب‌ماندگی، عدم رضایت از خود و زندگی، ملال، عدم رضایت از بدن، گمگشتگی و انحراف برساخت این فضای دیجیتال است. 

https://pvst.ir/idu

0 نظر

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

برای بوکمارک این نوشته
Back To Top
جستجو